واضح آرشیو وب فارسی:الف: مردم رسانه واقع بین را ترجیح می دهند
تاریخ انتشار : شنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۰۵:۵۰
دیدن تصاویر خانه های لوکس و زندگی های مرفه در قاب تلویزیون همانقدر عادی شده است که دیدن کودک زباله گرد و کارتن خواب های کوچه ها و خیابان های شهر. آنها که دوربین صدا و سیما کمتر به سمتشان چرخیده اما چشم آنها به تلویزیونی است که زمانی تنها رسانه فراگیر این کشور بود. تلویزیون اگرچه امروز دیگر مرجعیت خود را برای بسیاری از دست داده اما هنوز هم طیف وسیعی مخاطب دارد که بازتاب آرزوهای خود را در این رسانه می بینند. اما تبلیغات این رسانه انگار حکایت دیگری از جامعه ایرانی است. حکایتی کمتر شنیده و دیده شده برای مردمی که از این دست زندگی های تبلیغاتی را حتی در خواب هم نمی بینند. اما آنچه در این میان سوال است تاثیراتی است که دیدن این زندگی های لاکچری بر مخاطبان فرودست دارد. سارا گلستانی روانشناس در گفت وگو با شفقنا زندگی در این باره می گوید: این میزان تفاوت در تصاویری که از تلویزیون می بینیم با واقعیات اقتصادی جامعه، نه تنها بر روی افراد فرودست جامعه بلکه حتی بر افرادی هم که همان سطح زندگی را دارند که در تلویزیون به نمایش گذاشته شده، تاثیر منفی دارد. وی بی اعتمادی را مهمترین تاثیر چنین تبلغاتی می داند و خاطرنشان می کند: پرداختن صرف به تنها بخش کوچکی از جامعه و نمایش زندگی هایی پر از تجملات این ذهنیت را در عموم جامعه ایجاد می کند که تلویزیون تنها بخش های خاصی از جامعه را به نمایش می گذارد و در واقع مانند یک ویترین عمل می کند که چندان هم واقع بینانه نیست. با این ذهنیت رسانه ملی به عنوان رسانه ای قابل اعتماد از سوی بخش بزرگی از افراد جامعه انتخاب نمی شود زیرا مردم هر روز شاهد تفاوت هایی هستند که بین واقعیات جامعه و و نمایش های تبلیغی صدا و سیما وجود دارد. کاهش رضایتمندی با استانداردسازی ناردست این روانشناس با بیان اینکه دیدن هر نوع تصویری باعث تصویر سازی ناخودآگاه در ذهن انسان ها می شود، می افزاید: از همین روست که می توان گفت که دیدن هر روزه تصاویری از زندگی های آنچنانی استانداردهای افراد جامعه را تغییر می دهد و این موضوع در مورد افرادی که توان مالی کمتری دارند می تواند تاثیرات ناخوشایندتری داشته باشد. وی با اشاره به تصویر سازی های نادرست در ناخودآگاه افراد در پی تبلیغاتی که زندگی های مرفه را تبدیل به استاندارد جامعه می کنند، اضافه می کند: این تصاویر استانداردهای ما را شکل می دهد بنابراین وقتی افراد شاهد تصاویری هستند که تنها معدودی از انسان ها و سبک زندگی آنها را نشان می دهد ناخودآگاه به این نتیجه می رسند که استانداردهای زندگیشان را باید به این سطح برسانند. بنابراین ذهن آنها به دنبال آن استانداردها در زندگی های واقعیشان می رود و رفتارها، خواسته ها و رویا پردازی هایشان متناسب با آن می شود. گلستانی کاهش رضایتمندی از زندگی را یکی از پیامدهای این استنانداردسازی نادرست می داند و معتقد است: اولین اثر چنین تفکراتی راضی نبودن از زندگی و کاهش میزان رضایتمندی افراد است. از سوی دیگر فرد برای دفاع از خود در برابر هجوم چنین تفکراتی ممکن است دست به انجام کارهایی بزند که در جامعه به عنوان تعدی به حقوق دیگران محسوب می شود. وی بالا رفتن آمار دزدی ها و کارهای خلاف هنجار و قانون را یکی دیگر از این تاثیرات بر می شمارد و می گوید: افرادی که امید دارند سطح اقتصادی خود را بالا ببرند اما امکان این کار از طرق شرافتمندانه برای آنها وجود ندارد ممکن است به راه های خلاف قانون متوسل شوند. مردم رسانه واقع بین را ترجیح می دهند این روانشناس با بیان اینکه نمایش هر روزه زندگی های لوکس و تجملاتی باعث ایجاد نگرش بدبینانه و منفی در افراد جامعه و دور کردن آنها از یکدیگر می شود، تاکید می کند: بسیاری از مردم چنین رویه ای را در رسانه ملی مطلوب نمی دانند و ترجیح می دهند تصاویری را از دریچه تلویزیون ببینند که در بردارنده همه واقعیت باشد. واقعیتی که هم افراد بسیاری توانمند را در خود جای داده و هم بخش کم توان و ناتوانتر جامعه را. وی ادامه می دهد: در این صورت است که افراد یک جامعه می توانند تصمیم بگیرند که در کدام بخش قرار دارند و واقعیت خود را از طریق دیدن واقعیت جامعه در رسانه پذیرا شوند. در واقع بسیاری از افراد یک رسانه واقع بینانه را ترجیح می دهند. زندگی عالی، محصول عالی به گفته گلستانی تبلیغات در نهایت برای فروش بیشتر یک محصول است، بنابراین در ساخت تیلغات تلویزیونی سازندگان به دنبال این هستند که روی افراد بیشترین تاثیر روانی را بگذارند و حس خوبی را در کنار آن محصول به وجود آورند. وی همین موضوع را دلیلی بر قرار دادن استانداردهای یک زندگی عالی در ساخت تبلیغات می داند و می گوید: با این کار در ناخودآگاه مخاطب این ذهنیت به وجود می آید که محصول تبلیغ شده نیز از استانداردهای کیفی بالایی برخوردار است و خرید آن به سایر محصولات مشابه ارجحیت دارد. این روانشناس به مشکلی مهمتر از تبلیغات لوکس در تلویزیون نیز اشاره و خاطرنشان می کند: تبلیغات غیر واقع بینانه تنها مشکلی نیست که باید در صداو سیما مورد توجه قرار گیرد زیرا به هر حال غیر واقع بینانه بودن تبلیغات تا حدودی برای مخاطبان قابل قبول است و این ذهنیت وجود دارد که چون تبلیغ است همه چیز بهتر از واقعیت نشان داده می شود. به این ترتیب ممکن است باورپذیری آن برای افراد کمتر باشد و کمتر خود را با آن مقایسه کنند و آسیب ببینند. اما آنچه در فیلم و سریال و برنامه های روزمره تلویزیون نشان داده می شود تاثیر بیشتری روی افراد دارد زیرا باورپذیرتر خواهد بود و این تصور را ایجاد می کند که زندگی های به نمایش گذاشته شده زندگی واقعی است. وی با بیان اینکه نمایش زندگی های غیر واقعی در درام ها، فیلم ها و سریال هایی که در تلویزیون پخش می شود تاثیر بیشتری روی مخاطبان دارد، می افزاید: در تبلیغات به دلیل پیش فرضی که در خودآگاه افراد در مورد مبالغه و بلوف برای فروش محصولات وجود دارد باورپذیری و در نتیجه آسیب رسانی کمتر است اما در سریال ها مخاطب چنین پیش فرضی ندارد و به همین دلیل با دیدن تصاویر زندگی های مجلل و لوکس در معرض باور و در نتیجه آسیب بیشتری قرار می گیرد. گلستانی اصلاح این روند را مستلزم حضور متخصصان امر تبلیغات، روانشناسی تبلیغات، جامعه شناسان و آسیب شناسان روانی در کنار تصمیم گیران و برنامه سازان تلویزیون می داند و تاکید دارد: این افراد می توانند تصمیم بگیرند که چه روشی بهتر است که هم تبلیغات انجام شود و هم ذهنیت منفی در افراد جامعه شکل نگیرد و حال دیگران را بد نکند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]