واضح آرشیو وب فارسی:الف: مرد معتاد: من همسرم را آتش نزدم
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۵۹
مدام از خيانت همسرش صحبت ميكند و ميگويد كه او را نكشته و او خودسوزي كرده است. «فكر ميكردم همسرم نرگس با كسي رابطه دارد. مدتي بود به او مظنون شده بودم اما نرگس بسيار زيركانه عمل ميكرد و من هيچوقت نتوانستم مدركي عليه او پيدا كنم. بهرام اين روزها در زندان به اتهام قتل همسر و فرزندش حبس ميكشد. جرم او در دادگاه ثابت شده و اولياي دم براي او تقاضاي قصاص كردهاند. به گزارش اعتماد، بهرام از روزهاي آشنايي با نرگس ميگويد؛ آشنايياي كه خيلي زود به ازدواج ختم شد. «همهچيز زندگي خوب بود. يك سال بعد از ازدواجمان دخترم سايه به دنيا آمد و زندگيمان شيرينتر شد.» اسم قتل كه ميآيد دوباره همان حرفهايش را ميگويد: «من نرگس را نكشتم. او از دست من عصباني شد و نتوانست خودش را كنترل كند به خاطر همين روي خودش بنزين ريخت و خودش را سوزاند.» اما همسايهها ديدهاند كه بهرام بارها با همسرش درگير شده و كارشان به سروصدا كشيده است. روزي كه قتل اتفاق افتاد همسايهها صداي جروبحث اين زن و شوهر را شنيده بودند. بهرام درباره آن روز ميگويد: «من اعتياد دارم و علت اصلي درگيري آن روزمان همين بود. نرگس را خيلي كتك زدم. اما پشيمان شدم. ولي فايده نداشت. گفتم دوباره آرام ميشود. چند ساعت از دعوايمان گذشته بود كه به او گفتم سفره را پهن كند تا غذا بخوريم. اما ناگهان ديدم كه آشپزخانه آتش گرفته و همسرم خودش را در آتش سوزانده است.» او درباره توهم خيانت همسرش ميگويد: «نرگس خيلي خوب همهچيز را پنهان ميكرد. اطلاعاتي به دست آورده بودم كه او با دونفر از دوستانم رابطه دارد. حتي دختر كوچكم هم اين موضوع را چند بار تاييد كرده بود. البته دوستانم اين موضوع را انكار كردند و مسخرهام كردند كه چون معتادم لياقت نرگس را ندارم» بهرام به اصرار نرگس چند بار سعي كرده بود اعتيادش را ترك كند و به كمپ رفته بود اما بعد از مدتي آنجا را ترك كرده و عصبي به خانه رفته بود. ميگويد: «همان موقعي كه من در كمپ بودم همسرم با دوستانم رابطه داشت. اين را وقتي از زبان همسرم شنيدم باور كردم. وقتي گفت در نبود من دوستانم به خانهمان ميآيند. بهرام درباره اينكه چرا روز قتل دختر و همسرش را از ميان آتش نجات نداده و در مقابل فريادهاي همسايهها كه از او خواستند تا در را رويشان باز كند ميگويد: «آن روز خيلي ترسيده بودم با خودم گفتم اگر در را باز كنم اتفاق بدي خواهد افتاد و مورد حمله آنها قرار خواهم گرفت و ممكن است با يكديگر درگير شويم، اما اين دليلي بر آن نيست كه من نرگس و فرزندم را به آتش بكشم.» او در آخر درباره اعتراض به حكم مجازاتش ميگويد: «اعتراض كردهام و پروندهام به ديوانعالي كشور رفته است اميدوارم كه از گناه نكرده تبرئه شوم و به زودي آزاد بشوم و بتوانم بر سر مزار عزيزانم بروم. زيرا ميدانم كه هرگز سر بيگناه به بالايدار نخواهد رفت.»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 61]