واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
بازخوانی پیش از موعد انتخابات ریاستجمهوری96
رقابت پنهان قالیباف و رضایی برای به دستآوردن دل اصولگرایان
هر روز از سوی جناح و جبهه و نحلهای سیاسی؛ چهرهای برای انتخابات ریاست جمهوری 96 رونمایی میشود.
روز نو : هر روز از سوی جناح و جبهه و نحلهای سیاسی؛ چهرهای برای انتخابات ریاست جمهوری 96 رونمایی میشود.
به گزارش روز نو؛ در پیشدستانهترین شکل ممکن، موتلفه به میرسلیم رسید، پایداری به جلیلی و خیلیهای دیگر به تک چهرههایی نه چندان مهم! اما آنچه همچنان به مثابه هندوانه در بسته، ابهام و گمانهزنیها را سرحال و قبراق نگاه میدارد، سکوت طیف وسیعی از اصولگرایانی است که نه به میرسلیم روی خوش نشان دادهاند و نه قرار است به چهره نزدیک به مصباح خوشامدگویی داشته باشند، زیرا این عده با در نظر گرفتن حمایت قاطع اصلاحطلبان از روحانی، در این تفکر و تدارک بسر میبرند که یا انتخابات 96 را به روحانی با برخی اهرمهای هوشمندانه و منفعتطلبانه! واگذارند یا اینکه چهرهای مطمئن، به آن اندازه مطمئن که حتی اگر روحانی را شکست نمیدهد، انتخابات را به دور دوم سوق دهد، یافته و از او به عنوان آلترناتیوی قدر، به مصاف حسن روحانی گسیل دارند.
اصولگرایان اگرچه قرار نیست با توجه به فرمول خیلی خیلی سادهای که توسط باهنر رسانهای شد مبنی بر اینکه «کاندیدایی میخواهیم که تجربه شکست در انتخابات قبلی نداشته، اجماع و اقبال عمومی هم داشته باشد!» سراغی از حداد عادل، قالیباف و حتی محسن رضایی بگیرند، اما آنطور که از شواهد و قرائن برمیآید، این دو چهره اخیر یعنی فرمانده سابق و نیز شهردار فعلی تهران، سودایی دیگر در سر میپرورانند. حتی اگر فردای نیامده، محسن رضایی صراحتا اعلام کند که در انتخابات اردیبهشت 96 شرکت نخواهد کرد یا قالیباف مدعی شود که برای ریاستجمهوری هیچ برنامهای ندارد! باز هم نمیتوانیم تا ثانیههای آخر ثبتنام از این دو چهره غافل شده، چشم بر بندیم، زیرا تفکرات و تحرکات قالیباف ـ رضایی از پشت پردههایی مسلم و متقن سخن میگویند و این مسلم و متقنها با صدایی رسا اعلام میدارد که در کنج خلوت این دو چهره، چنین حک شده است که یک ریاستجمهوری به آن بدهکار هستیم حتی اگر اقبال و اجماعی بر سر آنان وجود نداشته باشد.
دو مسئله از مدتها قبل پیرامون رضایی و قالیباف به کرات در رسانهها آورده شده است؛ یکی آنکه رضایی در ادعاهایی پی در پی بر این نکته پای فشاری دارد که برای انتخابات 96 برنامهای ندارد، اما از مدتها قبل، رفت و آمدها، اظهارنظرات، سخنرانیها، موضعگیریها و بسیاری کنش و واکنشهای وی، ناخودآگاه رضایی 92-91 را پیش چشم میآورد همان رضایی که با تجهیز تیمی، خود را برای پاستورنشینی آماده میکرد.
مسئله دیگر رسانهای شدن این شرط یا تضمین مشروط است که قالیباف گفته اگر روی او اجماع شود و اختلافی برای حمایت از او وجود نداشته باشد قطعا میآید. قالیباف از یک فکر ساده و بیپشتوانه همچنان برای رسیدن به پاستور در تلاشهایی چندجانبه است و آن اینکه چون احمدینژاد از شهرداری تهران به پاستور رسیده است پس محمد باقر قالیباف حتما از این مسیر به سلامت عبور خواهد کرد و این تنها نکتهای است که خواب آرام را از چشمان شهردار خلبان تهران ربوده است.
مسئله قابل ذکر در این دو تفکر، وجود و عدم وجود توانمندیهای رسانهای است یعنی محسن رضایی اگرچه بیرسانه نیست، اما به اندازه رقیب مشهدیاش پتانسیل رسانهای در اختیار ندارد خاصه آنکه نفس شهرداربودن از دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام بودن به ریاستجمهوری نزدیکتر است. با نگاهی به تاریخچه ریاستجمهوریهای گذشته، شهردار تهران داشتهایم که ساکن پاستور شده باشد، اما دبیر مجمع تشخیصی که به ریاستجمهوری رسیده باشد یافت نخواهیم کرد.
و اما وجه مشترک بین رضایی و قالیباف آنکه عموم اصولگرایان به این اجماع نخواهند رسید که یکی از این دو چهره به تنهایی تمامی آیتمهایی که مدنظر این جبهه بزرگ سیاسی است در خود داشته باشند مضاف بر این، شرط نانوشته اصولگرایان که از زبان باهنر رسانهای شده است را نباید از نظر دور داشت که اصولگرایان حاضر به سرمایهگذاری به نامزدی که سابقه شکست در پروندهاش موجود باشد، نخواهند بود؛ شکستی که در پرونده قالیباف و رضایی بهوفور یافت میشود.
اصولگرایان در مواجهه با قحطالرجالی، عدم ائتلاف سازنده و تاثیرگذار، همچنین بدون مهرهای ناکارآمد باقیماندن همواره به این بهانه توجیهی پناه بردهاند که از گذشته درس خواهند گرفت و تلاش خواهند کرد که شبیه آنچه بر سر ائتلاف1+2 در انتخابات 92 بر سرشان آمد تکرار نشود و این در حالی است که اوضاع و احوال این جبهه به مراتب از روزهای پیش از شروع مبارزات انتخاباتی خرداد 92 بدتر است آن هم به چند دلیل: نخست آنکه همچنان در تلاش برای نامزد قابل طرح جستن در نهایت به نامهایی تکراری نظیر قالیباف، حدادعادل، رضایی و... منتهی میشوند!
دوم آنکه همانند انتخابات 92، جبهه پایداری چندان در معرفی نامزدی قابل دفاع با این جبهه یعنی اصولگرایان همراهی و همدلی نشان نمیدهد.
سوم آنکه این بار موتلفه نیز عَلَم جداییطلبی بر دوش گرفته خیلی زودتر از رسیدن به چهرهای مشترک میرسلیم را معرفی کرده است.
چهارم آنکه اگر پیش از انتخابات 92 یا 94 جبهههایی نظیر یکتا قد علم کردند این بار جبهه مردمی گفتمان انقلاب اسلامی با رویکردی بینابینی(اصولگرایی ـ پایداری) اعلام موجودیت کرده است.
و نکته پنجم آنکه عملا اصولگرایان نمیتوانند و نخواهند توانست همه تخممرغهایشان را در سبد رضایی یا قالیباف قرار دهند.
آنچه در مجموع میتواند به عنوان یک تحلیل نهایی ارائه شود آن است که در این برهه حساس، قالیباف تضمین میخواهد، رضایی دعوتنامه خاص و اصولگرایان میان این دوچهره با در دست داشتن خاطراتی تلخ از تضمین، حمایت و همراهیکردن تلخکامیهایی بسیار دیده و چشیدهاند خاصه آنکه در این حمایت و همراهی تضمینی و خاص بخش مهمی از پایگاه مردمی خود به دست احمدینژاد را از دست رفته یافتند. به عدم حضور رضایی خوشبین نیستیم، قالیباف را هم چندان بیتمایل برای پاستورنشینی نمیدانیم، اما مطمئن هستیم حتی اگر با چندین و چند شرط، اصولگرایان با روحانی به توافق نیز برسند، هرگز نه به شهردار تهران تضمینی داده خواهد شد و نه برای دبیر مجمع تشخیص مصلحت که متزلزلترین دوران سیاسی خود را طی میکند دعوتنامهای خاص ارسال خواهد شد و این یعنی اصولگرایان در نهایت باید برای 1400 فکری و چارهای بجویند آنهم اگر افرادی مانند عارف اخلاقمدار حضور نداشته باشند، زیرا 96 روحانی به گواه همه تحلیلگران راست و چپ نامزدی قدر، بدون رقیب و از پیش برنده خواهد بود!
محسن رضایی اگرچه بیرسانه نیست، اما به اندازه رقیب مشهدیاش پتانسیل رسانهای در اختیار ندارد خاصه آنکه نفس شهرداربودن از دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظامبودن به ریاستجمهوری نزدیکتر است که با نگاهی به تاریخچه ریاستجمهوریهای گذشته، شهردار تهران داشتهایم که ساکن پاستور شده باشد، اما دبیر مجمع تشخیصی که به ریاستجمهوری رسیده باشد یافت نخواهیم کرد.
آفتاب يزد
تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۳۹۵ - ۱۳:۱۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]