تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 23 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بر زبان مؤمن نورى (الهى) است و درخشان و برزبان منافق شيطانى است كه سخن مى‏گويد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829005493




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

رازقتل مرد میانسال / همسر مطلقه و وکیل جوانش چرا او را کشتند؟


واضح آرشیو وب فارسی:الف: رازقتل مرد میانسال / همسر مطلقه و وکیل جوانش چرا او را کشتند؟

تاریخ انتشار : دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۰۷:۴۳
ایران نوشت: راز قتل مرد میانسال که 19 ماه قبل به شکل مرموزی درخانه‌اش به قتل رسیده بود درسینه همسرمطلقه مقتول و وکیل جوانش بود.عاملان این جنایت پس ازماه ها تحقیقات ویژه پلیسی از سوی کارآگاهان پلیس جنایی تهران دستگیرشدند. رسیدگی به پرونده این جنایت از تیر سال 94 و درپی تماس برادرقربانی با پلیس در دستور رسیدگی قرار گرفت. به دنبال اعلام این خبر، بازپرس مرادی از شعبه دوم دادسرای امور جنایی پایتخت به همراه تیم بررسی صحنه جرم راهی محل حادثه در محله اقدسیه-شمال شرق- تهران شدند. آنها پس از ورود به آپارتمان با جسد مردی به نام فرهاد روبه‌رو شدند که دست‌هایش بسته بود و دستمال گردنی هم داخل دهانش قرار داشت. برادرمقتول که خبرقتل برادرش را به پلیس اعلام کرده بود به بازپرس جنایی گفت: «برادرم مدتی قبل از همسرش جدا شده بود و تنها زندگی می‌کرد. پسر و دختر فرهاد در حال حاضر با همسرش زندگی می‌کنند اما او می‌خواست حضانت پسرش را از همسرش بگیرد. آخرین بار که با او صحبت کردم دیروز بود. فرهاد خوشحال بود و گفت پسر و دخترش قرار است به دیدنش بیایند. بعد از آن، چند بار با تلفن همراهش تماس گرفتم اما پاسخی نداد. با این تصور که با بچه‌هایش سرگرم است نگرانی‌ام را جدی نگرفتم.» وی گفت: «معمولاً فرهاد هر وقت تماس‌های از دست رفته‌ام را می‌دید با من تماس می‌گرفت، اما تا امروز صبح هم منتظرش شدم اما وقتی خبری ازاونشد وچند بار هم به تماس هایم پاسخ نداد خیلی نگران شدم و به خانه‌اش آمدم اما کسی در را باز نکرد. دوباره به تلفن همراهش زنگ زدم و این بار صدای زنگ تلفن را از داخل خانه شنیدم و مطمئن شدم که برایش حادثه‌ای رخ داده است،به همین خاطر با کلید یدکی که داشتم وارد خانه شده وپس ازورود با جسد‌ش مواجه شدم.» میهمان‌های ناشناس ازسوی دیگر، وسایل پذیرایی روی میز حکایت از آن داشت که مرد میانسال شب حادثه میهمان داشته است. در ادامه کارآگاهان به سراغ نازیلا- همسر- و دو فرزند مقتول رفته و به تحقیق از آنها پرداختند. نازیلا ضمن اظهار بی‌اطلاعی از مرگ همسرش گفت: «من و فرهاد اختلافاتی داشتیم که باعث جدایی‌مان شد. از آنجا که دخترم 13 ساله و پسرم خردسال بود، قاضی حضانت بچه‌ها را به من سپرد،اما مدتی قبل فرهاد درخواست حضانت پسرم را داد. من نمی‌توانستم از پسرم جدا شوم و درنهایت برای کارهایم وکیل گرفتم. مرد جوانی به نام پدرام وکالتم را به عهده گرفت اما هر چه تلاش کرد موفق نشد که رضایت او را بگیرد. قرار بود بزودی در رابطه با پسرم به دادگاه برویم که این اتفاق افتاد.»نازیلا در خصوص دیدار بچه‌ها با پدرشان هم گفت: دیروزبچه‌ها به دیدن پدرشان رفتند وچند ساعت بعد هم برگشتند،اما نمی‌دانم پس ازآن چه اتفاقی افتاده است. ردپای یک زن درجنایت اختلافات قدیمی و گرفتن حضانت انگیزه‌هایی بود که احتمال دست داشتن زن جوان در قتل را قوت می‌بخشید اما نازیلا همچنان منکراطلاع از جنایت بود،تا اینکه در ادامه بررسی‌ها، کارآگاهان متوجه شدند میهمانی روز قبل از جنایت و حضوربچه‌ها درخانه پدرشان از سوی مادرشان طراحی شده است. از سویی دیگربررسی‌ها نشان می‌داد زن جوان قبل و بعد از جنایت با وکیلش در تماس بوده است. بدین ترتیب زن جوان چند روزقبل برای چندمین بار تحت بازجویی‌های فنی کارآگاهان جنایی قرارگرفت،اما او این بار با مشاهده مدارک ومستندات پلیسی چاره‌ای جزافشای راز قتل همسرش ندید: «من نگفته بودم او را بکشند، اصلاً برنامه قتل درمیان نبود. زمانی که فرهاد مسأله حضانت پسرم را مطرح کرد، به پدرام مراجعه کردم.او وکیلی بود که یکی از آشنایانم معرفی‌اش کرده و مدعی بود که خیلی حرفه‌ای است. پدرام برای گرفتن رضایت دست به هر کاری زد، اما شوهرم دست بردار نبود و حضانت پسرم را می‌خواست. درنهایت قرار شد پدرام به خانه همسرم برود و با تهدید از او رضایت بگیرد. بعد هم برای آنکه مطمئن شوم فرهاد در خانه است، به بهانه اینکه بچه‌ها دل شان برایش تنگ شده و می‌خواهند او را ببینند، راهی خانه فرهاد شدیم. کلی خوراکی هم خریدم تا ماجرا طبیعی جلوه داده شود. بعد از دو ساعت هم به دنبال بچه‌ها رفتم و آنها را به خانه آوردم. بعد از آن با پدرام تماس گرفتم و او را مطمئن کردم که فرهاد در خانه است. بعد از آن نمی‌دانم چه اتفاقی بین آنها افتاد. فقط فردای آن روز بود که متوجه شدم همسر سابقم کشته شده و عامل این جنایت هم پدرام است.» دستگیری وکیل جوان به دنبال اعتراف‌های نازیلا، بلافاصله وکیل جوان دستگیر شد. او که ازبازداشت‌اش شوکه شده بود بلافاصله به قتل ناخواسته با همدستی یکی از دوستانش اعتراف کرد و گفت: «برای گرفتن رضایت از فرهاد از هر ترفندی استفاده کردیم، اما بی‌فایده بود. او رضایت نمی‌داد. به خاطر شغلم و اطلاع کافی از قانون می‌دانستم که موکلم دیگرنمی تواند حضانت پسرش را داشته باشد و فرهاد برنده این ماجراست. تنها راه چاره ،داشتن دست خطی از فرهاد بود که مدرکی معتبر در دادگاه به حساب می‌آمد. دست خطی که نشان می‌داد فرهاد با میل خود، حضانت پسرش را به همسرش داده است. شب حادثه زمانی که مطمئن شدم فرهاد خانه است، به همراه یکی از دوستانم به نام ارسلان به آنجا رفتیم. قبلاً چند بار فرهاد را دیده بودم و باهم حرف زده بودیم، به همین دلیل همدیگر را می‌شناختیم. به بهانه صحبت کردن وارد خانه‌اش شدیم. زمانی که موضوع را مطرح کردم او بازهم مخالفت کرد و من با همدستی ارسلان دست‌هایش را بستم و دستمال گردنش را داخل دهانش گذاشتم تا همسایه‌ها متوجه داد و فریادش نشوند، بعد از آن نیز کمی گلویش را فشار دادم.تا اینکه با تهدیدهای ما او برگه حضانت را امضا کرد و ما از خانه خارج شدیم. اصلاً قصدمان قتل نبود و نمی‌دانم چرا این اتفاق افتاد.» با اعتراف‌های هولناک وکیل جوان، همدستش نیز بازداشت شد.سپس بازپرس مرادی، دستور بازداشت موقت پدرام را به اتهام مباشرت در قتل و نازیلا و ارسلان را به اتهام معاونت در قتل صادر کرد.







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 52]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن