واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: ارتباط آمریکا با اروپا به عنوان قدرتهای دوسوی آتلانتیک (اقیانوس اطلس) همیشه مورد توجه تحلیلگران و ناظران بینالمللی قرار گرفته است. با آغاز به کار دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ در ایالات متحده و حملات پیشین وی به برخی کشورهای اروپایی، روابط مطلوب و همگرایی آینده این دو قدرت را در عرصه سیاست بینالملل با چالش و ابهام روبهرو کرده است. در همین ارتباط گفتوگویی با مرتضی مکی، کارشناس اروپا انجام شده که میخوانید.
گردهمایی چند روز گذشته رهبران راست افراطی اروپا از جمله خانم ماری لوپن (رهبر حزب جبهه ملی فرانسه) در شهر کوبلنتز آلمان با چه هدفی انجام شده بود؟ برگزاری نشستهای احزاب راست افراطی با اقدام سالانه این احزاب همسوست، بویژه این که در سالهای اخیر رشد گرایشهای ملیگرایانه و بیگانهستیزانه را در برخی کشورهای اروپایی شاهد هستیم و به همین علت اینچنین تماسهایی از اهمیت برخوردارند. اما تبادل مواضع و همجهتی تصمیمات اتخاذی بخصوص در زمینه آینده اتحادیه اروپا و موضوع مهاجرت و همچنین برنامهریزی به منظور انجام تبلیغات موثر و نافذ برای مبارزات انتخاباتی پیش رو از اهداف اصلی این نشستها به شمار میآید. علت اصلی تظاهرات مردمی در داخل اروپا به بهانه آغاز دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ چیست؟ گرایشهای راست افراطی در اروپا، مخالفان پرشمار و سرسختی دارد. مردم اروپا با توجه به عملکرد فاجعه بار این گرایشها در گذشته و تجربه تلخ وقوع جنگ جهانی دوم، از این احزاب دوری میگزینند. قاره سبز در سالهای گذشته تا امروز، روند همگرایی را انتخاب و در وضعیتی متعادل زندگی میکند. به طوری که با رصد فضای حاکم سیاسی در کشورهای مختلف اروپایی، همیشه قدرت میان احزاب راست و چپ میانه در گردش بوده است. در سالیان اخیر با توجه به وجود مشکلات اقتصادی و پدیده روز افزون مهاجران، زمینه برای بهرهبرداری از شرایط موجود به نفع ایدههای احزاب افراطی فراهم شده و در نتیجه شمار هواداران این احزاب رشد داشته و در برخی مقاطع زمانی در سطح محلی و ملی به صورت تشکیل دولت ائتلافی توانستهاند نقشآفرینی کنند. گفتنی است این گرایشها همچنان در شمار اقلیت به شمار میآیند. آن موردی که صدای افراط و ملیگرایی را بلند کرده، تبلیغات وسیعی است که انجام میدهند. برقراری نظام دفاعی مستقل اروپایی، موضوعی است که در شرایط حاضر مورد توجه کشورهای محوری اتحادیه اروپا از جمله فرانسه و آلمان قرار گرفته است. اجرای این نظام با چه موانع و چالشهایی مواجه است؟ تردیدی نیست اروپاییها در چند دهه گذشته از ایجاد تشکیلات دفاعی و امنیتی مشترک ناتوان بودند. البته فرانسه مدتی است برای تاسیس یک ائتلاف دفاعی مشترک فعالیتهایی را آغاز، اما با توجه به شکافهای اختلافی موجود در این اتحادیه، هنوز به نتیجه مطلوب منتهی نشده است. اکنون متغیرهایی ایجاد شده که شرایط را متفاوت کرده است و باعث شده اروپاییان بیش از گذشته به سمت ایجاد ساختار امنیتی مشترک گام بردارند. از جمله این متغیرها، اول، آغاز دوران ریاست جمهوری ترامپ در آمریکا و نگاه خاص وی به ناتوست. اکنون دیدگاه سنتی واشنگتن که ساخت امنیتی خود را در اروپا تعریف و حفظ کرده بود، تغییر یافته است. دوم، خروج انگلستان از اتحادیه اروپاست، به این معنی که دیگر از مانع تراشی این کشور برای تاسیس یک نظام دفاعی مستقل اروپایی خبری نیست. اما باید توجه داشت نظام دفاع مشترک اروپایی که فرانسه و آلمان دو کشور محوری آن هستند با چالشهایی رو به رو ست که به دو نمونه آن اشاره میشود. اول: بودجه تامین مالی این پروژه، هزینه بسیار سنگینی را به این اتحادیه وارد میکند که در شرایط فعلی اقتصادی کاری بسیار دشوار به نظر میرسد. دوم: کشورهای اروپای شرقی عضو این اتحادیه هستند که تمایل ندارند زیر چتر فرانسه و آلمان قرار بگیرند. درگذشته سیاست راهبردی این کشورها نزدیکی به آمریکا بوده تا میان قدرت ایالات متحده و کشورهای مطرح اروپای غربی توازنی برقرار کرده که بتوانند منافع ملی و امنیتی خود را تامین کنند. در پایان باید خاطر نشان کرد باید زمانی بگذرد تا کنشهای سیاست خارجی دونالد ترامپ در منطقه اروپا به فعلیت برسد تا واکنشهای کشورهای قدرتمند اروپایی را شاهد باشیم.
پنج شنبه 7 بهمن 1395 ساعت 02:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]