محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846602199
علیرضا خمسه: سینمای کودک و نوجوان مظلوم است
واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: جام جم: علیرضا خمسه، به اندازه نقشآفرینیهای بانمک و طنازانهاش و بلکه بسیار بیشتر، دوستداشتنی است و از همنشینی و مصاحبت با او سیر نخواهید شد. به اینها بیفزایید دانش وسیع و جهانبینی منحصربهفرد او را که برای هر مسالهای، حرف و تحلیلی درست دارد. بازیگر آثاری چون «جیببرها به بهشت نمیروند»، «من زمین را دوست دارم»، «دو نفر و نصفی»، «بیست» و «پایتخت»، به بهانه اکران فیلم کودکانه و سهبعدی «جنجال در عروسی» مهمان ما در جامجم شد و ضمن صحبت درباره این فیلم، درباره مسائل و مشکلات سینمای کودک و نوجوان ایران و دلایل کمکاری خودش و برخی بازیگران پیشکسوت سخن گفت.
علیرضا خمسه سهبعدی چطور است؟!
من از لحظهای که خودم را بهصورت سهبعدی دیدم، عاشق خودم شدم! (میخندد) بعدش با خودم گفتم عجیب است که چطور تا به حال خانمم مرا سهبعدی ندیده است؛ چون زنها معمولا شوهرهایشان را تکبعدی میبینند. فکر میکنم هربرت مارکوزه هم که کتاب «انسان تکساحتی» را نوشته، تحتتاثیر همسرش بوده!
وقتی تیتراژ فیلم «جنجال در عروسی» شروع میشود و پایین اسم شما، نام کاراکتر (علیآقا دهقانی) میآید، تماشاگر انتظارات خیلی بیشتری دارد. انگار قرار است باتوجه به پیشینه خوب شما، شخصیتی منحصربهفرد و با ویژگیهای خاص ببینیم، اما این اتفاق نمیافتد و باوجود تلاشهای شما نقش به چشم نمیآید. چون شخصیتپردازی درستی در فیلمنامه صورت نگرفته است و قصه با جذابیت پیش نمیرود. چرا اینطوری شد؟
طبعا وقتی من با سابقهای طولانی سراغ کاری میروم، حتما از تجربیاتم کمک میگیرم. من در هر کاری از تجربه خودم با کارگردان صحبت میکنم، نه از تصوراتم. مثلا وقتی برای گفتوگو به اینجا آمدم، تجربهام به من میگوید این فقط یک مصاحبه است و قرار نیست تصور کنم مثلا یک سریال هم به من پیشنهاد شود! (میخندد) در گفتوگویی هم که با آقای خطیبی، کارگردان «جنجال در عروسی» داشتم، براساس تجربهام به او گفتم که قصه خیلی کشش ندارد و به لحاظ زمانی هم مشکلاتی وجود دارد. خود کارگردان منطقی داشت که برای من قابل قبول بود؛ او گفت در این فیلم ما خیلی گرفتارِ قصه نیستیم، بلکه گرفتارِ این هستیم که یک فیلم سهبعدی برای کودکان بسازیم. در این وضعیت، قصه یک بهانه است. البته برای مخاطب، هیچ وقت تکنیک فیلم نمیتواند به اندازه قصه جذاب باشد. برای همین به کارگردان گفتم کاش این تجربه تکنیکی، یک قصه محکمتری هم داشت.
در این وضعیت، حسرتهایی بهوجود میآید؛ چون فیلم ایده بامزهای دارد و میتوانست به فیلمی فوقالعاده جذاب برای بچهها تبدیل شود.
مشکل سینمای ایران این است که کار گروهی در آن وجود ندارد. مثلا فرض کنید در همین فیلم، بجز توجه به آن بخش تکنیکی، باید بخش فیلمنامهنویسی هم به گروه اضافه میشد و فیلمنامهنویس، قصهپرداز و دیالوگنویس باید کنار هم برای نوشتن یک فیلمنامه محکم و جذاب مشارکت میکردند. اما این مساله در سینمای ایران با بضاعت فعلی آن امکانپذیر نیست و دوبارهنویسی نیاز به بودجه بیشتری دارد که معمولا تهیهکنندهها آن را متقبل نمیشوند. درحالیکه در هالیوود امکان ندارد آن کسی که کار تکنیکی میکند و کار شخصیتپردازی و دیالوگنویسی انجام میدهد، یک نفر باشد و همه این تخصصها تقسیم میشود. در سینمای ایران و در بخش خصوصی به این فکر میکنند که این فیلم چطور میتواند سرمایه اولیه تولید را برگرداند؛ این باعث میشود فیلمها نتوانند از یک تیم بزرگ باتجربه استفاده کنند. بنابراین سعی میکنند در حداقل شرایط، بهترین نتیجه را بگیرند. حاصل این روند هم همین فیلمهایی است که میبینیم.
البته باید همه چیز فیلم سر جای خودش باشد و بازیگر هم بتواند در راستای شخصیت، بهترین بازیاش را ارائه دهد. اما شما به عنوان بازیگری باسابقه و مورداحترام، چقدر سعی میکنید به سهم خودتان به فیلمها کمک کنید تا کلیت باکیفیتتری داشته باشند؟
همیشه این کار را میکنم. چون تجربه معلمی دارم، اولین کاری که انجام میدهم به عنوان یک مخاطب عام به قصه و فیلمنامه نگاه میکنم و ایرادات آن را میگویم و سعی میکنم پیشنهاداتی برای بهتر شدن فیلم ارائه بدهم.
به نظر میآید بیشتر فیلمهایی که این سالها بویژه در عرصه کودک و نوجوان ساخته میشود، از مشکلات زیادی رنج میبرد که با پیشنهادات سازنده بازیگران کاربلد و باسابقهای مثل شما هم درست نمیشود.
متاسفانه همینطور است و سینمای کودک و نوجوان ما الان ضعیفترین، مهجورترین و مظلومترینِ نوعِ سینمای کشور است. واقعا چرا باید فیلمی مثل «جنجال در عروسی» که دو سال پیش تولید شده، این همه مدت اکران نشود و خوابِ سرمایه داشته باشد؟ چون ما اصلا سینمایی نداریم که مخصوصِ اکران فیلمهای کودک باشد. پردیسها و سینماها ترجیح میدهند بیشتر فیلمهای تجاری و عامهپسند را اکران کنند تا این فیلم که مخصوص کودکان است. درحالیکه ذهن من به عنوان معلم کودکان و بازیگر ژانر کودک میگوید، ما باید سینماهایی داشته باشیم که در طول سال، فیلمهای مخصوص کودک و نوجوان نشان دهند. بهتر است ما به جای اینکه به فیلمهایی مثل «جنجال در عروسی» نقد وارد کنیم، سراغ مسئولان سینمایی برویم و از آنها در این زمینه پاسخ بخواهیم. واقعا خجالتآور است ما در کشوری زندگی کنیم که هرساله بین شش تا 9 میلیون نفر دانشآموز داشته باشیم، اما هیچ برنامه درستی در سینما برای آنها وجود نداشته باشد. شما فکر کنید اگر فیلمی 9 میلیون نفر تماشاگر داشته باشد، چقدر فروش خواهد داشت؟
تازه به این جمعیت خانوادههای آنها را هم بیفزایید.
بله، اما حتی اگر فقط همین تعداد دانش آموز هم برای دیدن فیلم موردعلاقه خود به سینما بیایند، با فروشی خیرهکننده روبهرو خواهیم بود. اما آیا اگر فیلم خوبی هم در این زمینه ساخته شود، ما سینماهایی برای استقبال از این مخاطبان داریم؟ گاهی فیلمهای کودک و نوجوان جوایزی در جشنوارههایی مثل کودکان و نوجوانان دریافت میکنند، اما این مهم نیست. جایزه ما سینماگران فیلمهای کودکان و نوجوانان موقعی است که فیلمها توسط مخاطبان اصلی خودشان یعنی بچهها در سینماهای کشور دیده شود.
بچههایی که خانوادههایشان هم میتوانند تماشاگر بالقوه و از مخاطبان این فیلمها باشند. سینمای ما به این مساله هم توجه نمیکند، درحالی که مثلا سازندگان فیلمی مثل «گنده» ساخته پنیمارشال با بازی تام هنکس، با یک تیر دو نشان میزنند؛ هم بچهها از دیدن آن لذت میبرند و هم بزرگترها از فیلم خوششان میآید.
بله، برای اینکه این فیلم و آثار دیگری از این دست، حاصل شرایط حرفهای است. اما سینمای کودک و نوجوان ما شرایط حرفهای ندارد. یعنی اگر شما آقایان حمید جبلی و ایرج طهماسب و خانم مرضیه برومند را از سینمای کودک و نوجوان بگیرید، دیگر چه کسی میماند؟ یعنی این طرف حدود ده میلیون مخاطب خالص دارید و آن طرف فقط دو کارگردان. البته من دارم نامهای شاخصتری را فقط به عنوان نمونه مطرح میکنم، وگرنه فیلمسازان کمتعداد دیگری هم در زمینه سینمای کودک زحمت میکشند، مثل خانم فریال بهزاد، آقای فرزاد اژدری و... شما اگر سراغ این همکاران بروید، به جای صحبت، به دلیل مشکلات خون گریه میکنند. در حالی که فیلمساز کودک که نباید دنبال سرمایهگذار بگردد. هر فیلم ضعیف در سینمای کودک و نوجوان ایران، بیش از هر چیز حاصل شرایط غیرحرفهای است. به نظرم مسئولان ما دردِ بچه ندارند. آن قدیمها میگفتند: «چته؟» جواب میدادند: «دردِ بچه ته!» (میخندد) واقعا چرا مسئولانِ ما درد کودک و نوجوان ندارند؟ وزارت آموزش و پرورش با آن تشکیلات و جشنوارهای قدیمی به نام رشد، چه گلی به سینمای کودک و نوجوان زده است؟
جشنوارههای دیگر مثل کودکان و نوجوانان هم همین طور و اصلا حتی برندههای هر دوره هم دچار سرنوشت بدی میشوند و برای اکران به مشکلات زیادی برمیخورند.
شما دست به هر کاری که میزنید، باید یک خروجی داشته باشد. خروجی فیلم هم اکران آن است. وقتی سالن سینمایی برای اکران وجود ندارد، تولید فیلم معنی نخواهد داشت. الان تولید فیلم کودک و نوجوان در کشور ما معنی ندارد. دانش آموز این طوری نیست که فقط هفته کودک به فیلم نیاز داشته باشد. فیلم کودک، مثل غذای بچه است و همان طور که کودک غذای جسم میخواهد، غذای روح و غذای تعلیم و تربیتی هم میخواهد. بچه میآید میگوید گرسنه هستم، شما هم میگویید مگر سال قبل هفته کودک غذا نخوردی؟ برو تا سال بعد! (میخندد)
دهه 60 و 70 در فیلمها و نقشهای خوبی بازی میکردید، اما چرا در سالهای اخیر کمتر شما را در نقشها و فیلمهای خوب سینمایی میبینیم. سختگیرتر شدهاید یا پیشنهادها نازل است؟
پرسش خیلی مهمی مطرح کردید که مجموعهای از پاسخها را دارد. اساسا بازیگر مثل دختری است که به خواستگاری او میآیند، نه پسری که به خواستگاری برود. این مساله هم به بازار تولید و عرضه و تقاضا برمیگردد. تقاضایی باید باشد که شما نیرو و توانتان را عرضه کنید. یک دلیل این وضعیت این است که دنبال چهرههای جدید و هنرپیشههای ارزان میگردند. از دید برخی تهیهکنندهها، بازیگران حرفهای صاحب پرنسیبی هستند که تحت هر شرایط و با هر دستمزدی کار نمیکنند. طبعا وقتی من و امثال من حدود 40 سال سابقه کار داریم، وارد پروژهای شویم و آن فیلم شرایط تولید مناسبی نداشته باشد، تذکر میدهیم. اما برخی تهیهکنندهها ترجیح میدهند از آدمهای دیگری استفاده کنند، به دلیل اینکه سطح توقع آنها از باب دستمزد و موارد دیگر کمتر از بازیگر حرفهای و باسابقه است.
مثلا اگر در پروژهای آقای جمشید مشایخی حضور دارند، حتی رانندهای که وظیفه جا به جایی ایشان را به عهده دارد هم باید برازنده این شخصیت باشد. درحالی که برای افراد دیگری که ناگهانی و اتفاقی بازیگر شدهاند، خیلی مهم نیست با چه سرویسی بروند و چه غذایی بخورند و چه دستمزدی به آنها بدهند یا ندهند. در دهههای گذشته حتی برای نقشهای کوتاه هم از بازیگران حرفهای استفاده میشد، اما سینما از زمانی به بعد به سمت نابازیگری رفت. الان بجز چند کارگردان شاخص، سینمای بدنه ما خیلی به حرفه، تجربه و پرنسیب بازیگر توجه ویژه ندارد. مورد دیگر اینکه بازیگرانی مثل ما دیگر نباید در هر کاری حضور داشته باشند، بلکه باید نقشهای خوبی براساس شخصیت ما نوشته شود. چطور سینمای آمریکا از آل پاچینو، رابرت دنیرو و داستین هافمن خود عبور نمیکند و حتی در سنین بالا بهترین نقشها را برای آنها مینویسد، اما سینمای ما خیلی راحت از بازیگرانی مثل سعید پورصمیمی عبور میکند یا بازیگری مثل مهدی هاشمی را آن طور که باید در شرایطی شایسته و بایسته قرار نمیدهد. خیلی اسم در این زمینه برای گفتن دارم، اما از این دو برای این نام بردم که دوستان صمیمی خودم هستند. بازیگران پیشکسوت و بزرگ، چهرههای ملی کشور هستند. همه فکر میکنند برخی بازیگران قدیمی خانهنشین، چون پیر شدهاند، کار نمیکنند؛ کسی به این فکر نمیکند چون کار نمیکنند پیر شدهاند.
رفیق اکبر عبدی بودم، نه رقیبش
از خمسه پرسیدم، آنموقع رقابت نانوشته و ناگفتهای با اکبر عبدی داشتید و وقتی بالاخره در فیلم سینمایی «پاکباخته» با هم همبازی شدید، انگار اتفاق ویژهای افتاد. این رقابت را حس یا به آن فکر میکردید؟ او جواب داد: واقعا رقابتی نبود. چون رقابت مخصوص شرایط حرفهای است، این که از امکانات فردی خود بهره ببرید تا موقعیت اجتماعیتان را به نفع خودتان مصادره کنید و ارتقا دهید. هیچوقت سینمای ما این شرایط را نداشت. برای من و اکبر عبدی بیشتر رفاقت مطرح بوده تا رقابت. ضمن اینکه شرایط همکاری ما چندان پیش نیامد، البته ما در دهه 60 یک برنامه تلویزیونی را با هم کار کرده بودیم به نام «سلامتی چه خوبه». بعدها در فیلمهای دیگری با هم همبازی شدیم؛ مثل «پاکباخته»، «قاعده بازی» و «داستان عوضی». همیشه هم فکر میکنم اکبر عبدی بازیگر خوب، با نمک و بااستعدادی است و همچنان معتقدم که سینمای ما هنوز درباره او، خودم و خیلی دیگر از بازیگران، به نحو احسن بهره نبرده.
۱۱ دی ۱۳۹۵ - ۱۳:۳۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 52]
صفحات پیشنهادی
سینمای کودکونوجوان؛ مظلومترین نوع سینمای کشور
علیرضا خمسه به اندازه نقشآفرینیهای بانمک و طنازانهاش و بلکه بسیار بیشتر دوستداشتنی است و از همنشینی و مصاحبت با او سیر نخواهید شد به اینها بیفزایید دانش وسیع و جهانبینی منحصربهفرد او را که برای هر مسالهای حرف و تحلیلی درست دارد بازیگر آثاری چون جیببرها به بهشت نمیرسهم اندک نوجوانان از سینمای ایران
اکثر نوجوانان و جوانان به دنبال اثبات خود تواناییها و در مجموع استقلالشان به خانواده و جامعه هستند و در این راه بعضا وارد مسیرهای پر از آزمون و خطایی میشوند که گاهی برای خود و خانوادههایشان هزینههایی دارد دختران و پسرانی که تازه به دنیای جوانی پا گذاشتهاند کمتج«سینمای سیار» ۱۰۰۰ متقاضی دارد
سینمای سیار ۱۰۰۰ متقاضی دارد مدیرعامل مؤسسهی رسانههای تصویری با بیان اینکه دستگاههای سینمای سیار از طریق مهندسی معکوس در کشور ساخته شده است دربارهی وجود متقاضی برای خرید این دستگاهها گفت ما ۱۰۰ دستگاه سینمای سیار داریم اما الان برای هزار دستگاه متقاضی وجود دارد آفتابشاهرخ خان خبر اهدای جوایز سینمایی هند در آمریکا را اعلام کرد
شاهرخ خان خبر اهدای جوایز سینمایی هند در آمریکا را اعلام کرد شناسهٔ خبر 3858050 - شنبه ۴ دی ۱۳۹۵ - ۱۰ ۰۹ هنر > سینمای جهان jwplayer display inline-block; ستاره بالیوود با اعلام خبر تاسیس یک جایزه بینالمللی فیلم با عنوان جوایز آکادمی هند گفت عاشق جوایز است و آنها را نشکنسرت علیرضا عصار تمدید شد
کنسرت علیرضا عصار تمدید شد کنسرت علیرضا عصار به دلیل استقبال طرفدارانش تمدید شد به گزارش ایلنا خواننده موسیقی پاپ پس از اعلام تاریخ کنسرتش در هفت و هشت بهمن ماه که پس از شش سال دوری از بازار موسیقی اتفاق افتاده در آستانه ثبت رکوردی جدید قرار گرفته است بنا به اعلام مدیر دفتر تتوسعه مدل خشونت بدون قهرمان در سينماي ايران
توسعه مدل خشونت بدون قهرمان در سينماي ايران حذف قهرمان از سينماي ايران واقعيت تلخي است در ابتداي انقلاب مديران سينمايي اعلام کردند که دو عنصر سکس و خشونت را از سينما حذف خواهند کرد نویسنده جواد محرمي حذف قهرمان از سينماي ايران واقعيت تلخي است در ابتداي انقلابعلیرضا عصار در آستانه ثبت رکورد جدید
علیرضا عصار در آستانه ثبت رکورد جدید علیرضا عصار پس از شش سال دوری از بازار موسیقی در آستانه ثبت رکوردی جدید قرار دارد به گزارش فرهنگ نیوز بنا به اعلام مدیر دفتر تولید و روابط عمومی موسسه «آوای هنر» بیش از 90 درصد بلیتهای چهار سانس کنسرت علیرضا عصار در کمتر انویسندگان نوجوان دربارهی دریاچهی ارومیه مینویسند
نویسندگان نوجوان دربارهی دریاچهی ارومیه مینویسند پنجاه نویسندهی کودک و نوجوان در نشستی با مسئولان ستاد احیای دریاچهی ارومیه خبر از آغاز فعالیت خود در خلق داستانهایی در اینباره دادند به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون در حاشیهی گردهمآیی کودک کتابدستگیری سارق دو فیلم سینمایی
عامل قاچاق و توزیع فیلمهای سینمایی ابد و یک روز و فروشنده پس از وصول گزارشات دستگیر و به مقامات قضایی تحویل داده شد به گزارش ایسنا طبق اعلام روابط عمومی سازمان سینمایی متهم که سابقه کیفری دارد فیلمهای ابد و یک روز و فروشنده را برای عرضه در فروشگاههای اصفهان تروایت نویسندگان از مظلومیتهای کربلای 4
گزارش تحلیلی روایت نویسندگان از مظلومیتهای کربلای 4 عملیات کربلای ۴ در 5 دی ماه 65 انجام شد عملیاتی که لو رفتن آن حوادث تلخی را رقم زد و مظلومیتهایی که توسط نویسندگان روایت شد گروه کتاب و ادبیات "فرهنگ نیوز" عملیات "کربلای ۴" عملیاتی در زمان دفاع مقدس ا-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها