واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: شبکه نفوذ برای انتخابات دوگانه جنگ و صلح را تئوریزه میکند
سياست خارجي هميشه پيوندي عميق و غيرقابل كتمان با سياست داخلي دارد.
نویسنده : مهدی پورصفا
سياست خارجي هميشه پيوندي عميق و غيرقابل كتمان با سياست داخلي دارد. هر موج گستردهاي در عرصه سياست خارجي ميتواند چينش نقشه بازي را در عرصه داخلي عوض كند و منجربه وارونه شدن تمام پيشبيني، شود. به صورت طبيعي بازيگران عرصه سياست داخلي نگاهي هر چند محدود به عرصه سياست خارجي دارند.
در اين ميان برخي اتفاقات در صحنه بينالملل ميتواند به نفع يك گروه يا حزب خاص تمام شود و گروه ديگر را از گردونه رقابت خارج كند. طبيعي است كه در صورت مناسب بودن شرايط استفاده از يك عامل خارجي و ايجاد جنگ رواني براي تأثيرگذاري در روند سياسي يك كشور بسيار وسوسهكننده است. اما سؤال اينجاست كه آيا روند به يك پيروزي سنجيده و قابل دسترسي تبديل ميشود يا بايد انتظار شمشير دو دمي را داشت كه گاه به نفع تو عمل كند و در كوتاهترين زمان ممكن به ضرر تو تغيير جهت ميدهد.
پر رنگ شدن سياست خارجي در رقابتهاي انتخاباتي
نگاهي به شرايط سياسي و داخلي كشورمان اين نكته را نشان ميدهد كه تأثير سياست خارجي بر افت و خيز فعاليتهاي سياسي داخل كشور در هر انتخابات بيشتر ميشود. اين در حالي است كه عوامل و متغيرهاي داخلي در حوزههاي گوناگون نقشي غيرقابل انكار داشت و سياست خارجي نقشي منفعلانه را ايفا ميكرد.
پس از وقايع يازدهم سپتامبر و قرار گرفتن ايران در محور شرارت از سوي جورج بوش رئيسجمهور اسبق امريكا بود كه با گسترش تهديدهاي نظامي عليه كشور تهديد نظامي مسائل بينالمللي تبديل به يك متغير قابل اعتنا در بازيهاي سياسي داخلي شد. پس از مطرح شدن پرونده هستهاي ايران در سازمان انرژي اتمي و صدور چندين قطعنامه از سوي شوراي امنيت اين روند تشديد شد تا بدانجا كه در انتخابات سال 92 مهم ترين دغدغه افكار عمومي داخلي مديريت تحريمهاي بينالمللي و همچنين برطرف كردن هر چه سريعتر آن بود.
در اين ميان دکتر روحاني نيز با مطرح كردن مذاكره مستقيم با امريكا و تكرار تجربه مذاكرات سال 82 آراي افكار عمومي را به خود جلب كرد تا بتواند سكان يازدهمين دولت نظام جمهوري اسلامي ايران را در دست بگيرد. پس از مذاكرات هستهاي و به ثمر رسيدن آن نيز بحث برجام تبديل به اصلي ترين دغدغه سياسي كشور شد.
برجام و انتخابات مجلس
اين مهم خود را به خوبي در انتخابات سال 94 نشان داد، به گونهاي كه برخي از تحليلگران خارجي و داخلي به اين نكته اشاره ميكردند. حتي در اين ميان اين گزينه در روزنامهها ذكر شد كه ايالات متحده صرفاً به دليل به خطر افتادن آراي روحاني در اين انتخابات است كه از اعمال تحريمهاي جديد خودداري ميكند. روزنامه والاستريتژورنال در همين رابطه و در همان ايام نوشت: خاموش بودن دولت ايالات متحده احتمالاً به خاطر ترس از اين موضوع است كه در پيش گرفتن يك موضع مستحكم در مقابل اقدامات تحريكآميز ايران ميتواند توافق هستهاي را كه هنوز اجرايي نشده است، از مسير خود خارج كند. رهبر ايران تأكيد كرده است كه اگر تحريمهاي جديد وضع شوند، ايران از توافق كنار خواهد كشيد، چه اينكه تحريمها به فعاليتهاي هستهاي مرتبط باشند يا به تروريسم و حقوق بشر. ايالات متحده و متحدان آن از اين هراس دارند كه هر اقدام تنبيهي يا تأخير در كاهش تحريمها ممكن است به چشمانداز متحدان حسن روحاني، رئيسجمهوري ايران در انتخابات پارلماني آسيب بزند. اگر اين طور باشد، به معناي اين است كه زمانبندي اجراي توافق هستهاي در وهله اول انگيزهاي سياسي دارد و تن دادن ايالات متحده به توافق، برخلاف تصريحات اخير جان كري وزير خارجه امريكا، دستكم تا حدي به خاطر اميد داشتن به ايجاد تغييراتي همسو در سياست داخلي ايران است.
استفاده ابزاري از يك متغير غيرقابل اعتماد
حالا انتخابات سال 96 در پيش است و دنياي سياست بازيگر تازهاي را پيدا كرده است. دونالد ترامپ با سياست غريب خود در عرصه بينالملل بساط تازهاي را به پا كرده و روزي نيست كه يك فرمان اجرايي جديد سبب جنجال در دنيا و خود امريكا نشود. پديده ترامپ بر همه دنيا تأثيرگذار است و ايران نيز جزئي از اين حوزه تأثير محسوب ميشود. حالا سؤال اينجاست كه ترامپ و توئيتهاي افسارگسيخته وي چه تأثيري ميتواند بر انتخابات سال 96 داشته باشد. البته اين تأثير بيشتر از لحاظ رواني قابل تفسير است، چراكه سياست كلي نظام جمهوري اسلامي چه در حوزه نظامي و چه در حوزه سياست خارجي به هيچ عنوان از فشارهاي بينالمللي تبعيت نميكند.
كما اينكه برخي نشريات غربي در مقالات و گزارشهاي خود به اين نكته اشاره كردند كه ايران با اين تهديدها عقبنشيني نخواهد كرد، اما اين نكته غيرقابل چشمپوشي است كه وسوسه استفاده از ترامپ به عنوان ابزاري در فعاليتهاي سياسي داخلي در برابر تمام طرفها در انتخابات سال 96 قرار دارد. از هم اكنون برخي نشريات و رسانهها با استفاده از اين فضا در حال تبليغ اين نكته هستند كه بهترين راه در مقابل ترامپ تسليم است. اين نوشتار در حال حاضر به دنبال اين نيست كه بخواهد به تفسير نحوه برخورد با دولت ترامپ بپردازد، اما استفاده ابزاري از ترامپ براي جهتدهي به افكار عمومي اشتباهي غيرقابل پذيرش است. شايد سخنان يك تحليلگر داخلي در اين ميان قابلتوجه است كه ميگويد: شواهد نشان ميدهد چرخش از دوقطبي معيشت - مقاومت به دوقطبي جنگ - صلح به مهمترين دستور كار اين روزهاي غربگرايان در داخل تبديل شده است، بدين نحو كه بهرغم توخالي بودن ادعاهاي نظامي ترامپ عليه ايران، شبكه داخلي نفوذ، بر واقعي بودن آنها تأكيد و به ملت ايران تصريح خواهد كرد «اگر بهدنبال اجتناب و پرهيز از يك جنگ تمامعيار با ديوانهاي همچون ترامپ هستيد، در انتخابات 96 به گزينهاي رأي بدهيد كه چوب در لانه زنبور نكند و به پاي او نپيچد.»
تكرار اشتباهات گذشته
صرف نظر از منافات جدي چنين اتفاقي با قاعده و اساس نظام جمهوري اسلامي ايران، تأكيد بر يك متغير خارجي براي كسب رأي يك حماقت سياسي است. شايد دلايل فراواني براي اين مسئله بتوان اقامه كرد، اما مهمترين آن تضعيف سياست كلي نظام در مقابل تهديدهاي بينالمللي است.
اين قبيل سوءاستفادههاي داخلي ميتواند انسجام داخلي را با مشكل روبه كند و به توان كشور در مقابل بيگانگان ضربه زند. حالا سؤال اصلي اين است كه بازيگران معقول داخلي ميتوانند بر وسوسه دوقطبيسازي بر اساس تحولات عرصه بينالمللي غلبه كنند يا باز هم اشتباهات گذشته را تكرار ميكنند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 85]