واضح آرشیو وب فارسی:الف: قتل خاله به خاطر فقر
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۱۷
مردی که به دلیل فقر مالی خالهاش را به قتل رسانده بود، پای میز محاکمه رفت و جزئیات را توضیح داد. به گزارش شرق، آبانماه سال 91 به مأموران پلیس خبر دادند زنی در خانهاش به قتل رسیده است. پسر این زن که جسد مادرش را پیدا کرده بود، به مأموران گفت: من برای سرزدن به خانه مادرم آمدم. وقتی زنگ در خانه را زدم، کسی باز نکرد و با کلیدی که داشتم، وارد خانه شدم و با جسد مادرم روبهرو شدم. خانه بههمریخته بود و به نظر میرسید سرقتی هم از خانه شده است. بلافاصله مأموران در محل حاضر شدند و تحقیقات خود را آغاز کردند. آنها متوجه شدند مقتول زنی 60ساله است که تنها زندگی میکند و بهجز یکی از فرزندانش، بقیه آنها در خارج از کشور به سر میبردند و بهجز پسر مقتول که جسد را پیدا کرده، خواهرزاده او هم به خانهاش رفتوآمد داشته است. بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی و آغاز تحقیقات پسر مقتول گفت: به جز من فقط پسرخالهام به خانه مادرم رفتوآمد میکرد و از آنجا که وضع مالی خوبی ندارد، احتمال میدهم که او در این ماجرا نقش داشته باشد. عامل قتل بهزور وارد خانه نشده و در به وسیله مقتول باز شده بود و وسایل پذیرایی هم روی میز بود. ضمن اینکه خواهرزاده مقتول نیز به صورت ناگهانی ناپدید شده بود. زمانی که مأموران به خانه یاشار خواهرزاده مقتول رفتند، همسر او گفت: چند روز پیش همسرم به من مبلغی پول داد و گفت کاری در شهرستان پیدا کرده است و برای کار از تهران میرود؛ بعد از آن هم من دیگر از شوهرم خبر ندارم. در ادامه تحقیقات، مأموران موفق شدند این مرد را شناسایی و بازداشت کنند. متهم در بازجوییهای اولیه اتهام قتل خالهاش را قبول کرد و گفت: من وضع مالی خوبی نداشتم و به شدت تحت فشار بودم؛ از آنجا که خالهام هم وضع مالی خوبی داشت، تصمیم گرفتم از او سرقت کنم که حین سرقت مجبور شدم او را بکشم. با پایان جلسات بازپرسی، کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. روز گذشته متهم پای میز محاکمه رفت. در ابتدای جلسه کیفرخواست علیه متهم خوانده شد. براساس کیفرخواست صادره، دادستانی برای متهم بنابر دلایل موجود در پرونده و اعترافات او درخواست صدور حکم قانونی کرد. در ادامه رسیدگی اولیای دم که فرزندان مقتول بودند، در جایگاه حاضر شدند و درخواست صدور حکم قصاص کردند. پسر مقتول که جسد مادرش را پیدا کرده بود، گفت: ما حاضر به گذشت نیستیم. من وقتی جسد مادرم را در آن وضعیت دیدم، دیگر حتی یک شب هم نمیتوانم راحت بخوابم و حالم بد است. من از خون مادرم گذشت نمیکنم. سپس متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: خالهام زنی ثروتمند بود و فرزندانش هم به او رسیدگی میکردند. او خانواده خوبی داشت اما در عوض من وضع مالی خوبی نداشتم و خیلی تحت فشار بودم. تصمیم گرفتم از خالهام سرقت کنم؛ فکر نمیکردم مشکلی به وجود بیاید و با خودم گفتم هرچه دارد از خانه برمیدارم و میروم. از آنجا که من در خانه او رفتوآمد داشتم، بنابراین رفتنم به خانهاش جای تعجب نداشت. روز حادثه به بهانه اینکه میخواهم به او سر بزنم به خانهاش رفتم. وسایل پذیرایی آورد؛ با هم میوه و غذا خوردیم و صحبت کردیم. بعد گفت میخواهد کمی استراحت کند و من هم میتوانم در خانه بمانم. به اتاقش رفت که بخوابد، من هم خانه را جستوجو کردم تا چیزی پیدا کنم، بعد یکدفعه ترسیدم مبادا بیدار شود و متوجه شود که من چه کردهام. همینطور که روی تخت خوابیده بود، شالی دور گردنش انداختم و او را خفه کردم و بعد مبلغی پول، طلا و اشیای قیمتی که قابل حمل بود را برداشتم و از خانه خارج شدم. متهم گفت: به همسرم گفتم کاری پیدا کردهام و میخواهم به شهرستان بروم. پولها را به او دادم و بعد از خانه خارج شدم. طلاها را با خودم بردم که بفروشم. چند روز بعد از این حادثه با توجه به اینکه میدانستم مأموران دنبال من هم خواهند آمد، تصمیم گرفتم طلاها را بفروشم و فرار کنم که حین فروش طلاها شناسایی و بازداشت شدم. بعد از گفتههای متهم و وکیلمدافع او، هیئت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]