واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: شاید خیلی از ما اگر لحظهای جای «میترا شعبانیان» بودیم این حجم از مصیبت را تحمل نمیکردیم.
به گزارش جام جم آنلاین ، او در مدت زمان شش سال سه مصیبت بزرگ را پشتسر گذاشت؛ از دست دادن والدین و سپس از دست دادن پسر جوانش میتوانست این چهره مطرح ورزش بانوان ایران را افسرده و عزلتنشین کند، اما او که ارادهای پولادین دارد این مصیبتها را تحمل کرد، هر چند غم سنگین از دست دادن این سه هنوز همراه اوست. پدرش سال 89 درگذشت، پسر جوانش سه سال پیش در یک سانحه رانندگی جان باخت و مادرش نیز سه ماه پیش رخت از این دنیا بربست. او «بانوی غم» است، اما پیش از آن «بانوی اراده و تحمل» به شمار میرود. کسانی که از نزدیک او را میشناسند صبر و تحمل این بانوی ایرانی و ورزشکار را ستایش میکنند. به هر حال او با تمام این مصیبتها یکی از شاخصترین چهرههای والیبال ایران است، مربی موفقی که کوهی از افتخارات ریز و درشت در کارنامهاش دارد. گفتوگو با این بانوی رنجدیده، اما با انگیزه و قوی پیش روی شماست. شما را به عنوان یکی از باتجربهترین مربیان شاغل در والیبال بانوان میشناسیم، اما باز هم میخواهیم بیشتر شما را بشناسیم، البته از زبان خودتان. ابتدا باید بگویم مربیان باتجربهتری از من هم هستند، مثل خانم نامداری. ما هم در این گوشه و کنارها مشغول هستیم. من تقریبا 25 است که کار مربیگری انجام میدهم و خودم هم پیش از آن بازیکن حرفهای بودم. باید بگویم وقت و زندگیام را روی والیبال گذاشتم. اگر در کارم به موفقیت رسیدم به این دلیل است که واقعا وقت و انرژی گذاشتم. البته مربیان خیلی خوبی در این ورزش داریم که اکثر آنها از همکاران قدیمی خودمان در این ورزش هستند. مهم این است که مربیان عرصه والیبال بانوان زحمت و انرژی واقعی را گذاشتهاند. من فکر میکنم یکی از دلایل ماندگاری من در والیبال استعدادیابی است. از خودتان بیشتر بگویید و این که چند فرزند دارید. من اگر گوشهای از زندگیام را بگویم برای دیگران درس محسوب میشود. من دو فرزند داشتم. (در این لحظه زیر گریه میزند). فرزند بزرگم در یک سانحه رانندگی جان خود را از دست داد. قبلتر از آن هم پدرم را سال 89 در یک حادثه از دست داده بودم. سه ماه پیش هم مادرم به رحمت خدا رفت. واقعا تنها چیزی که من را سرپا نگه داشته همین ورزش و والیبال است. عشق به والیبال و انرژی این بچهها من را سرپا نگه داشته است. اگر واقعا این کار من وجود نداشت بعید نبود فردی افسرده و خانهنشین باشم. نام پسر دوم شما چیست و چند سال دارد؟ علاقه ای به والیبال دارد؟ نامش سام است و 11 سال دارد. سام والیبال بازی میکند و خیلی به این ورزش علاقهمند است. در لیگ جهانی هم توپرسان بود و خیلی والیبال را دوست دارد. امیدوارم در آینده بازیکن خوبی شود. همیشه با شما به سالن برگزاری مسابقه میآید؟ معمولا بله. اگر درس داشته باشد که خیر، اما اگر وقتش آزاد باشد حتما با خودم به سالن میآورم. به عنوان یک ورزشکار حرفهای فکر میکنید بانوان ورزشکار با توجه به مسئولیتهای مختلفی که دارند چطور میتوانند همه جوانب را مدیریت کنند تا به هدفی که میخواهند برسند؟ خانمها در بحث مدیریت خانه و خانواده خیلی قویتر از مردان هستند. آقایان بیشتر در زمینه مالی کمک میکنند ولی خانم باید هم مادر خوبی باشد و هم امور خانه را مدیریت کند و علاوه بر آن مدام به مسائلی مانند پخت و پز فکر کند. بحث دیگر کار خانمهاست. در مورد خودم باید بگویم فکر میکنم اگر یک مرد جای من بود و این حجم از مشکلات و مصیبت را تجربه میکرد بعید میدانم میتوانست این طور به کارش ادامه بدهد. این فقط در مورد من نیست، این به خاطر قویتر بودن خانمهاست. با این اوصاف والیبال باید چیزی بیشتر از ورزش برای شما باشد. صددرصد. با بچهها و شخصیتهای مختلفی سر و کار دارم که از شهرهای مختلفی هستند. این تبادل فرهنگ و این ارتباطاتی که در تمرین و تیم دارم خیلی جالب است. حتی من گاهی اوقات به این بچهها مشاوره درسی و دیگر موضوعات را میدهم. به نظر من یک نوع خدمت است، یک نوع عبادت است که بتوانم دختران کشورم را به طرف تحصیل، سلامت و بهداشت روح و روان سوق بدهم. اینجا فقط والیبال صرفا یک ورزش نیست. برای ورزشکاران حرفه ای دیگری که از شما کمسنتر هستند چه توصیه ای دارید تا بتوانند همانند شما در آینده به موفقیت های زیادی برسند؟ به نظر من باید دنبال علم و دانش ورزش بروند و پیگیر باشند. مسابقات مختلف را از اینترنت پیگیری کرده و در کلاسها و کارگاههای مختلف ورزشی شرکت کنند. البته در این میان علاقه شرط اصلی است. هیلدا حسینی خواه
سه شنبه 7 دی 1395 ساعت 09:10
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]