واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: مدیریت بحران با هشدار!
با توجه به آنكه كشور ايران در معرض حوادث بسياري قرار دارد و هر لحظه نقاط مختلف كشور آبستن حوادث است، در حوزه مديريت بحران سالهاست كه در حال درجا زدن هستيم.
نویسنده : بیژن سورانی
با توجه به آنكه كشور ايران در معرض حوادث بسياري قرار دارد و هر لحظه نقاط مختلف كشور آبستن حوادث است، در حوزه مديريت بحران سالهاست كه در حال درجا زدن هستيم. هميشه در معرض بحران زندگي ميكنيم ولي مديريت سيستمي بر بحرانها و استفاده از ظرفيتها نداريم. در حقيقت در كشور ما به مديريت بحران نگاه «لوكس» ميشود، يعني مديريت در بحث بحران در كشور ما به دليل نبود ساختار مشخص براي پيشگيري و درمان همچنان يك مديريت دولتي ناكارآمد است كه فقط چارچوب و ساختار اداري براي آن تعريف شده است. در صورتي كه جنس بحران در كشور ما در نقاط مختلف متفاوت و عملياتي بايد باشد و هر حادثهاي مديريت ويژهاي را ميطلبد، نگاه كليشهاي را به دليل نداشتن چشمانداز و برنامههاي جامع در حوزه مديريت بحران، ميزان خسارت در حوادث كوچك نسبت به وقوع حوادث مشابه در ساير كشورها، بسيار سنگين و غيرقابل تصور است.
در بحث كلان همه كارشناسان بر وقوع حداقل يك حادثه همچون زلزله در بسياري نقاط كشور متفقالقول هستند و هشدار ميدهند ولي تاكنون بهرغم اقدامات انجام شده و فعاليتهاي صورت گرفته، حوادث همچنان خسارت جاني و مالي بسياري بر جاي ميگذارد و بر اين اساس جبران خسارتها نيز هزينههاي بسياري را بر مردم و كشور تحميل ميكند، در صورتي كه ميتوان با نگاه علمي و عملي و تعريف ساختار مناسب در حوزه مديريت بحران، با آمادگي در مقابل انواع حوادث از ميزان خسارتها كاست.
به قول يك دوست خبرنگار، زلزله در كشور ما «يتيمزايي» ميكند كه خسارتهاي آن در طول زمان همچنان بر كشور تحميل ميشود، در صورتي كه ميتوان با اقدامات مستمر و به كارگيري اصول ايمني و فني در ساخت و ساز و مقاومسازي و سبكسازي از ميزان و خسارتها در همه ابعاد حوادث كاست. به گفته رئيس شوراي شهر، تهران همچنان ناايمن در برابر زلزله است، اين در حالي است كه براساس دادههاي سايت زلزلهشناسي دانشگاه تهران روزانه 60 تا 70 زلزله در كشور رخ ميدهد كه از مجموع زلزلههاي به وقوع پيوسته طي یکسال نزديك به 164 تا 165 زلزله بالاي چهار ريشتر هستند. با وجود آنكه زلزله در كشور ما برابر سوابق و مستندات تاريخي جان بسياري از افراد را گرفته و مصدومان و خسارتهاي مالي زيادي بر جاي گذاشته است، اما در عمل براي كاهش خسارتها و امدادرساني هنوز حرفي براي گفتن نداريم، چرا كه برابر خبرهاي منتشر شده پس از 13 سال از زلزله بم تازه آواربرداري در اين شهر به انجام رسيده است و حال چه زماني بم، بم خواهد شد، خدا ميداند!
در كشور ما ساخت و ساز به رغم ركود اقتصادي موجود همچنان در حال انجام است، ولي اينكه ساختمانها مقاوم ساخته ميشود و يا بافت فرسوده ميسازيم، جاي تأمل دارد. هزينه انساني و مالي صرف ميشود، ولي حاصل كار ساختمانهايي با عمر كم و غير مقاوم در برابر حوادث غيرمترقبه است و بايد توجه شود كه «بافت فرسوده نسازيم.»
فراموش نكنيم كه در كشور نهتنها در سالهاي متمادي نتوانستهايم، از ميزان خسارتهاي جاني و مالي بكاهيم، بلكه به دليل وجود شرايط ويژه و ناكارآمدي دستگاههاي متولي و نبود چشمانداز در اين زمينه بر عوامل تهديدكننده در كشور همچون فرونشست زمين و خسارتهاي آلودگي نيز افزوده شده است و حتي مراكز عمومي و خدماتي نيز در كشور ما از فرسودگي رنج ميبرند، اما مانورهاي نمادين و صوري و وعدههاي بيعمل در حوزه ساختار مديريت بحران كشور سبب شده است تا مديران بحران در اين حوزه نتوانند در گفتار از عمل خود نيز دفاع كنند و فقط به گفتن هشدار بسنده كنند تا شايد دست غيبي به كمك بيايد!
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۵ دی ۱۳۹۵ - ۲۱:۲۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]