واضح آرشیو وب فارسی:الف: گم شدن مخاطب خطای سیاسی تلگرام
محسن مهدیان، 19 بهمن 95
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۰۷:۱۱
سایت خبری الف تا چند سال پیش در جلب مشارکت مخاطبین پیشرو بود. آنوقت ها سردبیر الف بودم و یادم هست که بیشترین دغدغه ما مدیریت این فضای تعاملی بود. بطور متوسط برای هر مطلبی 200 تا 300 تا اظهار نظر خوانندگان منتشر می شد. مباحثه بین کاربران آنقدر جدی بود که خیلی وقت ها اظهارنظر مخاطبین مهمتر از اصل یادداشت می شد. اما حجم کامنت های الف موجب 2 سبک خطای تشخیص شده بود. خطای اول احساس اقلیت و اکثریتی بود که ناخودآگاه همراه با تعداد کامنت ها و لایک ها ایجاد می شد و خطای برآورد دوم که آسیبش کمتر از اولی نبود درگیر شدن در فضای هیجانی اظهارنظر ها و گم کردن اهداف و مخاطبان اصلی سایت بود. این خطای برآورد باعث می شد جهت محتوایی از درون این مشارکت پرشور تعیین شود. بعدها متوجه شدیم بسیاری از مخاطبین الف اهل مشارکت مستقیم نیستند و نباید "مخاطب خاموش" که اتفاقا در اکثریت است فراموش شود. این مقدمه را برای این روزهای تلگرام نوشتم. تلگرام و تویتر باعث شده رسانه ها، مخاطب اصلی شان را گم کنند. رسانه های سیاسی ما تا پیش از راه اندازی تلگرام کمتر فرصت رویارویی و ارتباط تعاملی با مخاطب حرفه ای داشتند. شبکه های اجتماعی فرصتی پدید آورده تا مخاطب از نزدیک با رسانه ارتباط بگیرد و بر تصمیم مدیررسانه اثرگذار باشد. از طرفی رسانه ها بصورت محسوس به رقبای خودشان نزدیک شدند و رقابت از تیراژ سالانه و اثرگذاری میان مدت هفتگی به رقابت سیری ناپذیر لحظه ای تبدیل شده است. این رقابت لحظه ای فرصت فکر کردن را از رسانه گرفته است. نتیجه این فضای هیجانی گم کردن مخاطبین است. اگر تا پیش از این ضعف رسانه ها فراموش کردن مطالبات اصلی مخاطب بود امروز خود مخاطب فراموش شده است. تا پیش از این هر رسانه ای حوزه مخاطب خود را تعیین می کرد و برای همان جامعه هدف تولید محتوا داشت. ممکن بود رسانه ها به جهت نوع مخاطب شان به برخی موضوعات توجه کنند و به برخی دیگر بی توجه باشند. اما جامعه هدف شان را گم نمی کردند. با ورود تلگرام، مخاطب عمومی که قدرت شورآفرینی مخاطب حرفه ای را ندارد، گم شده است و رسانه ناخودآگاه در "بازی پینگ پنگی با رقبا" و "چاله هیجانی با مخاطبین حرفه ای"، دچار گیچی و حیرانی شده است. این اتفاق چند اثر جدی رسانه ای و البته سیاسی دارد. اول اینکه موضوعات اصلی مخاطب گم شده است. دوم و مهمتر اینکه خود مخاطب هم گم شده است. به تعبیری نه تنها مسائل اصلی مخاطب مورد توجه نیست بلکه همان مطالب سابق نیز برای رقابت با حریف تولید می شود نه مخاطبین عمومی. سوم اینکه نوع هیجان کاذب و حاکم بر رسانه ها باعث شده است کم کم مرجعیت رسانه ای زائل شود. این سخت ترین هزینه ای است که رسانه های عصر تلگرام می پردازند. دعوای زرگری داخل رسانه ها که تا پیش از این در محافل خصوصی مطرح می شد الان به صورت علنی و بی محابا و ناشیانه عمومی شده است. قبلا یک اصل اخلاقی-صنفی بین رسانه ها حاکم بود و آنهم نگه داشتن اختلافات در فضای غیرعمومی بود. رسانه ها اصرار و تعهد داشتند همدیگر را تخریب نکنند و سطح دعوا را در سیاست و جهت گیری ها نگه دارند. اما این روزها چنان سطح اختلاف تنزل پیدا کرده است که نوعی زدگی رسانه ای بین مردم ایجاد شده و رسانه را از مرجعیت انداخته است. این مساله وقتی نگران کننده تر می شود که هر فرد عادی نیز تبدیل به یک رسانه شود و بداخلاقی های عمومی به سطح رسانه های حرفه ای کشیده شود. اگر تا پیش از این تنها رسانه های حرفه ای با هم رقابت می کردند امروز یک رسانه حرفه ای مجبور است با هزاران کاربرفعال و "کانال بدست" رقابت کند. در نهایت اینکه امروز رسانه ها و جریان های سیاسی زمین بازی افکار عمومی را در تلگرام و تویتر خلاصه کردند و حال آنکه مردم به دو دلیل یکی اینکه اگرچه اهل تلگرام اند اما علاقه ای به حوزه های سیاسی و خبری ندارند و دیگر اینکه به جهت حجم اختلافات زننده رسانه ای، اعتمادشان تقلیل یافته و اثر پذیری شان از رسانه کم شده است و بیشتر از کوتاه مدت تاثیر نمی گیرند. این چرخه باطل را مجدد مرور کنیم. رسانه ها مخاطبین خودشان را گم کردند. رقابت میان رسانه ای در عرصه جدال های سیاسی چنان نفس گیر است که نه امکان بی توجهی و خروج از آن وجود دارد و نه اینکه فرصت و توان کار رسانه ای را برای مخاطب غیر تلگرامی فراهم می کند. این جنگ داخلی در پستوخانه رسانه ای چنان شورآفرین و هیجان ساز است که همه توجهات حاکمیتی را نیز به خود جلب کرده است. همین توجهات حاکمیتی نیز به این چرخه معیوب می دمد، حال آنکه مخاطب اصلی و گوهر واقعی افکار عمومی اینجا نیست و غایب است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]