واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: چرخش دوربين
چند دقيقهاي بيشتر از فيلم نگذشته بود، احساس کردم، باز همان داستان نخنماي هميشگي، جنگ ميان غني و فقير، روايت همين بود، اما دوربين چرخش کرد تا رازهاي يک زندگي را برملا کند.
نویسنده : مهدی خرامان
چند دقيقهاي بيشتر از فيلم نگذشته بود، احساس کردم، باز همان داستان نخنماي هميشگي، جنگ ميان غني و فقير، روايت همين بود، اما دوربين چرخش کرد تا رازهاي يک زندگي را برملا کند. به ياد بياوريد کارگري که در ساندويچفروشي، ساختمان نيمهکاره فلاني يا نظافتچي شرکت بهماني کار ميکند و ما مانند دوربين سينماي ايران با وجود آنکه در بسياري از آثار حداقل يک پلان مانند نمايي از يک ساختمان نيمهکاره يا در صحنهاي از يک درگيري در يک مغازه حضور دارند، از آنها گذر ميکنيم. اما منوچهر هادي در فيلم «کارگر ساده نيازمنديم» دوربين خود را ميچرخاند و اينبار به دنبال کارگرها راه ميافتد و قصه کارگري به نام «قدم» را روايت ميکند، قصهاي که حرف بزرگ نميزند و شعار نميدهد، بلکه روايتي رئاليسم از مشکلات و رنجهاي کارگرها را بازگو ميکند و همين نقطه آغاز همراهي مخاطب با اثر است. تيتراژ ابتدايي نويد يک مبارزه را ميدهد، مبارزهاي براي رهايي از سياهي يا غوطهور شدن در آن، نمايي از يک انسان که سياهي آن را محاصره کرده است و او تلاش ميکند تا سياهي آن را در بر نگيرد، تيتراژي زيبا در جشنواره 35 که مخاطب در ادامه تازه معناي او را مييابد.
«قدم»- با بازي خوب بهرام افشاري که تنها نقطه ضعف آن خارج شدن در چند سکانس از شخصيت داستاني خود است- يک پسر شهرستاني که بعد از حوادثي در پايتخت رها ميشود و به دنبال کار از اين اعلاميه به آن مغازه در جستوجو کار ميگردد، اما مشکلات او را محاصره کردهاند و با فردي قدرتمند به نام «جهان» - با بازي مناسب آتيلا پسياني- روبهرو شده است و از سويي دوستان همولايتياش «ارشد» و «عزيز»کمکم در حال غوطهور شدن در اين سياهي پايتخت هستند و «مونس» دختري که عاشق او است، شايد براي پول تن به ازدواج با «جهان» بدهد. نقطه ضعف اثر در خرده داستانهاي کليشهاي که تهي از هرگونه خلاقيت است شايد باعث پس زدن مخاطب شود، اما کارگردان با به کارگيري کمدي موقعيتهاي درست و دراماتيزه کردن اثر، از تلخي روايت خود ميکاهد. منوچهر هادي، کارگران ايراني نشان ميدهد، او معيارهايي از وفاداري به صاحبکار (به ياد بياوريد سکانسي که عزيز و قدم با وجود کتک خوردن از صاحبکارشان و حتي اخراج شدن قدم، اما چگونه از رئيسشان حمايت ميکردند)، در آوردن نان حلال و ضربهاي را که پول نزول در زندگي انسان ميزند، با هنر تصوير نمايان ميکند، البته گاهي روايت داستان مستقل از تصوير ميشود و تنهاي به تلهفيلم ميزند که کارگردان به خوبي دوباره به مسير خود برميگردد. اما در نهايت بايد به منوچهر هادي و کارگردانهاي ديگر گفته شود که تنها راه پايان فيلم کشتن «بد من» يا همان شخصيت منفي داستان نبايد باشد، البته پايانبندي فيلم «کارگر ساده نيازمنديم» بسيار اشتباه و ضربهزننده به اثر است.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 126]