تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816477419
ماجرای اولین سیگاری که ناصر حجازی کشید!
واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: مصاحبه معروفی از ناصر حجازی بعد از فوتش منتشر شد که در آن گفته بود اولین نخ سیگار را یک خبرنگار به او داده است.
به گزارش تابناک ورزشی،حتما خیلی از شما این جمله از ناصر حجازی اسطوره فقید استقلال را بعد از فوتش شنیده‌اید؟ اینکه از او نقل شد برای اولین بار در همان سنین جوانی یک خبرنگار در هند، اولین نخ سیگار را دستش داده است. چند سالی بعد از فوت مرحوم حجازی، آن خبرنگار که خودش یکی از مردان موثر تاریخ فوتبال ایران است، مهمان ما بود.
ابوالفضل جلالی که سال‌ها قبل، کمک سرپرست تیم ملی در جام جهانی 1978 بوده است و آن روزها خبرنگار مشهور فوتبالی دنیای ورزش و رستاخیز هم بوده است، مهمان ما بود تا درباره یک عمر حضورش کنار فوتبال بگوید. از ناصر حجازی و آن سیگار معروف تا علی کریمی. او کلی خاطره برایمان گفته است.
او در همان ابتدا درباره آن ماجرای سیگار حجازی سخن گفت: «من و ناصر از آن دیرباز با هم خیلی رفیق بودیم. آن سال‌ها خیلی نزدیک بودیم. حتی مدتی هم‌خانه بودیم. یادم هست آن وقت‌ها در نادر بازی می‌کرد. درباره ماجرای آن سیگار که فکر می‌کنم در کل دوران فوتبالش، تنها سیگاری بود که دیدم ناصر کشید هم باید بگویم ما با هم در هند بودیم. تیم تاج برای بازی‌های جام میلز به هندوستان رفته بود. من و ناصر رفته بودیم خرید که در یک روز سرد در شهر گم شدیم. هتل را پیدا نمی‌کردیم و هیچ کس هم انگلیسی بلد نبود که به دادمان برسد.
ناصر خیلی خوب انگلیسی حرف می‌زد. ما یک موتور کرایه کردیم و دنبال هتل خودمان بودیم. هوا خیلی سرد بود و داشتیم یخ می‌زدیم. من خودم هیچ وقت در عمرم سیگار نکشیدم و آن روز هم نکشیدم. ناصر اما خیلی سردش بود و یادم هست یک سیگار کوچک برگ از یکی از این هندی‌ها گرفت و چند تایی پوک زد که از آن سرما نجات پیدا کند. دیگر هم تا وقتی بازیکن تیم ملی بود واقعا ندیدم سیگاری بکشد.
راستش نمی‌دانم این خاطره که من سیگار را دستش دادم، چطور سر زبان‌ها افتاد و چه تعبیری از آن خاطره من و ناصر شده است. شاید کمی برجسته‌سازی روزنامه‌نگارانه باشد. خدا ناصر حجازی را بیامرزد. واقعا یک بازیکن بی‌نظیر در تاریخ فوتبال ایران بود.»
۲۳ آذر ۱۳۹۵ - ۱۴:۰۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]
-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها