تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 18 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نابودى جوانانتان را آرزو نكنيد ، گرچه بدى‏هاى بسيار در آنان باشد، زيرا آنان با ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827214848




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

حضور تکفیری‌ها در منطقه و زمینه‌های آگاهی‌بخشی جمهوری اسلامی بر اساس دیپلماسی عمومی یا قدرت نرم


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: حضور تکفیری‌ها در منطقه و زمینه‌های آگاهی‌بخشی جمهوری اسلامی بر اساس دیپلماسی عمومی یا قدرت نرم
خبرگزاری فارس: حضور تکفیری‌ها در منطقه و زمینه‌های آگاهی‌بخشی جمهوری اسلامی بر اساس دیپلماسی عمومی یا قدرت نرم
با عنایت به حضور وحشیانه تکفیری‌ها در منطقه غرب آسیا، در این مقاله، به زمینه برای آگاهی‌بخشی پیشِ روی جمهوری اسلامی ایران بر اساس بهره‌گیری از دیپلماسی عمومی و قدرت نرم، در سطوح سه‌گانه داخلی، منطقه‌ای و جهانی پرداخته‌ خواهد شد.

مقدمه توسعه و پیشرفت ارتباطات و اطلاعات در جامعه اطلاعاتی بین‌المللی و به تبع آن ظهور سیاست بین‌الملل، ایجاب‌کننده دیپلماسی نوینی است که بر شفافیت، باز‌بودن و همکاری با بازیگران جامعه مدنی و فروملی در حوزه همگانی استوار باشد. این نوع دیپلماسی که غالبا دیپلماسی عمومی خوانده می‌شود متضمن و مستلزم ارتباط با گروه‌های مرجع، رهبران احزاب سیاسی، گره‌های ذی نفع، نخبگان سیاسی،‌اقتصادی، فرهنگ، علمی، رسانه‌ای به عنوان سازندگان افکار عمومی و کلیه شهروندان برای شکل‌دهی به افکار و هماهنگ‌سازی اذهان آنان با اهداف سیاست خارجی است. همچنین اعمال و اجرای موفقیت‌آمیز دیپلماسی عمومی مستلزم به کارگیری بهینه فناوری و ابزارهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی در چارچوب دیپلماسی رسانه‌ای نیز می باشد زیرا جوهر و شالوده دیپلماسی عمومی، اعمال و به کارگیری قدرت نرم برای مدیریت افکار عمومی جهانی است.[1] برخی دیپلماسی عمومی را تاثیرگذاری بر نگرش‌های عمومی برای شکل‌دهی و اجرای سیاست‌های خارجی و شامل ابعادی از روابط بین المللی می‌داند که فراتر از دیپلماسی سنتی عمل می‌کند و عواملی نظیر شکل‌دهی به افکار عمومی در سایر کشورها، تعامل میان منافع گروه‌های خصوصی یک کشور با منافع گروه‌های خصوصی در کشوری دیگر، برقراری ارتباطات‌گران نظیر دیپلمات‌ها و فرستادگان به خارج و سرانجام فرایند‌های ارتباطات میان‌فرهنگی از جمله عناصر این دیپلماسی هستند.[2]  با توجه به این تعریف و مقایسه مؤلفه‌های اساسی این نوع دیپلماسی با دیپلماسی رسمی و سنتی بیانگر دو محور اساسی زیر است[3] دیپلماسی عمومی آشکار و علنی است، درحالیکه دیپلماسی رسمی و سنتی، پنهان و غیرعلنی است: 1. مخاطبان دیپلماسی عمومی گروه‌های هدف خاص و یا عموم مردم جامعه در دل یک ملت دیگرند، در حالیکه در دیپلماسی رسمی مخاطبان دولت‌ها هستند؛ 2. موضوعات دیپلماسی عمومی به رفتار و تمایلات عموم مردم در دیگر کشورها مربوط می شود در حالیکه دیپلماسی سنتی با رفتار و سیاست‌های دولت‌ها سروکار دارد. بنا به تعاریف یاد شده می توان منبع اساسی و مبنای دیپلماسی عمومی را آن چیزی دانست که «جوزف‌نای» با مفهوم«قدرت نرم» ارائه داده است. از نظر نای قدرت نرم شیوه‌ای جدید از اعمال قدرت در مقایسه با شیوه‌های سنتی است که موجب می‌شود یک کشور کاری کند تا کشورهای دیگر همان چیزی را بخواهند که او می خواهد وی این را قدرت متقاعد‌کننده نیز می خواند. به عبارت دیگر قدرت نرم توانایی شکل یا تغییر دادن ترجیحات و اولویت‌های دیگران است.[4] از این رو بخش اعظمی از دیپلماسی رسانه‌ای غرب به توجیه افکار عمومی داخلی و حتی خارجی میپردازد. در این رابطه پروفسور مولانا به صراحت می‌نویسد که: غرب همیشه سعی کرده با تبلیغات وسیع سیاسی و استفاده از زیرساخت‌های ارتباطی و اطلاعاتی و پروپاگاندا، محیط سیاسی و افکار عمومی ملی و بین‌المللی را تحت تأثیر پیام‌ها، سیاستها و اهداف خود قرار دهد و بدین ترتیب، از طریق رسانه‌های مدرن و سازمان‌های بین المللی امروزی دستور روز را برای مخاطبان تعیین کند. برخی از ابعاد این تبلیغات و پروپاگاندا به دیپلماسی عمومی معروف شده است.[5] با توجه به آنچه ذکر شد و با عنایت به حضور وحشیانه تکفیریها در منطقه غرب آسیا برای ایجاد بی ثباتی در این منقطه در ادامه به زمینه برای آگاهی بخشی پیش روی جمهوری اسلامی ایران بر اساس بهره‌گیری از دیپلماسی عمومی و قدرت نرم، در  سطوح سه گانه پرداخته‌ می‌شود. 1­. در سطح داخلی 1ـ1. آگاهی بخشی به مردم در رابطه با  کمک ایران به حزب الله و سوریه همانگونه که اشاره شد توجیه افکار عمومی داخلی نسبت به سیاست‌های خارجی دولتها یکی از اصول مهم و اساسی در اداره کشورهاست و کشورهای غربی مخصوصا آمریکا به خوبی از این ابزار استفاده می کنند. البته باید عنایت داشت که یکی از اصول اساسی و حاکم در مدیریت استراتژیک امام و رهبری نیز، ارتقاء و  رشد  آگاهی مردم به منظور بصیرت بخشی است.[6] با توجه به این نکات یکی از مشکلات دستگاه دیپلماسی ایران، این است که در قالب دیپلماسی رسانه‌ای و عمومی، به خوبی نتوانسته ‌است برخی از سیاست‌های خارجی خود، مخصوصا در منطقه را برای مردم و حتی برخی از خواص توجیه کنید. یکی از این موارد، سیاست حمایت وکمک به گروه‌های مقاومت از قبیل حزب الله، حماس و رژیم سوریه است.   از این رو با توجه به اقدامات وحشیانه گروه‌های تروریستی و تکفیری در منطقه، این فرصت برای دیپلماسی رسانه‌ای و عمومی ایجاد شده است که با ساخت مستند، فیلم، خبر، کتاب ، پخش تصاویر اقدامات آنها و غیره... خواص و مردم را نسبت به خطر این گروه‌ها آگاه کند و نشان دهند که در صورت عدم ایجاد جبهه‌ای قوی و مقاوم در برابر این تروریستها، آنها البته با کمک غرب و رژیم صهیونیستی و سایر کشورهای مرتجع منطقه منافع ملی کشور را به خطر می‌‌اندازند. و باید بر این نکته تاکید کرد، که کمک ما به این گروه‌ها در کنار انجام وظایف اسلامی و انسانی موجب تقویت توان دفاعی و تامین منافع ملی ما نیز خواهد شد. 1ـ2. نشان دادن کار‌آمدی نظام اسلامیِ مبتنی بر ولایت فقیه در ایجاد امنیت تمام حکومت‌ها بر دو پایه مشروعیت و کارآمدی استوارند به نحوی که اگر حکومت مشروعی نتواند کارآمدی خود را نشان دهد مورد اقبال و توجه مردم به عنوان یکی از مهمترین ارکان حکومت قرار نمی گیرد. از این رو کارآمدی تاثیر مستقیمی در بالابردن مقبولیت یک حکومت دارد. بدون تردید می توان گفت که یکی از مهمترین اهداف هر دولتی در کنار اهدافی چون تامین سعادت و عدالت،‌ استقرار امنیت است تا جایی که بسیاری فلسفه تشکیل دولت را برقراری امنیت دانسته اند. مفهوم امنیت مصونیت از تعرض و تصرف اجباری بدون رضایت است و در مورد افراد به معنی آن است که نسبت به حقوق و آزادیهای مشروع خود بیم و هراسی نداشته باشند. و تحت هیچ شرایطی حقوق مشروع آنان به مخاطره نیافتاده و عاملی این حقوق را تهدید ننماید.[7] در میان فیلسوفان غربی هابز برجسته ترین نظریه‌‍‍ پرداز این تفکر می باشد. در جهان اسلام نیز این نوع تفکر در اندیشه ابن خلدون ظهور بیشتری دارد. وی پس از تشریح علت شکل‌گیری جامعه می گوید:« هر گاه این اجتماع برای بشر حاصل آید و آبادانی جهان به وسیله آن صورت پذیرد، ناگزیر باید حاکمی در میان آنان باشد تا از تجاوز دسته‌ای به دسته‌ای دیگر جلوگیری کند؛ زیرا تجاوز در طبایع حیوانی بشر، مخمر است»[8] اینکه تا چه اندازه‌ای چنین رویکردی دربارة دولت قابل دفاع است، نیازمند مجال دیگری است اما مسلم است حفظ امنیت از اهداف اساسی دولت می باشد. به گونه‌ای که شهروندان حتی از ناحیه حاکمیت نیز باید احساس امنیت نماند. در اندیشه اسلامی امنیت از مهمترین و بزرگترین نعمتهای الهی دانسته شده است. [9] روایات متعدی نیز اهمیت و جایگاه آنرا در زندگی سیاسی متذکر می شود. از میان این روایات به دو مورد آن از امیرالمومنین علیه السلام اشاره میکنیم: « شر البلاد بلا لا امن فیه؛ بدترین جوامع، جامعه ای است که در آن امنیت نباشد.»[10] و «شر الاوطان ما لم یامن فیه القطان؛ بدترین مکانها برای سکونت مکانی است که ساکنانش در آن امنیت نداشته باشند.»[11] روایت‌های مذکور، گویای این نکته است که حاکمیت باید یکی از کارویژه‌های اصلی خود را در تامین و حفظ امنیت همه جانبه اعم از ناحیه حاکمیت و غیر آن بداند. البته نظریه‌پردازان ولایت فقیه خود به این امر واقف بوده‌اند به همین دلیل، در موارد متعددی به لزوم تأمین و حفظ امنیت تاکید کرده و آن را از اهداف شکل‌گیری حکومت اسلامی دانسته‌اند.[12] با توجه به این نکته که یکی از مهمترین اهداف حکومت‌ها خواه اسلامی و خواه غیر اسلامی ایجاد امنیت می باشد. از این رو اقدامات تکفیریها در منطقه و عدم توفیق آنها برای به خطر انداختن امنیت جمهوری اسلامی ایران این فرصت را برای دولتمردان ما مهیا کرده است که بتوانند با نشان دادن امنیت بالا در ایران کارآمدی نظام اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه را به مردم نشان داده و احساس رضایت را در آنها دو چندان کنند. 2ـ در سطح منطقه 2ـ1. خنثی کردن سیاست «ایران‌هراسی» موقعیت جغرافیایی غرب آسیا (خاورمیانه)، این منطقه را واجد ویژگی‌هایی نموده که همواره سیاست بین المللی را متأثر از خود کرده است. وجود رودها، دریاچه ها، دریاها و تنگه های متعدد، منابع عظیم انرژی و غیره نشانه هایی از اهمیت استراتژیکی و ژئوپلیتیکی این منطقه است که در میان آنها تنگه های بسفر، داردانل، کانال سوئز و تنگه هرمز جایگاه خاصی دارند. بنابراین تسلط بر این منطقه و نقاط استراتژیک آن، مزیت مهم نظامی و استراتژیکی ایجاد می‌نماید. بعد از پایان جنگ سرد و یکجانبه گرایی آمریکا در مناطق مختلف جهان و بخصوص منطقه غرب آسیا، نیز نه تنها از اهمیت این منطقه نکاست.  در این میان وقوع انقلاب اسلامی در ایران و از بین رفتن پایگاه مطمئن ایالات متحده در منطقه حساس غرب آسیا با ارتشی مجهز، بازاری وسیع و حکومتی مطیع، نگرانیهای نوینی برای قدرت فاتح جنگ سرد به وجود آورد. هژمونی منطقه‌ای آمریکا با تهدیدی جدی روبرو شد و احتمال سرایت این انقلاب به کشورهای همجوار آن، بیش از پیش منافع منطقه‌ای آمریکا را در غرب آسیا، در معرض خطر قرار داد. بازتعریف منافع منطقه‌ای، حرکت در راستای عملی کردن تغییر در نظم منطقه‌ای، جهت دهی به روند انتقال قدرت در منطقه و سرانجام بازتعریف نظم منطقه‌ای از سوی ایران انقلابی، طبیعتاً با مقاومت و موانع جدی از سوی برخی بازیگران مواجه شد و آنان با توسل به استراتژی های مختلف، در پی توقف این روند برآمدند. بزرگترین قدرت متضرر این جریان یعنی ایالات متحده با توسل به استراتژی نرم« ایران هراسی » بیش از سه دهه است که مقابله با نظام ج.ا.ایران را در دستور کارش قرار داده است.[13] اما ایران هراسی چیست؟ ایران هراسی اشاره به مخالفت یا دشمنی با سیاست‌ها، فرهنگ، جامعه، اقتصاد یا نقش بین‌المللی ایران دارد. همچنین ایران‌هراسی به سیاست‌هایی اطلاق می‌گردد که برای رسیدن به منافع خاص علیه این کشور یا معرفی کردن ایران به عنوان تهدیدی برای کشوری خاص یا در شکل بزرگتر برای صلح بین‌المللی مطرح می گردد. گاه ایران هراسی با احساسات ضد ایرانی همپوشانی دارد.[14] البته آمریکا با اعمال سیاست «ایران هراسی»علاوه بر هدف بازدارندگی ایران در منطقه به دنبال فروش تسلیحات خود به کشورهای منطقه نیز می باشد. با توجه به سیاست «ایران هراسی» آمریکا در منطقه، اقدامات وحشیانه تروریستهای تکفیری که مورد حمایت کشورهای غربی و منطقه‌ای هستند و همین طور رفتار منطقی ایران نسبت به همسایگان منطقه‌ای خود در 37 سال بعد از انقلاب فرصت ویژ‌ه‌ای برای ایران فراهم کرده است که سیاست «ایران هراسی» را به چالش کشیده و هراس و خطر را متوجه تکفیریها و حکومتهای حامی این گروه‌ها کند. چرا که رفتار ایران نشان داده است که علی‌رغم کمک و حمایت برخی همسایگان از حمله صدام به ایران و برخی اقدامات خرابکارانه دیگر علیه ایران، اما هیچ‌گاه به دنبال انتقام گرفتن و اقدامات تلافی جویانه نبوده است. از این رو می‌توان ثابت کرد که ایران اسلامی نه تنها برای منطقه و جهان اسلام خطر و تهدید نبوده است بلکه همواره در مقابل تهدیدات و خطراتی که جهان اسلام را تهدید کرده ایستاده است. 2ـ2. به چالش کشیدن سیاست‌های عربستان و ترکیه در مخالفت با محور مقاومت و حمایت از رژیم صهیونیستی کشورهای عربستان و ترکیه (مخصوصا بعد از روی کار‌آمدن اسلام‌گرایان در ترکیه) همواره داعیه رهبری جهان اسلام و ایفای نقش "برادر بزرگتر"  را داشته‌اند. زیرا حاکمان عربستان خود را خادم حرمین شریفین می‌دانند و ترکیه نیز داعیه‌دار خلافت عثمانی است. اما روند تحولات نشان می‌دهد که علی رغم اینکه رژیم صهیونیستی بزرگترین تهدید و چالش در جهان اسلام و منطقه غرب آسیا است و به رغم شعار حمایت از مسلمانان آواره فلسطینی اما در عمل هم عربستان و هم ترکیه به جای پیوستن به محور مقاومت علیه زیاده‌خواهی‌های رژیم صهیونیستی و کمک به جمهوری اسلامی ایران برای اتحاد جهان اسلامی علیه تهدیدات مشترک اما متاسفانه این کشورها سیاست ضربه زدن به محور مقاومت را در دستور سیاست خارجی خود قرار داده‌اند و با حمایت از گروه‌های تکفیری و تروریستی مشغول ضربه زدن به گروه‌های مقاومت می‌باشند. به عنوان نمونه از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی که مهمترین شعارش اعتلای اسلام و مبارزه علیه استکبار و رژیم غاصب صهیونیستی به عنوان غده سرطانی منطقه بود. عربستان سعودی،‌ برای کاستن از اثرات انقلاب اسلامی ایران بر جامعه عربستان دست به اقدامات پرهزینه‌ای زد. تاسیس موسسات تبلیغاتی برای خدشه‌دار کردن چهره‌ انقلاب، تشکیل شورای همکاری خلیج فارس، حمایت همه جانبه از رژیم بعثی در جنگ تحمیلی، خریدهای تسلیحاتی و... بخشی از اقدامات حکومت عربستان بود.  دولت عربستان بسیاری از افسران و درجه داران شیعه را از ارتش اخراج نمود. از حضور نظامیان پاکستان به دلیل آنکه بسیاری از آنها از انقلاب متاثر شده و از این انقلاب تمجید می‌کردند در ارتش عربستان کاسته و به جای آنها سعی شد از  نیروهای بنگلادشی استفاده شود. بسیاری از کارگران و متخصصان شیعه که در شرکت آرامکو مشغول به کار بودند از کار اخراج شدند. استفاده از بلندگو در مساجد شیعه ممنوع اعلام شد. خانه‌های افراد مظنون به طور متوالی و ناگهانی مورد بازرسی و تفتیش قرار گرفت. همزمان با این اعمال دولت عربستان برای مخدوش کردن برنامه‌های صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به پخش پارازیت بر روی این برنامه‌ها اقدام کرد. از سوی دیگر دولت سعودی با تزریق امکانات مادی در جامعه اهل سنت سعی کرد با جلب اقشار کم‌درآمد از جذابیت انقلاب اسلامی در نظر آنها بکاهد.[15] نکته جالب این است که در کنار این خصومت علنی و آشکار عربستان و ترکیه نسبت به ایران و گروه‌های مقاومت، اما ایندو کشور به هیچ وجه اقدام عملی و قاطعانه‌ای نسبت به اقدامات وحشیانه رژیم صهیونیستی علیه مسلمانان مظلوم فلسطین انجام ندادند و برعکس با حمایت قاطعانه و علنی و آشکار خود از تروریستهای تکفیری در سوریه و لبنان و ایران چهرة واقعی خود را به مسلمانان منطقه و جهان نشان داده‌اند. از این رو باید اقدامات تکفیریها  از طریق دیپلماسی رسانه‌ای  به آگاهی مردم برسد. 2ـ3. به چالش کشاندن سیاست‌ آمریکا در ایجاد و حمایت از گروه های تکفیری  در منطقه غرب آسیا به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و ناکامی دولت آمریکا از برخورد مستقیم در به شکست نشاندن نظام نوپای جمهوری اسلامی، متفکرین و سیاست گذاران آمریکایی به این جمع بندی رسیدند که برای مقابله با انقلاب اسلامی باید با خلق و تقویت یک جنبش افراطی سنی ضد شیعی به مقابله با انقلاب اسلامی برآیند. هنری کسینجر در سال 1359 نظریه ای را مطرح کرد که مورد استقبال دولت مردان آمریکایی قرار گرفت و به مرحله اجرا درآمد. کسییجر معتقد بود با استفاده از اختلاف‌های مذهبی میان تشیع و تسنن باید ضمن تقویت این تضادها بر اساس سیاست قدیمی امپریالیسم«تفرقه بیانداز و حکومت کن» زمینه ایجاد یک جنبش ضد شیعی و در واقع حکومتی بر مبنای تعصبات شدید و افراطی سنی گری فراهم کرده و آن را به مقابله با انقلاب اسلامی در ایران تشویق نمود. در این راستا با حمایت مالی و آموزشی پاکستان و عربستان سعودی گروهی به نام طالبان والقاعده شکل گرفت.[16] طالبان و القاعده که قرار بود به عنوان اهرم و عامل در خدمت سیاست‌های آمریکا در منطقه قرار بگیرد به ضد آن تبدیل گردید. آمریکا مجبور شد بعد از 11 سپتامبر به بهانه مبارزه با ترورسیم نیروهای خود را در جهت تقابل و از میان برداشتن پدیده‌ای که خود خلق کرده بود به کار گیرد. در واقع آمریکا نه تنها کمکی به محدود کردن بیداری اسلامی به تشیع و ایران نکرد بلکه موجب گردید بیداری اسلامی و روحیه انقلابی و خصومت با آمریکا در میان اهل سنت نیز گسترش یافته و همه جا گیر شود. آمریکاییها زمانی که سفارتخانه‌های آمریکا در کنیا و تانزانیا منفجر گردید متوجه اشتباهات خود در تقویت طالبان و بن‌لادن در افغانستان گردیدند. ملا محمد عمر سر‌دسته طالبان اسامه بن لادن را در کنار خویش جای داد و با او پیوند خویشی برقرار نمود و صریحا از او حمایت کرد. طالبان در برابر اقدامات‌شان هرگز خود را مقصر نمی‌شماردند. بلکه انتظار اجر و پاداش دارد، زیرا که آنها بر این باورند که با کافران جهاد کرده و آنها را کشته و ثواب کرده‌اند. با توجه به سابقه دولت آمریکا در ایجاد، تقویت و حمایت از گروه‌های سلفی تکفیری و تبدیل شدن این گروه‌ها به تهدید کنندة صلح و امنیت منطقه‌ای و جهانی، این فرصت وجود دارد که سیاست‌های آمریکا در منطقه غرب آسیا را به چالش کشیده شود و حمایت آمریکا از تروریست‌های تکفیری با توجه به اقدامات وحشیانه‌ آنها فرصت مناسبی برای نقد و به چالش کشیدن این سیاستهاست. 3ـ در سطح جهانی 3ـ1. نشان دادن ناکارآمدی سازمانها و نهادهای بین المللی در جلوگیری از اقدامات تکفیریها یکی از اساسی ترین و کلیدی‌ترین اهداف شکل‌گیری سازمان‌های بین المللی ایجاد صلح و امنیت بین‌المللی است. چرا که برقراری صلح و امنیت جهانی و ایجاد همکاری‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی از اساسی‌ترین نیازهای و دیرینه‌ترین آرزوهای بشر بوده است. اما پیشبرد هدف‌های صلح بین‌المللی و رفاه عمومی جهانیان بدون تشکیل نهاد‌هایی که این اهداف را دنبال‌ می کنند میسیر نبوده است.[17] در بین این سازمانها مهمترین سازمانی که این هدف را دنبال می کند سازمان ملل است و مهمترین رکنی که در سازمان ملل عهده دار این موضوع است، شورای امنیت سازمان ملل می‌باشد. مواد 24 تا 26 منشور وظایف شورای امنیت را بیان کرده است. طبق مواد مذکور وظیفه اصلی حفظ صلح و امنیت بین‌المللی به عهده شورای امنیت گذارده شده است و اعضای سازمان توافق کرده‌اند که شورای امنیت در اجرای وظایفی که به موجب این مسئولیت بر عهده دارد، از سوی آنها عمل کند. علاوه بر وظیفه اصلی فوق شورای امنیت موظف است در چارچوب اهداف و اصول سازمان فعالیت کند، به عبارت دیگر اقدامات و تصمیمات شورای امنیت باید مطابق با مندرجات منشور باشد و فعالیت خود سرانه انجام ندهد... در اجرای وظایف اصلی خود ـ‌حفظ صلح و امنیت بین‌المللی‌ـ شورای امنیت از دو طریق عمل میکند: 1ـ مداخله مسالمت آمیز در حل اختلافاتی که احتمال دارد صلح و امنیت بین‌المللی را به خطر بیندازند و یا فراهم نمودن وسایل حل اختلافات 2ـ مداخله قهر‌آمیز و یا اتخاذ ورش‌های اجبارکننده پس از شکست طریقه اول.[18] قطعا در این مجال فرصت پرداختن به اینکه شورای امنیت تا چه اندازه در اجرای اهداف خود موفق عمل کرده است، مهیا نیست. اما با توجه به اقداماتی که گروه‌های تکفیری در منطقه انجام داده اند و با عنایت به سابقه عملکرد گذشته آنها در تهدید صلح و امنیت جهانی باید دید که آیا سازمان ملل و شورای امنیت توانسته است جلوی اقدامات این ترورسیت‌های تکفیری را بگیرد؟ عملکرد سازمان ملل و شورای امنیت و دیگر سازمان‌های بین‌المللی و حقوق بشری کاملا هماهنگ با این گروه‌ها و در راستای اهداف این گروه‌ها بوده است چرا که تجربه تاریخی نشان داده است این سازمان‌ها فقط ابزاری هستند در دست قدرت‌های بزرگ و لابی صهیونیستی و علی رغم اقدامات وحشیانه تکفیریها در سوریه، عراق و لبنان و اقدامات خلاف عرف و خلاف دیپلماتیک آنها در حمله به سفارتخانه‌ها و کنسولگری‌ها اما متاسفانه سازمان ملل و شورای امنیت به جای برخورد با این گروه‌ها و حامیان اصلی آنها در منطقه یعنی ترکیه، عربستان، قطر و رژیم صهیونیستی، گروه‌های مقاومت و دولت سوریه را محکوم می‌کند. آنها با برگزاری دو نشست جانبدارانه ژنو 1 و ژنو 2 باز هم نتوانستند جلوی اقدامات وحشیانه تکفیریها را بگیرند. تا جاییکه اخضر ابراهیمی(نماینده سابق سازمان ملل برای حل و فصل مسئله سوریه) در نشست خبری در ژنو گفت: از مردم سوریه عذرخواهی می کنم که کار چندان زیادی انجام ندادیم.[19] با توجه به ناکارآمدی این سازمانها و شورای امنیت، فرصت مناسبی برای جمهوری اسلامی ایران و دستگاه دیپلماسی فراهم شده است که کارآمدی این سازمانها را به چالش بکشد و بر ضرورت ایجاد تحول ساختاری در این سازمانها تاکید کند. 3ـ2. به چالش کشیدن نظم نوین جهانی آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم و مخصوصا بعد از پایان جنگ سرد آمریکا خود را به عنوان ابرقدرت جهان معرفی کرد. از این دوران با عنوان دوران صلح آمریکایی[20] یا نظم نوین جهانی[21] یاد میکنند. مهمترین ویژگی این دوران بهره‌گیری از روش‌های توجیه کننده و نرم در مدیریت جهانی از سوی آمریکاست. آنها خود را قوم برتر دنیا که صلح و امنیت و آرامش در بینشان نهادینه شده است معرفی می کنند و معتقدند که تنها ما می‌توانیم دنیا را از توحش و بربریت درآورده، به سمت صلح، آرامش و امنیت سوق دهیم. دکترین آنها همواره بی‌ثبات سازی گسترده در سطح جهانی است. این دکترین توجیه کننده حضور آمریکا برای دخالت در کشورهای هدف است. اما تجربه تاریخی نشان داده است که حضور آمریکاییها بیش از اینکه تامین کننده امنیت مردم باشد. تامین کننده منافع خود آمریکاست. حضور نیروهای آمریکایی در عراق و افغانستان شاهدی است بر این ادعا. با توجه به این مسئله اقدامات تروریستهای تکفیری در منطقه‌ میتواند فرصت مغتنمی برای ما باشد تا نظم نوین آمریکا را به چالش بکشیم. و به جهانیان نشان دهیم که این نظم در تامین امنیت جهانی ناکارآمد است. جمع‌بندی اقدامات وحشیانه تکفیری‌ها در کنار خطرات و تهدیداتی که برای جهان اسلام و سایر ملل ایجاد می‌کند، زمینه را برای آگاهی بخشی فرهم کرده است. در این مقاله سعی شد این فرصت‌ها در سه سطح داخلی، منطقه‌ای و جهانی بررسی شوند. فرصت‌های جمهوری اسلامی در سطح داخلی عبارت بودند از: 1ـ آگاهی بخشی به مردم در رابطه با کمک ایران به حزب الله و سوریه 2ـ نشان دادن کارآمدی نظام اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه در ایجاد امنیت. این فرصتها در سطح جهانی عبارت بودند از: 1ـ خنثی کردن سیاست "ایران هراسی" 2ـ به چالش کشیدن سیاست‌های عربستان و ترکیه در مخالف با محور مقاومت و حمایت از رژیم صهیونیستی 3ـ به چالش کشاندن سیاست آمریکا در ایجاد و حمایت از گروه‌های تکفیری در منطقه غرب آسیا. در سطح جهانی نیز اقدامات تکفیریها فرصت‌هایی برای جمهوری اسلامی فراهم کرده است که عبارت بودند از: 1ـ نشان دادن ناکارآمدی سازمانها و نهاد‌های بین المللی در جلوگیری از اقدامات تکفیریها 2ـ به چالش کشیدن نظم نوین جهانی آمریکا. در پایان شایسته است به این نکته اشاره شود که نتیجه بهره‌گیری از همه این فرصتها، معرفی اسلام ناب به همه مردم و جهانیان خواهد بود. اما شرط اصلی بهره‌گیری از این فرصتها داشتن نگاهی راهبردی و کلان به مسایل و بهره‌گیری از دستگاه دیپلماسی قوی و کارآمد است. دستگاهی که صرفا در وزارت خارجه ایران خلاصه نشود و از همه پتانسیل‌های قدرت نرم بهره گرفته شود. به بیان دیگر اگر تمام بخش‌های کشور اعم از حوزه‌های علمیه، دانشگاه‌ها، صدا و سیما، مجموعه های فرهنگی و سایر مراکز دولتی و غیر دولتی در کنار دستگاه دیپلماسی و وزارت خارجه قرار بگیرند می‌توان تهدید تکفیری‌ها را تبدیل به فرصت‌ کرد و از این فرصت‌ها نهایت بهره و استفاده را برد. پی نوشت ها: [1] . دهقانی فیروزآبادی و علیرضا فیروزی، دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران در دوران اصول‌گرایی، فصلنامه روابط خارجی ، سال چهارم، شماره دوم، تابستان 1391، صص 71-110. [2] . آشنا، حسام الدین، فرهنگ ارتباطات و سیاست خارجی، ارائه مدلی برای دیپلماسی عمومی، صص 227ـ 262. و ولف، چارلز، روزن، برایان،دیپلماسی عمومی: بوسه مرگ، صص 93ـ 103. ، میناوند، محمد قلی، درآمدی بر دیپلماسی افکار عمومی، فصلنامه عملیات روانی، به نقل از فارس نیوز، (14/2/1384) [3] .  ولف، چارلز، روزن، برایان،دیپلماسی عمومی: بوسه مرگ، صص 94ـ 95. حسینی، حسن، دیپلماسی عمومی؛ سازو کارها و ساختارها، ص 65. [4] . نای، جوزف، کاربرد قدرت نرم، صص 1ـ 37. [5] . مولانا، جایگاه ایران در فنآوری هسته‌ای، کیهان، 21/8/83: www.kayhannews.ir/830821/16.htm [6] . رنجبر، محمد علی، اتخاذ استراتژی های خردمندانه بعد از انقلاب در ایران و مصر، صص 209-216 [7] . عمید زنجانی، عباسعلی، مبانی اندیشه سیاسی اسلام، ص 362 [8] . ابن خلدون، عبدالرحمان، مقدمه، ترجمه محمد پروین گنابادی، جواب یک، ص 77-79. [9] . جوادی آملی، عبدالله، حق و تکلیف در اسلام،ص 201. [10] . تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد ، غرر الحکم و درر الحکم،ص47. [11] . همان [12] . صحیفه امام خمینی، ج5، ص 518. [13] .دارا، جلیل و حامی، ولی اله، ایران هراسی،‌ابزار هژمونی طلبی آمریکا در خاورمیانه، فصلنامه رهیافت انقلاب اسلامی، سال هفتم، شمار 24 پاییز 1392، صص 61ـ82 [14] . شریعتی نیا،محسن، ایران هراسی: دلایل و پیامدها، فصلنامه روابط خارجی، سال دوم، شماره ششم، تابستان1389.صص 191-210. [15] . محمدی، منوچهر، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، ص157 [16] . همان، ص 442. [17] . موسی زاده، رضا ، سازمان‌های بین المللی ، ص 19 [18] . همان ، ص 122 [19] . به گزارش تابناک به نقل از سی ان ان: http://www.tabnak.ir/fa/news/378956 [20] .Pax Americana [21] .New World Order محمدعلی رنجبر اندیشکده تبیین انتهای متن/

95/04/30 :: 05:13





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن