واضح آرشیو وب فارسی:تراز: تراز: اصغر سمیعی در یادداشتی اختصاصی برای پایگاه خبری- تحلیلی تراز، به تحلیل شغل کاذب دلالی ارز پرداخت.
به گزارش تراز ، همسن و سال های من یادشان هست حدود 40 - 50 سال پیش دست فروش ها و دوره گرد ها در کوچه، پس کوچه های تهران می چرخیدند. یکی یخ می فروخت و فریاد می زد یخیه! و دیگری می گفت چینی بند می زنیم یا چاقو و قیچی قندشکن تیز می کنیم و غیره. اما چه شد که دیگر این گونه کسب و کارها از بین رفت و دیگر کوچکترین فعالیتی از این رسته شغل ها وجود ندارد؟ آیا برخورد های دولتی و جریمه های سازمان تعزیرات باعث شده است که آنها دست از کسب و کار خود بر دارند ؟ یا نصیحت ناصحان در رادیو و تلویزیون و... کسب و کار آن بندگان خدا را به تعطیلی کشانده است؟ و یا شاید کانون یا انجمن یخ فروشان دوره گرد اطلاعیه ای در این باب صادر کرده است؟
ظاهرا هیچ کدام از این دلایل باعث بر افتادن نظام دوره گردی نشده و اصولا نمی توانسته باشد. تنها دلیلی که وجود دارد این است که آن اصناف فلسفه وجودی خود را از دست داده اند، یعنی با آمدن یخچال های برقی و سای بای ساید دیگر کسی یخ نمی خرد، با آمدن ملامین، پیرکس و ظروف جدید چینی بند زنی ماهیت خود را از دست داده و احتیاج به وجود چنین صنفی احساس نمی شود، با آمدن اتومبیل به بازار پالان دوزان تغیر کاربری داده و صنف درشکه چی ها نیز به خودی خود تعطیل شدند. چرا که جایگزینی بهتر، سریع تر و راحت تر پیدا کردند. با ساخته شدن خانه های جدید مجهز به حمام صنف گرمابه داری رو به افول گذاشته و.... در این باب ده ها مثال دیگر می توان در همین راستا ذکر کرد.غرض از مقدمه ای که عرض کردم اشاره به اتفاق اخیر در بازار ارز بود :
همه شنیده ایم که بارها نیروهای امنیتی و انتظامی به این موضوع ورود کرده و به دستگیری و برخورد با دلالان ارز مبادرت کرده اند و صد البته کار نیروی انتظامی برخورد با قانون شکنان بوده و هیچ ایرادی به آنها وارد نیست، اما سوالی که به ذهن می رسد این است که آیا این بار اولی بود که با واسطه های ارز برخورد می شود ؟ و یا آیا این بار، بار آخر خواهد بود ؟
همه ما می دانیم که جواب هر دو پرسش منفی است، پس پرسش دیگری مطرح می شود که آیا اصولا شغل دلالی ارز مورد نیاز جامعه است یا نه ؟ اگر مورد نیاز نیست پس چرا وجود دارد و همچنان نیز باید وجود داشته باشد ؟ چرا هر چقدر آنها را دستگیر و با آن ها برخورد می شود – از آنها تعهد می گیرند یا جریمه می کنند و احیانا محکوم به زندان می شوند- همچنان وجود دارند و تمام نمی شوند؟
اگر بپذیریم این قشر هم برای جامعه لازم و بلکه سودمند هستند، پس چکار باید کرد که از زیان های احتمالی وجود آن ها آنها بکاهیم و از توانائی های آنان در راه خدمت به جامعه و رفاه مردم استفاده کنیم ؟
حقیر خدای ناخواسته قصد توجیه قانون شکنی یا دفاع از قانون گریزان را ندارم اما آیا نمی توان با سامان دادن به این شغل – فارغ از خوب یا بد بودنش- و شناسائی آنها به عنوان بازو و یاور مبادلات ارزی با پالایش و شناسنامه دار کردن آنها و دادن نوعی مجوز به آنها و احیانا پوشاندن لباس متحدالشکل و یا نصب آرم و علامتی مشخص در کنار آموزش و البته نظارت، خدمات رسانی آنان را در مسیری صحیح قرار داد ؟
تصور می کنم در این صورت است که وقتی راه برای فعالیت قانونی برای این صنف به آسانی هموار شود، دیگر هیچ توجیهی برای بی قانونی وجود نخواهد داشت.
زمانبندی انتشار: 19 دى 1395 - 09:40
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تراز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]