واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: گورخوابها در اشكهاي ما غرق ميشوند
وقتي كسي درباره يك اتفاق سياه در گوشهاي از كشور گزارش تكاندهندهاي تهيه ميكند، اتفاقهاي عجيب تازه بعد از آن ميافتد.
نویسنده : حسن فرامرزي
يك: وقتي كسي درباره يك اتفاق سياه در گوشهاي از كشور گزارش تكاندهندهاي تهيه ميكند، اتفاقهاي عجيب تازه بعد از آن ميافتد. در چند روز گذشته بعد از آنكه يكي از روزنامهها گزارشي درباره پديده گورخوابي كه شكل تازهاي از كارتنخوابي است، تهيه كرد و زندگي وحشتناك و اسفبار گورخوابهاي گورستان نصيرآباد شهريار را به تصوير كشيد، علاوه بر اينكه تهيه همين گزارش باعث شد ظاهراً به دستور فرماندار شهريار اين گورخوابها همين گورها را هم براي خوابيدن از دست بدهند و از گورستان به بيرون رانده شوند، شبكههاي اجتماعي پر شد از صفحاتي كه در آن از به خواب رفتن وجدانهاي انسانها تا انتقاد از مسئولان و نظاير آن پرداخته شده بود. برخي در پِيجهايشان اعلام كردند ساعتها و دقايقي شروع به اشك ريختن كردهاند و روزشان خراب شده و تأسف خوردهاند به حال و روز جامعهاي كه چند دهه پيش چه شعارهايي ميداده و امروز مديران و مسئولان آن جامعه چقدر از زندگي مردم فاصله گرفتهاند. در اين ميان يكي از فيلمسازان مشهور كشور هم با انتشار نامهاي با لحني احساسي و عاطفي چندين بار از واژه شرم استفاده كرد و از مديران جامعه خواست مثل شاهان قديم كه گاهي با لباس مبدل در ميان مردم رفت و آمد ميكردند با لباس مبدل و بدون محافظ و باديگارد از دفاترشان بيرون بيايند و به ميان مردم سري بزنند.
دو: اجازه بدهيد امروز كه پنجشنبه 9 دي است، يك ماه جلوتر برويم و برسيم به 9 بهمن. يك ماه بعد به احتمال زياد هيچ حرفي از گورخوابهاي نصير آباد نخواهد بود. آن فيلمساز معروف هم احتمالاً به كار فيلمسازياش ادامه خواهد داد. آنها هم كه به غدههاي اشكي چشمهايشان فشاري آوردهاند و اشكي در اين قصه ريختهاند، مشغول روزمرگي خودشان خواهند شد، يعني در ماهگرد همين اتفاق، هر كسي مشغول كار خود خواهد شد. اين يك سير طبيعي براي همه خبرهاي شوك گونهاي است كه در جامعه ما اتفاق ميافتد.
سه: شايد بدبينانه به نظر برسد اما كمي عمق بخشيدن به انديشه و احساس احتمالاً براي ما اثبات خواهد كرد كه در واقع شيوه عكسالعملهاي ما در اين اتفاقها بيشتر خودمحورانه و گاهي حتي كاسبكارانه و جلوهگرانه است. من روزنامهنگار ميخواهم زيباترين گزارش ممكن را درباره يك اتفاق سياه تهيه كنم، ميخواهم با اين گزارش ديده شوم، با عاطفيترين بخش وجودم در آن لحظه چيزي مينويسم كه وجدانها را زخمي كند. شايد واقعاً گريزي هم نباشد، چون اصلاً رسانهها همين كار را بايد بكنند، آنها اگر در اين باره ننويسند چه كسي بايد بنويسد؟ اما آن گزارش زيبا يا آن اشكها و يادداشتها و فوروارد كردن متنها در شبكههاي اجتماعي سرپناهي براي گورخوابها نخواهد شد چه بسا حتي انتشار اين گزارشها به ضرر اين افراد تمام شود.
چهار: كساني كه امروز تمام حس نوعدوستي خود را در شبكههاي اجتماعي خالي ميكنند و با ريختن قطره اشكي يا فوروارد كردن متنها و نامهنگاريها و فحش دادنها به اين و آن تصورشان بر اين است كه وظيفه انساني خود را به نحو كمال انجام دادند، خوب است بدانند 20 ميليون نفر حاشيهنشين در كشور وجود دارد، يعني از هر چهار ايراني يك نفر از زير خط فقر هم گذشته و فاصله زيادي با كارتنخوابي ندارد. پس لطفاً اشكهايتان را هدر ندهيد چون خبرها احتمالاً در آينده در اين باره بيشتر خواهد بود.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۸ دی ۱۳۹۵ - ۲۱:۳۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]