واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: پيوند حجرههاي طلاب و خوابگاههاي دانشجويي
همانقدري كه دانشگاه در انبوه كاغذهاي كارتابلهاي رؤسا، مديران، تصميمگيران و تصميمسازان ...
نویسنده : اكبر شهبازي
همانقدري كه دانشگاه در انبوه كاغذهاي كارتابلهاي رؤسا، مديران، تصميمگيران و تصميمسازان مغفول مانده است، خوابگاههاي دانشجويي همواره بيشتر از دانشگاه در انزوا و مظلوميت قرار داشتهاند.
ساختمانهاي ساده و اغلب محقر و قديمي كه از چند طبقه روي هم ساخته شده، تشكيل شده و هر طبقه داراي چند اتاق و هر اتاق داراي تعداد زيادي دانشجو است كه در آنجا درس ميخوانند و ميخوابند. دانشجويان در طول دوران تحصيل بيش از آنكه در دانشگاه باشند درخوابگاههاي دانشگاه حضور دارند و اين حضور همبستگي مستقيم و بدون واسطه با تحصيل و كيفيت آن دارد. سخن به گزافه نيست، اگر بگوييم همانقدر كه دانشگاه و كلاسهاي درسش اهميت دارد، خوابگاههاي دانشجويي به ميزان بيشتري در شخصيت و حتي نگرش دانشجو نسبت به نوع، هدف دانش و اهداف آن تأثير دارد.
چگونه ميشود براي اسلامي كردن علوم در دانشگاهها برنامه داشت و از مكاني كه بخش اعظمي از دانشجويان در آنجا زندگي ميكنند، غافل ماند؟! خوابگاه محل زندگي دانشجويان است؛ «زندگي» در تمام ابعاد آن، خوابگاه، صرفاً «خوابگاه» نيست. گعدههاي دانشجويي در خوابگاهها بسيار جدي هستند، تأثير بحثهايي كه در اين نشستهاي اغلب شبانه دانشجويي بر شخصيت دانشجويان گذاشته ميشود، گاهي بسيار فراتر از آموختههاي آنها در كلاسهاي درس است، چه تأثيرات مثبت و چه اثرات نگرشي منفي.
شايد همين تأثير محيط خوابگاهي است كه گاهي دانشجوي شهرستاني، با نگرشهاي شديد مذهبي را در طول چند ماه دگرگون ميكند و او را منتقد دين و مذهب ميگرداند و در اولين فرجه دانشجويي كه فرد به شهرش برميگردد و لب به سخن ميگشايد اطرافيانش به او لقب «روشنفكر» ميدهند، اطرافيان به طور محسوس تأثيرات محيط علمي دانشگاه بر دانشجوي خود را حس ميكنند!
متأسفانه اغلب برنامههاي فرهنگي مجموعههاي مسئول در خوابگاههاي دانشجويي، به چند دوره مسابقه دارت، طنابكشي و تنيس روي ميز و از اين قبيل خلاصه ميشود و رديف اعتبارات فرهنگي در نظر گرفته شده براي صدها هزار دانشجوي خوابگاهي در كشور در همين حوزهها باقي ميماند. اينها وضعيت خوابگاهها در دانشگاههاي سطح يك كشور است، اوضاع دانشگاههاي شهرستانهاي كوچكتر وخيمتر است و در خوابگاههاي خودگردان، هولناكتر. بسياري از خوابگاههاي دانشجويي صرفاً «خوابگاه» هستند و نگاهي كه به اين اماكن ميشود جايي بيشتر از مكاني براي «خواب» نيست و تمام مسئله در همين جاست. حضور يك روحاني با توان ارتباطگيري بالا با دانشجويان در محيط خوابگاهي و دانشجويي، ميتواند به بسياري از مسائل و پرسشها پاسخ دهد و مشاور و همراه دانشجو باشد در جايي كه دانشجو ارتباطش با گروه همسالان و دانشجويان مثل خود است. متأسفانه بسياري از اين محيطهاي دانشجويي فاقد روحاني هستند و حتي يك نماز جماعت ساده در آنجا برگزار نميشود يا آن روحاني، فاقد توانايي لازم براي ارتباطگيري با دانشجويان و در نتيجه تأثيرگذاري بر آنهاست.
حوزه و دانشگاه اگر ميخواهند وحدت داشته باشند چه مكاني بهتر از خوابگاههاي دانشجويي، چه بسيار طلاب مستعد كه در حوزههاي علميه وجود دارند و چه بسيار دانشجوياني كه تشنه معارف ديني هستند، چرا نميشود برخي از خوابگاههاي دانشجويي و حجرههاي طلاب در شهرهاي مختلف را به صورت يكجا اداره كرد و دانشجو و طلبه در يك محيط زندگي كنند؟
محيطهاي خوابگاهي، در اكنونِ جامعه دانشجويي ايراني محيطهايي مغفول مانده هستند و ارتباط طلاب حوزههاي علميه با دانشجويان و زندگي آنها در يك محيط مشترك شايد هم مسائل فرهنگي خوابگاههاي دانشجويي و البته دانشجويان را برطرف كند و حوزه و دانشگاه را از سطح طلبگي و دانشجويي به هم نزديك نمايد تا شايد درك مشتركي از درد جامعه ايراني پديد آيد.
فراموش نكنيم دو حادثه مهم و تاريخي طي سالهاي78 و 88زمينه و بسترهاي عميق دانشجويي داشتند و اتفاقا نقطه ثقل اتفاقات سال 78و88 در مشهورترين محيط خوابگاهي ايران قرار داشت. چه فتنه سال78 كه با حوادث كوي دانشگاه تهران شعلهور شد و چه مسائل فتنه سال 88 كه بازهم در كوي دانشگاه تهران آتشش گُر گرفت و اينهمه جاي دارد تا نگاه به خوابگاههاي دانشجويي را مهمتر از پيش كند، نگاه و سياستي كه مبتني بر فرهنگ باشد و نه مسائل سياسي.
خوابگاههاي دانشجويي بخش اعظمي از شخصيت فردي اجتماعي، علمي، سياسي و فرهنگي دانشجو را شكل ميدهند و اتفاقاً پروژه نفوذ در اين اماكن جدي و البته به وضوح قابل مشاهده است، همچنانكه سردسته اتفاقات سال78 ريشه در كوي دانشگاه تهران داشت و هم اكنون در BBC و voa تحليل ميكند. نگاه فرهنگي به مسائل خوابگاههاي دانشجويي بايد از سطح مديريت و برنامهريزي براي برگزاري مسابقات دارت و فوتبال دستي در هفته خوابگاهها، به سطحي فراتر افزايش يابد و براي همه متوليان در درون مجموعه مديريتي دانشگاهي و همچنين نهادهاي مسئول فرهنگي بيروني وجود داشته باشد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۵ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۸:۳۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 91]