واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: براي حل مشكلاتشان صحبت ميكنيم!
حاشيههاي حضور ترامپ در كاخ سفيد، خيلي زودتر از آنكه هر دانشجويي فكرش را بكند، به سراغ
نویسنده : محسن فرهادي
حاشيههاي حضور ترامپ در كاخ سفيد، خيلي زودتر از آنكه هر دانشجويي فكرش را بكند، به سراغ دانشجويان آمد، آن هم نه دانشجويان امريكايي كه دانشجويان ايراني! ابتداييترين تأثير قانون امضا شده به وسيله رئيسجمهور امريكا تحت عنوان «حفاظت از امريكا در مقابل حملات تروريستي»، منع ورود دانشجويان و اساتيد ايراني براي گذراندن دوره مطالعاتي در امريكاست. طبيعتاً برنامه تحصيل بلندمدت در امريكا نيز به كلي منتفي است. با اين حال، اين همه ماجرا نيست.
بخش اصلي معضل در اين مورد، به دانشجويان و اساتيد ايراني مشغول به تحصيل و تدريس در امريكا بازميگردد. در شرايط جديد، دانشجويان مشغول به تحصيل در امريكا- كه معمولاً سالانه يا هر دو سال يك بار براي ديدن خانواده خود به ايران ميآيند- بهاحتمال بسيار زياد قيد اين ديدار را خواهند زد. چراكه در صورت سفر به ايران، ديگر قادر به بازگشت نخواهند بود و زحمات تحصيلي آنان طي سالهاي گذشته بهراحتي بر باد خواهد رفت.
تعداد دانشجويان ايراني مشغول به تحصيل در امريكا اما ابداً كم نيست، بلكه مساوي با جمعيت دانشجويي برخي از دانشگاههاي بزرگ و معتبر كشور همچون دانشگاه صنعتي شريف است. يعني چيزي حدود 12 هزار نفر! طبق گزارشهاي رسمي در سال تحصيلي 2016 ــ 2015 بيش از يكميليون دانشجوي خارجي در دانشگاههاي امريكا مشغول به تحصيل بودهاند. تعداد دانشجويان ايراني مقيم امريكا، نسبت به سال تحصيلي گذشته نيز، رشد بيش از 8درصدي داشته كه پس از هند، ويتنام و نيجريه بيشترين درصد رشد را نشان ميدهد. طبق گزارش مؤسسه تحقيقاتي واشنگتن، حدود 20 درصد دانشجويان ايراني كه در خارج تحصيل ميكنند، در امريكا هستند.
بيش از 50 درصد دانشجويان ايراني در امريكا در رشتههاي مهندسي تحصيل ميكنند، يكسوم آنها دختران هستند و 75 درصد آنها در رشتههاي مربوط به STEM (علوم پايه، تكنولوژي، مهندسي و رياضيات) در حال تحصيل هستند. از طرفي، دانشجويان ايراني حاضر در امريكا، در رده نخست تحصيل در بالاترين مقاطع تحصيلي قرار دارند. حدود 60 درصد آنها در مقطع دكتري، 35 درصد در مقطع كارشناسي ارشد و تنها حدود 5 درصد در مقطع كارشناسي مشغول به تحصيل هستند. اين يعني آنكه جامعه دانشگاهي ايرانيان حاضر در امريكا، از بالاترين كيفيت علمي ممكن برخوردار هستند. اگر به اين جمع، اساتيد ايراني شاغل در دانشگاههاي امريكا را هم اضافه كنيم، ابعاد مسئله بهتر به چشم خواهد آمد. حال سؤال اين است كه آيا ما ميتوانيم تهديد به وجود آمده عليه اين افراد را به فرصت تبديل كرده و زمينه بازگشت اين نيروهاي انساني متخصص را به كشور فراهم نماييم؟ ابتدا بد نيست بدانيم پيش از آنكه ما هر اقدامي انجام دهيم، ديگران براي اين افراد كيسه دوختهاند.
سعيد سهرابپور، قائممقام بنياد ملي نخبگان و رئيس اسبق دانشگاه شريف در همين زمينه گفته است: «اين قانون، فرصت جديدي را براي ديگر كشورها بهويژه كانادا فراهم كرده كه از دانشجويان مقيم امريكا براي تحصيل در كشورشان دعوت كنند.» در مقابل، صديقي، معاون سازمان امور دانشجويي وزارت علوم گفته است: «افرادي كه فاند(كمك هزينه تحصيلي از سوي دانشگاه مقصد) داشتند تأمين آن در ايران ممكن نيست، اما در مورد انتقال آنها به داخل براي ادامه تحصيل در ايران آمادگي وجود دارد... در مورد شهريه آنها هم با دانشگاهها صحبت ميشود كه مساعدت كنند.» بررسي نوع واكنش مسئولان وزارت علوم در زمينه مواجهه با اين معضلِ ترامپي، نشان ميدهد كه آنها تقريباً هيچ تمهيدي براي بازگرداندن اين حجم از نيروي انساني عمدتاً نخبه و باكيفيت به داخل كشور ندارند. آنها بدون گذاشتن مصوبهاي رسمي براي حمايت از اين دانشجويان و ترغيب آنها براي بازگشت به خاك وطن، تا كنون تنها به وعده صحبت كردن درباره شهريه دانشجويان بازگشتي در دانشگاههاي داخل كشور بسنده كردهاند!
وعدهاي كه طبيعتاً انگيزهاي در دانشجويان ايراني سردرگم در خاك امريكا ايجاد نخواهد كرد. توقع آن است كه وزارت علوم با ورود فعالانهتر به اين موضوع، حداقل با گذاردن مصوبهاي رسمي در اين حوزه، مقدمات دلگرمي دانشجويان و نخبگان ايراني براي بازگشت به خاك وطن را فراهم كند. مسئله را حتي ميتوان فراتر از اين حد بررسي نمود. اگر كشورهايي چون كانادا براي جذب دانشجويان ايراني و غيرايراني دچار مشكل شده در امريكا كيسه دوختهاند، چرا ما نبايد مشوقهايي را براي ادامه تحصيل دانشجويان برجسته ديگر كشورها در ايران فراهم كنيم؟ محمدجواد لاريجاني، رئيس پژوهشگاه دانشهاي بنيادي پيشنهاد قابل تأملي را در همين زمينه ارائه كرده است. وي طي گفتوگويي در همين زمينه ميگويد: «از جمله كارهايي كه ما ميتوانيم انجام بدهيم آن است كه اولاً بودجه ويژهاي براي مراكز علمي و تحقيقاتي اختصاص دهيم آن هم صرفاً براي تمهيد و استقبال و پذيرش از علما و دانشمنداني كه از ايران در امريكا مشغول به كار بودند و بر اثر اين ويزا امكان رفتن به امريكا را ديگر ندارند.»
وي با بيان اينكه دانشمندان امريكايي با تصميم ترامپ به شدت مخالف هستند، ميگويد: «آنها اتفاقاً بسيار علاقهمند هستند كه به ايران آمده و با علماي ما صحبت كنند، لذا ما هم بايد از آنها استقبال كنيم. ما با در نظر گرفتن يك اعتبار ويژه، بايد دانشمندان و دانشجويان ساير كشورهاي اسلامي كه مشمول تحريم شدهاند را تحت پوشش قرار داده و از حضورشان در ايران استقبال و كار علمي آنها را تمهيد كنيم. اگر آنها Apply و تقاضا كردند ما هم بايد استقبال كنيم.» با اين وجود، بررسي اظهارات- و نه اقدامات!- مسئولان وزارت علوم طي چند روز گذشته، متأسفانه نشان از وجود برنامهاي مدون براي مواجهه با اين معضل ندارد. جالب اينكه وزير علوم نيز گفته است: «با توجه به لغو ويزاي دانشجويان ايراني دانشگاههاي امريكا، تمهيداتي در نظر گرفتهايم تا اين دانشجويان بتوانند در كشورهاي ديگر پذيرش بگيرند!»
اين در حالي است كه سطح علمي برخي رشتههاي دانشگاهي موجود در ايران، نه تنها از امريكا كه از همه جهان فراتر است. به عنوان مثال، دانشكده مهندسي برق دانشگاه صنعتي شريف را به عنوان قويترين دانشكده برق موجود در جهان ميشناسند. سؤال اين است كه آيا وزارت علوم با وجود چنين پتانسيلهايي- ولو اندك- در سطح كشور، تنها بايد به فكر گرفتن پذيرش براي دانشجويان از كشوري ديگر باشد؟ اين در حالي است كه دكتر سورنا ستاري، معاون علمي- فناوري رئيسجمهور اخيراً با حضور در برنامه دستخط گفته است «در بنياد نخبگان يك پِلتفرم براي جذب دانشجويان خارج كشور درست كرديم و روزانه بيش از يك نفر را- از بچههايي كه در ۲۰۰ دانشگاه برتر دنيا هستند- به كشور بازميگردانيم.» سؤال اين است كه چرا چنين اراده زيبايي نبايد در مسئولان محترم وزارت علوم باشد؟ اميد است كه نگاه مسئولان آموزش عالي به اين مسئله تغيير كند. چراكه دستور اجرايي جديد ترامپ بعيد است در آينده نيز تغيير كرده يا تلطيف شود.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۵ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۸:۲۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 55]