تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر که از آبروی برادر مسلمان خود دفاع کند مطمئناً بهشت بر او واجب می شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1817039602




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

پاسخ اسيدي به جواب رد خانم مهندس تلگرامي!


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: پاسخ اسيدي به جواب رد خانم مهندس تلگرامي!
خانم مهندس كه با مرد مورد علاقه‌اش در تلگرام آشنا شده بود، فكر نمي‌كرد از سوي او مورد اسيدپاشي قرار بگيرد.
به گزارش خبرنگار ما، چندي قبل دختر جواني به اداره پليس رفت و گفت كه مرد ميانسالي به بدنش مايع اسيدي پاشيده است.  شاكي در توضيح ماجرا گفت: من مهندس هستم و در يكي خيابان‌هاي شمالي تهران شركت دارم. شش ماه قبل، از طريق يكي از دوستانم در گروه تلگرامي عضو شدم. در اين گروه، اعضا بدون اينكه با يكديگر آشنايي داشته باشند، چت مي‌كردند. چند روزي از عضويتم در گروه نگذشته بود كه با فردي كه خودش را پسر جواني به نام پويا معرفي كرد، آشنا شدم. پس از اين ارتباط تلگرامي ما برقرار شد تا اينكه كم‌كم به من ابراز علاقه كرد و درخواست ملاقات حضوري داد، اما من قبول نكردم. هر روز كه از آشنايي ما مي‌گذشت پويا خودش را به من نزديك‌تر مي‌كرد به طوري كه به پيشنهاد ازدواجش جواب مثبت دادم. بعد در يكي از رستوران‌هاي شمال تهران قرار ملاقات گذاشتيم تا بيشتر با هم آشنا شويم. وقتي پويا را ديدم، خيلي تعجب كردم چون او در تلگرام خودش را پسري جوان معرفي كرده بود، اما من مردي حدود 50 ساله را مقابل خودم ديدم.

روز اول آشنايي در اين باره چيزي به او نگفتم و پويا دوباره به من ابراز علاقه كرد و مدعي بود عاشق من شده است. او از من خواست تا به خواستگاري‌ام بيايد، اما من از او مهلت خواستم تا درباره ازدواجم فكر كنم و بعد از مشورت با خانواده‌ام به او خبر دهم. وي ادامه داد: در نهايت به اين نتيجه رسيدم كه به پويا جواب رد بدهم. البته ماجرا را براي خانواده‌ام هم توضيح دادم كه آنها هم مخالفت كردند. بعد هم تصميم خودم را به پويا توضيح دادم، اما او اصرار به ازدواج داشت و مي‌گفت خانواده‌ام را راضي مي‌كند. سرانجام حرف دلم را به او زدم و گفتم به خاطر اختلاف سني زياد اصلاً راضي به اين كار نيستم. پويا وقتي با جواب رد من روبه‌رو شد، عصبانيت در چهره‌اش موج زد. وقتي مطمئن شد كه تصميم من جدي است، شروع به تهديد كرد. او براي من پيامك‌هاي تهديدآميز مي‌فرستاد و مي‌گفت اگر با او ازدواج نكنم به زودي جان شيرين مرا مي‌گيرد، اما من آب پاكي را روي دستش ريختم و به او گفتم كه اصرار و تهديدهايش فايده‌اي ندارد.

پس از اين پويا مرا تهديد به اسيدپاشي كرد، اما من باورم نشد تا اينكه مدتي قبل در راه محل كارم بودم كه پويا داخل خيابان راه مرا سد كرد و ناگهان مايع داخل بطري پلاستيكي را روي بدنم پاشيد و به سرعت فرار كرد. وقتي مايع روي لباسم پاشيده شد تمام لباسم پودر شد كه متوجه شدم مايع اسيدي بوده است، اما خوشبختانه مايع اسيدي كم بود و به بدنم آسيب نرساند. پس از اين حادثه به دادسراي محل رفتم و از پويا شكايت كردم، اما او فراري بود. در اين مدت از ترس چند روزي به محل كارم نرفتم و شركتم را تعطيل كردم و پس از آن هم هميشه با تاكسي تلفني به همه جا رفت و آمد دارم و كمتر به داخل خيابان مي‌رفتم. من فكر كردم پويا پس از اين حادثه ديگر برايم مزاحمت ايجاد نمي‌كند، اما چند روز قبل وقتي در نزديكي خانه‌مان از تاكسي‌تلفني پياده شدم، دوباره پويا راه مرا سد كرد و دوباره مايع اسيدي روي بدنم پاشيد كه اين بار مايع اسيدي لباس‌هايم را پودر كرد و به بدن و پوستم آسيب رساند. در حالي كه از شدت سوزش فريادم به آسمان بلند شده بود، پويا دوباره فرار كرد و همسايه‌ها مرا به بيمارستان رساندند كه متوجه شدم مايع اسيدي، مايع تميز كننده بوده است. من چند روزي تحت درمان قرار گرفتم و بعد از آن هم به پزشكي قانوني معرفي شدم و پزشكي قانوني هم 4 درصد سوختگي در بدنم را تأييد كرد. وي در پايان گفت: پس از حادثه دوم من هر شب كابوس مي‌بينم و از ترس جرئت ندارم به خيابان بروم به طوري كه از سايه‌ام نيز مي‌ترسم.

با طرح اين شكايت پرونده به دستور قاضي سهرابي، بازپرس شعبه نهم دادسراي امور جنايي تهران براي رسيدگي دراختيار مأموران پليس قرار گرفت. تحقيقات درباره اين حادثه و شناسايي مرد اسيدپاش ادامه دارد.


منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۰۴ دی ۱۳۹۵ - ۲۱:۵۸





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


حوادث

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن