واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: دختر۱۹ساله، جانش را بر سر رقابت عشقی ۲پسر گذاشت!
دهم دی ماه ، پیکر نیمه جان دختر ۱۹ساله ای در حاشیه تقاطع غیرهمسطح قائم(عج) به سمت بولوارآزادی مشهد کشف شد که دچار جراحات و شکستگی در ناحیه سر بود.
با گزارش این حادثه توسط شهروندان به مراکز امدادی و پلیس، مأموران اورژانس به محل رسیدند و پیکر خون آلود دختر جوان را به بیمارستان رضوی منتقل کردند، اما تلاش کادر درمانی برای نجات این دختر به نتیجه نرسید و او بر اثر عوارض ضربه مغزی جان سپرد.
با توجه به مشکوک بودن ماجرای مرگ این دختر، پرونده مذکور در شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب و توسط قاضی محمد میرزایی مورد رسیدگی دقیق قرار گرفت.
تحقیقات میدانی قاضی ویژه قتل عمد در محل کشف پیکر خون آلود دخترجوان نشان داد که متوفی ترک نشین یک دستگاه موتورسیکلت بود که به دلیل نامعلومی از ترک موتورسیکلت سقوط کرده است.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است: به همین خاطر، مقام قضایی با صدور دستورات ویژه ای برای کشف راز این معمای جنایی، پرونده مذکور را به پلیس آگاهی خراسان رضوی ارسال کرد و پرونده مرگ دختر ۱۹ساله در دایره مرگ های مشکوک اداره جنایی پلیس آگاهی قرار گرفت. تنها سرنخ این پرونده، گوشی تلفن دختر جوان بود که با دستور قاضی ویژه قتل عمد در اختیار کارآگاهان قرار گرفته بود.
بررسی های دقیق همزمان با بازبینی تماس های دخترجوان ادامه داشت و مشخص شد، بیشترین تماس های وی از شماره تلفنی متعلق به یک زن بوده است. وقتی این زن به پلیس آگاهی احضار شد، عنوان کرد که شماره تلفن مذکور در اختیار پسرش است و او اطلاعی از ماجرای مرگ دخترجوان ندارد!
پسر ۲۱ساله این زن دستگیر شد و مورد بازجویی های تخصصی قرار گرفت. پسر ۲۱ساله که سعی می کرد خود را بی خبر از موضوع جلوه دهد، وقتی در برابر اسناد و مدارک انکارناپذیر قرار گرفت، به ناچار لب به اعتراف گشود و راز مرگ دختر۱۹ساله را فاش کرد.
او گفت: خدمت سربازی ام به پایان رسیده بود که از حدود پنج ماه قبل در شبکه اجتماعی تلگرام با دختر مذکور آشنا شدم. طولی نکشید که آشنایی در شبکه مجازی به ملاقات های حضوری کشید و دوستی ما با یکدیگر آغاز شد.متهم این پرونده در ادامه اعترافاتش مدعی شد: روز حادثه آن دختر با من تماس گرفت و گفت که دوست پسر جدیدی پیدا کرده و با وی در اطراف مرکز تجاری سپاد قرار ملاقات دارد. او سپس از من خواست هنگام بازگشت به دنبالش بروم و او را به منزلشان برسانم. این بود که من هم در ساعت مقرر به اطراف مرکز تجاری رفتم و او را به همراه پسر دیگری دیدم.آن لحظه خطاب به پسرجوان گفتم که تو قصد ازدواج با این دختر را داری؟ و او در حالی که پوزخند می زد، گفت: بله! من او را می خواهم.در آن هنگام من که احساس می کردم مورد تمسخر قرار گرفته ام و آن جوان مرا دست انداخته است، با او به جر و بحث پرداختم، به طوری که با یکدیگر یقه به یقه شدیم. بعد از این ماجرا، او را رها کردم و در حالی که دختر ۱۹ساله را سوار موتور کرده بودم، به سمت منزل آن ها به راه افتادم.
متهم ۲۱ساله ادامه داد: همان طور که در حرکت بودم، احساس کردم راننده یک دستگاه خودروی پراید مرا تعقیب می کند، تصورم بر این بود که راننده پراید همان جوانی است که دقایقی قبل با او گلاویز شدم. به همین دلیل مدام سرم را به عقب می چرخاندم تا ببینم او همچنان ما را تعقیب می کند یا نه! در این هنگام بود که ناگهان حواسم پرت شد و پایم به جدول میانی دوربرگردان اطراف میدان قائم(عج) برخورد کرد و در حالی که کنترل موتورسیکلت از دستم خارج شده بود، دخترجوان هم سقوط کرد. موتورم آسیب دیده بود که به سمت دختر رفتم ولی هرچه او را تکان دادم، جوابی نشنیدم. سپس در حالی که ترسیده بودم و وحشت سراپایم را فرا گرفته بود، او را در همان جا رها کردم و سوار بر موتورسیکلت از محل گریختم. فکر می کردم او زخمی شده است، به همین دلیل هم دیگر هیچ تماسی با او نگرفتم تا این که توسط کارآگاهان دستگیر شدم.
چهارشنبه, 20 بهمن 1395 ساعت 08:40
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 128]