واضح آرشیو وب فارسی:الف: برای شام غریبان "آتش" نشان ها / رشد معنوی یک شهر
محسن مهدیان/2 بهمن95
تاریخ انتشار : شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۲۴
آتش و فرونشستن ساختمان پلاسکو و سرنوشت آتش نشان های قهرمان، شهر را به حیرت و بهت و حزن عمیقی فرو برد. شوک حادثه از همان لحظات سخت نخستین تا لحظه شماری نفسگیر تفحص شهدا، دل مضطرب و ذهن پربیم و امید مردم را همراه داشت. شهر پیش از اعلام رسمی اش به عزای فراگیر رفته بود. از همان ساعات ابتدایی حادثه، قهرمانی مردان "آتش" نشان، یک شهر را "زمین بوس" و به "احترام" واداشت. داستان آتش نشان های شهر هم حزن بود و هم فخر. هم غم بود و هم وجد. ناخودآگاه مردم، "بهجت غرورانگیزی" از "وجود مردان قلندر" و "رهروان ازلی" داشت که هنرشان به "نشان" شان بود و نشان شان به "آتش"؛ آنهم آتشی برآمده از "رستاخیز جان" که چشم بر هرم دودافکن و شعله های ویرانه می بست و پروازعرش را بر خاکستر نشستن می دید. این حادثه را از جهات مختلف می توان به نظاره نشست. اما یک سوی حقیقی این ماجرا، سیطره روح معنویت در شهر است. شهر گویی یک قدم معنوی تر شده است. این خاکستر حرفها دارد؛ مردم بدون منبر و درس و کلاس با جان شان "گذشت" را درک کردند. فهم اینکه "سرمایه داری " و "سودجویی بی امان" چطور می تواند بی توجه به هشدارهای پیاپی به ویرانی بیانجامد. فهم اینکه "بی عاری رسانه ای" و "تب جلوه کردن" تا چه حد نفرت انگیز و زننده است. فهم اینکه بهره برداری های سیاسی و "جیب ساختن های انتخاباتی" تا کجا مشمئز کننده است. فهم اینکه خدمت رسانی حقیقی چیست و تاکجاست و متوقف در امکانات و ابزار نیست و مرزش شهادت است. اما اینهمه همه رموز و رقائق این ماجرا نیست. شیرینی و فخر این چند ساعت آنچنان است که در فتوت نامه ها نیز یافت نشود. جامع حکایات "آتش نشان های دریا دست" یک گام معنوی تر شدن شهر است. شهر به قدرت خاکستر این ژنده پیلان زنده شد. روح ها تعالی یافت. مردم از هر دسته و گروه به تکانه این "خوش عیاران آتش نشانی" و "زمزم آتش فشانی"، به خود رفتند و به خود آمدند. و دردناک اینکه گویی این تلنگر جز با خون خرمن سوخته ها میسر نبود. الحمدالله که عده ای به خونشان ضامن معنویت شهراند. درس این شهدا فراتر از آسمانی شدن شان است. این خون ها یک شهر را ارتقا بخشید و آسمانی کرد. یک انسان خیلی باید بزرگ باشد و روح تصفیه یافته و زکیه و متعالی داشته باشد که با خیز و اوج و پروازش یک شهر را به قیام وادارد و متحول و معنوی سازد. الحمدالله به این مرحمت غیبی. خدارو شکر به لطائف و رموز عنایت حق؛ شکر که هنوز هم در محضر تربیت رب الارباب و مربی این عالمیم. این "فیض ماندگار" و "لطف مستدام" است که یک روز به شهدای غواص، شهر را دگرگون می سازد و روزگاری به شهدای دفاع از حرم و امروز نیز آتش نشان های غیور. این شهر باید معنوی بماند؛ کارهای بزرگی باقی است. ناخودآگاه یاد این فراز از پیام و شکرانه رهبرانقلاب در استقبال از شهدای غواص افتادم: " سلام بر دست های بسته و پیکرهای ستمدیده ی شما. و سلام بر ارواح طیّبه و به رضوان الهی، بال گشوده ی شما. سلام بر شما که بار دیگر فضای زندگی را معطّر و جان زندگان را سیراب کردید. و سپاس بی پایان پروردگار حکیم و مهربان را که در لحظه های نیازِ این ملّتِ خداجوی و خداباور، بشارت های تردیدناپذیر را بر دلهای بیدار نازل می فرماید و غبارها را میزداید."
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]