واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: نفیسه ابراهیم زاده در جوان نوشت: مطالعهاي وجود ندارد كه بر اساس آن بتوان قضاوت كرد كه آيا تحصيلات در كشور ما تابع الگويي هست يا نه؟ اما دستكم اين اطمينان وجود دارد كه فرآيند آموزش در كشور ما تا به حال نه مهندسي شده نه قابل مهندسي است و نه عزمي براي سر و سامان دادن به آن وجود دارد.
البته اين ناتواني مديريتي در حوزه آموزش از چشم كسي پوشيده نيست و لازم نيست متخصص تحليل مسائل حوزه آموزش و تربيت و پژوهش بود تا ايرادات شرايط موجود را مشاهده كرد. از سوي ديگر به طور كلي دولتها و به طور ويژه دولت كنوني كمبود پول و اعتبار را بزرگترين عامل ضعف مديريت آموزش ميدانند و معتقدند استفاده از ظرفيتهاي خارج از مجموعههاي آموزش و پرورش و آموزش عالي تنها راهكار برونرفت از سردرگمي جريان آموزش است.
در حال حاضر طيفسنجي آموزش در كشور ما نشان ميدهد، افراد جامعه را از بيسواد مطلق تا دكتري تشكيل ميدهند. منتها نكتهقابل توجه در اين ميان تغيير موازنه آموزش است كه مؤلفههاي مختلفي در آن تأثيرگذارند. به اين صورت كه چند سالي است جمعيت بيسوادان مطلق رقم قابلتوجهي اعلام ميشود و از طرفي شرايط بازار كار ادامه تحصيل تا دكتري را به بسياري از افراد تحميل ميكند. در نتيجه مرز ديپلمهها، كاردانها و كارشناسان در طيف نيروي انساني آموزشديده در كشور طي سالهاي اخير كاهش يافته است.
اين در حالي است كه شرايط حاضر كسي را به فكر تغيير نمياندازد و مانند يك اتهام مديريتي همه ميخواهند خود را از آن تبرئه كنند و كمكاري منجر به بروز اين شرايط را به گردن امكانات و زمينهها يا افراد ديگر بيندازند.
علاوه بر اين مسئله از جايي جالبتر ميشود كه آمارهاي حوزه آموزش كه ميتوانند مبناي بسياري از تصميمگيريها قرار گيرند، دستمايه سياسيكاري ميشوند و دولتها با ناديده گرفتن آنها، انتشار ندادن آنها يا دستكاري آنها در برهههاي مختلف مديريت، اتفاقي را كه در آموزش نيروي انساني رخ داده به وقت ديگر، مدير ديگر و شرايط ديگر حواله ميدهند.
پرداختن به آمار بيسوادان در كشور در برابر دانشآموختگان مقاطع تحصيلات تكميلي در اين چارچوب قرار ميگيرد كه بخش اول به دليل قرار داشتن در آستانه هفته سوادآموزي پررنگتر است. سال گذشته در همين ايام سازمان نهضت سوادآموزي در اعلام رسمي از وجود 10 ميليون بيسواد مطلق در كشور خبر ميداد. ضمن اينكه باز بودن مبادي بيسوادي، كاهش نرخ رشد اين رقم را دچار اختلال ميكرد.
با اين وجود، علي باقرزاده، معاون وزير آموزش و پرورش و رئيس سازمان نهضت سوادآموزي روز گذشته در نشست خبري گفت: در جمعيت بالاي 15 سال كشور 2/55 درصد رشد باسوادي داشتيم و به 87/17 درصد رسيديم و در مجموع، تعداد بيسوادان اين گروه سني 7 ميليون و 500 هزار نفر است.
اين يعني ظرف يك سال و با وجود مبادي باز بيسوادي 2/5 ميليون نفر از بيسوادان مطلق به باسواد تبديل و از حداقلهاي شاخص باسوادي برخوردار شدهاند.
هر چند رسانهها تلاش كردند اين تغيير قابل ملاحظه در فراگيري دسترسي به آموزش را به انتخابات پيش رو ربط ندهند با اين حال گزارش تشكيل جلسات شوراي عالي پشتيباني سوادآموزي از سوي باقرزاده به نگاه انتخاباتي نزديكتر بود. وي گفت: اين شورا جلساتي در دولتهاي قبل برگزار كرد و در دولت نهم و دهم تعطيل بود كه از سال 93 احيا شد و تا كنون شش جلسه برگزار شده و 29 مصوبه داشته است. در سطح استانها 228 جلسه با حضور استانداران برگزار شده است.
نكته قابلتوجه ديگر در اظهارات اين مقام مسئول استناد به آمارهاي يونسكو در مورد سوادآموزي در كشور است.
سازماني كه پيشتر با شعار توسعه پايدار وارد برنامهها و چشماندازهاي كشورهاي اسلامي و در حال توسعه شده بود و امروز بخشي از ملغمه آموزش نيروي انساني در كشور به پيروي از اين الگو بر ميگردد و از آنجا كه اتفاقي كه رقم زده ايجاد تركيب كاريكاتوري از صورت آموزش نيروي انساني در كشور ما است، در عمل توسعهاي رخ نداده كه حال بخواهد پايدار يا متزلزل باشد، اما گزارشهاي آماري نشان میدهد كه تحليل هر كدام از آنها براي مديريت منابع انساني ما كافي است.
باقرزاده به استناد گزارش يونسكو ادامه داد: در گروه سني 15 تا 24 سال نرخ سوادآموزي در ايران به 98/2 درصد رسيده است و در گروه سني 25 تا 64 سال نيز 2/2 درصد رشد را نشان ميدهد.
۰۵ دی ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]