واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
تحلیل محمد جواد حقشناس از پیدا و پنهان جبهه مردمی نیروهای انقلاب:
اصولگرایان و کپیبرداری از مدل انتخاباتی اصلاحطلبان
تا دیروز صحبت از کاندیداتوری علی مطهری، نایب رئیس مجلس بود و امروز مسعود پزشکیان، دیگر نایب رئیس مجلس. اما این بحثها نه تنها از سوی اصلاح طلبان بلکه حتی از سوی حامیانشان هم مطرح نشده است. باید دنبال سرنخی گشت که این بحث از کجا مطرح میشود.
روز نو : تا دیروز صحبت از کاندیداتوری علی مطهری، نایب رئیس مجلس بود و امروز مسعود پزشکیان، دیگر نایب رئیس مجلس. اما این بحثها نه تنها از سوی اصلاح طلبان بلکه حتی از سوی حامیانشان هم مطرح نشده است. بنابراین باید دنبال سرنخی گشت که این بحث از کجا مطرح میشود.
به گزارش روز نو؛ جست وجویی در اخبار مربوطه سرنخ را به اردوگاه اصولگرایان میرساند. از این جهت قضیه جالبتر میشود که اصولگرایان این افراد را نه برای کاندیدای خود بلکه برای کاندیداهای اصلاح طلبان مطرح کردهاند. بنابراین هدف از طرح این بحثها چه میتواند باشد؟ برخی از فعالان سیاسی و اصلاح طلب و بعضاً غیر اصلاح طلب بر این باورند که اصولگرایان به دنبال شکست رأی حسن روحانی هستند. برخی دیگر هم اینطور تحلیل میکنند که اصولگرایان چون کاندیدای رأی آوری ندارند، با این بحثها به دنبال امتیاز گیری هستند. اما محمد جوادحق شناس، عضو شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان بر این باور است که جناح رقیب در پی این است که حسن روحانی از رفتن به پاستور باز بماند. در واقع جبهه مردمی انقلاب اسلامی تلاش میکند، با مدیریت جامعه به هدف خود که "نه" به روحانی است به یک گزینه معتدل، دست یابد. این البته تحلیل تازهای است که از زبان محمد جواد حقشناس مطرح شده است و زوایای پیدا و پنهان متفاوتی دارد که در گفت و گوی زیر شرح داده شده است:
آقای حقشناس، اخیراً بحثهای متفاوتی از جناح رقیب درباره کاندیداتوری آقای پزشکیان و یا مطهری مطرح میشود. به نظر شما چرا در حالی که اصلاح طلبان فعلاً برنامهای جز حمایت از حسن روحانی ندارند، این بحثها از سوی جناح مقابل مطرح میشود؟
در این زمینه چند نکته مطرح است اول اینکه جریان رقیب به خوبی میداند که احتمال اینکه کاندیدایشان رأی بیاورد و رئیس جمهور شود، کم است. از این جهت بیشتر به این فکر میکند که به جای اینکه کاندیدای خودش راهی پاستور شود، حسن روحانی از رفتن به پاستور باز بماند. در واقع آنها اهدافی دارند که با راه اندازی "جبهه مردمی انقلاب" کم کم از انها رو نمایی میشود.
به نظر شما این اهداف و این استراتژیهایی که قرار است، بکار گیرند، چیست؟
استراتژی و یا هدفی که جیهه مردمی انقلاب پیش گرفته است، کپی برداری از راهبرد اصلاح طلبان در انتخابات سال 92 است. بنابراین نیاز داریم که اول به استراتژی اصلاح طلبان بپردازیم. 8 سال اصولگرایان در دولت نهم و دهم روی کار بودند و از این رو اصلاح طلبان در موضع تعیین کنندهای قرار نداشتند اما تصمیم گرفتند که در انتخابات نقش آفرینی کنند. راهبرد این نقش آفرینی این بود که تعدد کاندیداهای جبهه خودی را به حداقل برسانند. این در حالی بود که مشخصاً در آن مقطع جریان مقابل روی دو چهره یعنی سعید جلیلی و محمد باقر قالیباف تمرکز کرده بود. حال اما در شرایط فعلی اصولگرایان، نوعی مهندسی معکوس از استراتژی اصلاحطلبان در دوره قبلی ریاست جمهوری را استفاده میکنند. چراکه اصلاح طلبان تلاش کردند با رأی به روحانی که اصولگرا بود در انتخابات نقش بازی کنند. امروز هم گروه جبهه مردمی انقلاب اسلامی تلاش میکند، با مدیریت جامعه به هدف خود که "نه" به روحانی است به یک گزینه معتدل، دست یابد. در واقع این کپی برداری از مدل انتخاباتی اصلاح طلبان در سال 92 است.
فکر میکنید که سرانجام این استراتژی به کجا ختم شود؟
آقای آل اسحاق مطلبی را درباره دولت ائتلافی مطرح کرده بود. از این جهت فکر میکنیم که روند باید به این سمت از سوی اصولگرایان سوق پیدا کند. در واقع گام بعدی آنها این است که سبد آرا را تجمیع و مدیریت کنند. نسبت به همین مورد هم در قبالش امتیاز بگیرند. چراکه قبلاً هم این کار را کردهاند. در جریان برگزاری انتخابات رئیس مجلس شورای اسلامی دیدیم که بسیاری از اصولگرایان که در لیست امید بودند، به علی لاریجانی رأی دادند. این قسمت از اصولگرایی همچنان بر حمایت خود از روحانی ایستادگی خواهند کرد تا موقعیتش حفظ شود.
منظور از مدیریت رأی هم این است که به جای اینکه آرایشان را تبدیل به رأی تقسیم شده بین نامزدهای اصولگرا کنند، رأیشان را در سبد طرف مقابل بگذارند. در نتیجه هم حسن روحانی رأی میآورد، هم اینکه آنها بر اساس سبد رأیشان میتوانند از او امتیاز بگیرند.
بنابراین فکر میکنید که در نهایت بخشی از اصولگرایان از حسن روحانی حمایت میکنند؟
همان طور که گفتم بخشی از اصولگرایان که پیشتر سابقهشان را در انتخابات ریاست مجلس نشان دادهاند، همچنان بر حمایت خود از روحانی ایستادگی خواهند کرد تا موقعیتشان حفظ شود. بخشی از جریان اصولگرایی از ابتدا سال 92 به اردوگاه جریان مسلطی که نماد آن را اصلاحطلبان عهدهدار بودند و اعضای پیکرهاش را میانهروها و جریان صریح انتخابات نمایندگی میکردند، پیوستند و مشاهده شد بر روی کاندیدای مشترکی مانند حسن روحانی به ویژه با رد صلاحیت آقای هاشمی، توافق کردند. این بخش از اصولگرایان با توجه به امتیازات قابل توجهی که از آقای روحانی در ابتدای دوره ریاست جمهوری گرفتند و ادامه هم دارد، پیوندشان با میانهروها محکمتر از پیش شد، بنابراین این گروه همچنان از رئیسجمهور حمایت خواهندکرد و نمادشان آقایان ناطقنوری، علی لاریجانی و علی مطهری است که پشت سر روحانی ایستادهاند.
اما اصولگرایان بخش دیگری هم دارند که که به روحانی متمایل نیستند. در این طیف از سعید جلیلی گرفته تا محمدباقر قالیباف، محسن رضایی و علیاکبر ولایتی حضور دارند. از فعالیتهای آنها هم میتوان اینطور برداشت که در حال تلاش هستند که با یک عنوان جدید، ساز و کار «جبهه مردمی انقلاب اسلامی» صحنه انتخابات را نمایندگی کنند.
آیا جبهه مردمی انقلاب، گذر اصولگرایان از احزابشان است؟ چراکه اصولگرایان احزاب و تشکلهای زیادی دارند که البته هیچ کدام نتوانستند، در مسأله شکل گیری وحدت، کار خاصی برای جناحشان انجام دهند
به نظر من هم بخشی از اصولگرایان با تشکیل جبهه مردمی انقلاب اسلامی از احزاب اصولگرا عبور کردند تا از این طریق بتوانند تشتت مدیریتی را سامان دهند.
*اميد ايرانيان
تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]