واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: نساز لطفا؛ آقای فیلمنساز!
کسی به صرف علاقه، فیلمساز نمیشود بدون اینکه بویی از تکنیک و فرم و قصه سینمایی نبرده باشد وگرنه آخر و عاقبتش میشود یکی مثل مهرداد فرید و فیلم اخیرش.
نویسنده : محسن غلامی (قلعه سیدی)
فیلمسازی واقعا اینقدرها هم ساده نیست؛ با دوربین دست گرفتن و رفتن توی خیابان و دو تا پلان گرفتن که نمیشود فیلم ساخت. خودت را هم خفه کنی بی فیلمنامه باجذبه رسما توی این سینما سرت به سنگ میخورد.چنان آشه شلهقلمکاری بشود که بنیبشری حاضر نباشد جلوی فریمهایش بنشیند.
بیربط که نمیگویم؛ شما برو و «دعوتنامه» مهرداد فرید را ببین. انگار فیلمهای نچسب قبلیاش درس عبرت نشده که هیچ؛ مدام نیز دارد پسرفت میکند. انصافا مگر میشود هر متنی را جلوی دوربین برد؟ تند هم حرف بزنیم، مدعی میشوند که چرا با همه مخالفم یا ... از این حرفها.
حتی نمیشود فیلمش را اپیزودیک فرض کرد چون مثل اثری میماند که فقط چند تیکهاش کرده باشی. ساختار و فرمش عینهو فیلمهای چندنسل قبل سینمای ایران؛ چیزی شبیه کار لِه و خیلی الکی. هنوز در عجب سکانسهاییام که فامیل آقای کارگردان و یکی دو پسر تازهکار آن، بازی میکنند. خدایی محشرند البته از جهت برعکس. سکانسهای غش کردن فیلم را مرور کنید و سعی کنید که نخندید!
خارج از همه این شوخی و طعنهها؛ هیچچیز «دعوتنامه» در قواره سینما نیست. قاببندی دوربین فیلمبرداریاش را ببیند. انگار که حالِ چرخیدن و کمی خلاقیت ندارد. کاش این لااقل، جور کارگردانی بد ماجرا را میکشید. البته با این فیلمنامه عجیب و زهوار دررفته، چه کاری میشود کرد.
شخصیتهای به اصطلاح مذهبی که شدهاند کارکترهای مهرداد فرید؛ واقعا بدتر از بدند. فقط یکسری کلیدواژههای لوثشده را انداخته توی دهان اینها. حالا که چه مثلا؟ با «حاجآقا و سلامعلیکم و اخوی و اینها» که نمیتوان فیلم مذهبی ساخت.
فیلمساز سینماندیده ما هنوز توی دورانِ به اصطلاح فیلمفارسی سیر میکند و با مشقِ شب، دنبال فیلمسازیست. آدم میماند این بازیگران از سر بیپولیست یا فیلمنامهنشناسی که توی اینچنین آثاری، نقش قبول میکنند. جلالخالق؛ هیچچیزش بهم نمیخورد.
چقدر بازیها شلخته است؛ البته خب نمیشود انتظار داشت خصوصا وقتی کارگردان از تکنیک قابلی برخوردار نباشد و قصه با چفت و بستداری نیز در دست نباشد. چه دیالوگهای خستهای دارد این فیلم! آدم توی زندگی روزمره و عادی نیز پرهیز دارد از این جنس کلمات به زبان بیاورد. خودتان دیگر حساب ماجرا را بکنید که چه خبر است.
«دعوتنامه» واقعا از آن موجوات عجیبی است که برای یکی دو ساعت خندهی حرصدرآر کفایت میکند. خب میبینیم و به یک فیلم درام و شاید هم ملودرام، حسابی میخندیم. همین نیز بدک نیست!
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۰:۰۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 7]