واضح آرشیو وب فارسی:مهر: یادداشت مهمان؛
لزوم ارائه خدمات روانی به آتشنشانان پلاسکو/ ما «بلا دیدگانیم»
شناسهٔ خبر: 3884109 - یکشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۳:۱۶
جامعه > رفاه و آسیب های اجتماعی
.jwplayer{ display: inline-block; } در بروز فجایعی چون پلاسکو به همان اندازه که رسیدگی به وضعیت خانواده جانباختگان مهم است، رسیدگی به وضع روحی افرادی که از نزدیک درگیر مساله بوده و شهادت همکاران خود را دیدهاند ضروری است. خبرگزاری مهر-گروه جامعه: امروز صبح پس از سه روز توانستم با دوستی از شریفان آتش نشانی ارتباط برقرا کنم. تلفن را که برداشت با شنیدن صدایم بغضش ترکید. گفتم چرا خانه ای؛ گفت پس کجا باشم؟ گفتم مگر نه اینکه چندین نفر از دوستانت جلوی چشمت شهید شدند پس چرا اینجایی؟ جوابی نداشت غیر از گریه. لرزیدم، عرق سرد روی پیشانیم نشست و با گذاشتن گوشی بغضم ترکید. من که از پشت گوشی صحبت کردم حالم این است؛ نمی دانم پسر چهار ساله اش که دارد او را نگاه می کند چه حالی دارد؟! یا همسرش یا مادری که با وی زندگی می کند؟! درد توی گلو خفه ام کرد تا بگویم پس درمان چه اینها بلا دیده اند؟ فاجعه ساختمان پلاسکو را می توان بی شک یکی از غمبار ترین اتفاقات سال ۹۵ که زمان زیادی به پایانش نمانده به حساب آورد. حادثه ای که در آن علاوه بر آسیب دیدگان عمومی، شهادت چندین تن از زحمتکشان آتش نشانی و گروههای امدادی را در پی داشت که این موضوع غم این فاجعه را دوچندان کرد. اما در این بین موضوع بسیار بسیار مهم دیگری مغفول مانده و آن هم وضعیت روحی همرزمان این شهدا و جان برکفان است که از نزدیک و شاید در فاصله ای کمتر از 10 متر شاهد پرت شدن، زیر آوار ماندن و فریاد کمک خواهی و صحنه های دلخراش دیگری از همرزمان خود بوده اند که این خود می تواند ضربه ای روحی برآنان وارد کرده باشد که منجر شود به افسردگی، ناراحتی و در بسیاری وارد اختلالات روانی شدیدتر. آیا آنها باید خودشان بیایند بگویند که ما بلا دیده ایم؟ درست در همین مقاطع است که نقش مدیریت اگر بجا ایفاء شود می تواند از تبعات روحی روانی بسیاری از این عزیزان بکاهد و بتواند آنها را به دوباره به زندگی، کار و جانفشانی باز گرداند. در این موضوع به نظر می رسد که قد مدیریت ما بسیار کوتاه است و علی رغم اعلام آمادگی مراکز درمانی، هیچ تدبیری برای نگهداری این عزیزان، ریکاوری ایشان و سپس بازگرداند ایشان به آغوش خانواده و جامعه نشده است. اینجا شاید مدیریت به نظرش نیاید که کسی که این صحنه های دلخراش را دیده، از لحاظ بدنی فرتوت شده و از لحاظ روحی و روانی هم زخمی به عمق از دست دادن دوست برداشته اگر همینطور یله و ولنگار به خانه برگردد چه تبعاتی در بر خواهد داشت. آیا واقعا این موضوع درک نمی شود که دیدن پدری با این وضعیت چه حالی برای کودک این خانواده می سازد؟ یا همسری که شوهرش را با این حال ببیند چه کاری از دستش بر می آید؟ اگر واقعا مدیریت به همین سادگی است که می بینیم و جوش می زنیم پس اینقدر افتخار ندارد. اگر فاجعه ای اتفاق می افتد مهم تر از کسانی که جانشان را از دست می دهند کسانی هستند که از نزدیک درگیر آن مسائله بوده اند و بنابه هر ترتیب قرار هست که زندگیشان ادامه پیدا کند. در هر اتفاق یا حادثه ای از دید روانشناسی بلا دیدگانی که جان سالم به در می برند از جایگاه ویژه ای برای کمک رسانی و ترمیم روحی و روانی برخوردارند که اگر مدیریت نشود خود این مسئله می تواند تبدیل به معضلی شود خاموش البته و در عین حال فاجعه آمیز تر از خود آن اتفاق که شاید نمود بیروین پیدا نکند اما قطعا تبعات درونی و درون خانوادگی بسیار دردناکی خواهد داشت. ×داوود ملکی- پژوهشگر و نویسنده
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]