تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 9 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):دانشمندی که از علمش سود برند ، از هفتاد هزار عابد بهتر است .
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835648955




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

گفت‌وگوی اصغر فرهادی با «اواردز دیلی»


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: روزنامه اعتماد: جاز تانگکی، گزارشگر وبسایت «اواردز دیلی» به تازگی با فرهادی که در لس‌آنجلس به سر می‌برد به مصاحبه نشست تا درباره تقسیم‌ طبقاتی در ایران و زندگی ایرانی‌های طبقه متوسط که فرهادی در فیلم‌هایش به آنها می‌پردازد، صحبت کنند.
 

گفت‌وگوی اصغر فرهادی با «اواردز دیلی»



 در این گفت‌وگو همچنین درباره نمایشنامه «مرگ فروشنده»، تاثیر آن بر رویکرد نوشتن فیلمنامه و با موازی کردن داستان نمایش با داستان فیلم این نمایش نقش اصلی را از آن خود کرده، صحبت کرده‌اند. بخش‌هایی از این مصاحبه را می‌خوانید:

در این فیلم به بُعد تاریک انتقام پرداختید و تقسیم طبقاتی تهران را به نمایش گذاشتید. می‌شود کمی درباره این دو موضوع صحبت کنید؟

مانند هر جامعه‌ای، دو طبقه اجتماعی بسیار متفاوت داریم. طبقه متوسط بزرگ‌ترین بخش جامعه است که خیلی خوب است. این طبقه متوسطی که می‌بینیم، طبقه جوانی هم هست. از نظر تاریخی هرگز چنین طبقه‌ای نداشتیم و پدیده جوانی در جامعه ما در طول تاریخ بی‌نظیر است.
 
وقتی می‌گویم طبقه متوسط، منظورم طبقه‌ای است که با مدرنیته آشناست و برای سازگار ساختن سنت و مدرنیته دست و پا می‌زند. می‌بینید این طبقه‌ای است که در چند فیلم اخیرم به آن پرداخته‌ام. من نمی‌توانم جامعه را که آشکارا در حال ترکیب شدن است، تقسیم‌بندی کنم، اما می‌توانم درباره طبقه متوسط صحبت کنم.

بخش‌هایی که نمایشنامه «مرگ فروشنده» روی صحنه بازی می‌شد، اصلاحیه دریافت کرد.

مسائل مشخصی بود که لازم می‌دانستند حذف شود. بارها «مرگ فروشنده» در ایران روی صحنه رفته است و طبیعتا می‌باید با سانسور آن را اجرا می‌کردند. صحنه‌هایی را که ویلی با زنی به اتاق هتل می‌رود، باید با حجاب اجرا شود. ما در فیلم به این صحنه اشاره کرده‌ایم. هرگز این مسائل را به صورت مستقیم در فیلم‌هایم نمی‌آورم. سعی ندارم موضوعی را به دستگاه حکومتی ارجاع بدهم اما اشاره به سانسور در مورد این موضوع با درونمایه فیلم ترکیب شده است.
 
یکی از جنبه‌های سانسور این است که می‌خواهند به اخلاقیات جامعه وفادار باشند. می‌توان در داستان دید، با وجود این محدودیت‌ها، تضاد اخلاقی وجود دارد. این طور به نظر می‌رسد که این محدودیت‌ها خیلی موثر نیستند و ممکن است همه‌چیز را بدتر کند.

وقتی این شخصیت‌های قوی را خلق می‌کردید، پیش‌زمینه‌ای داشتید یا اجازه دادید بازیگران پیشنهادی به شما بدهند؟

برای هر کدام از شخصیت‌ها پیش‌زمینه‌ای داشتم. بازیگرها خودشان پیش‌زمینه‌ها را ساختند، گاهی با آنها مشورت می‌کردم و گاهی نظر آنها کاملا متفاوت بود. مادامی که تفاوت‌ها به شکل عمده‌ای بر شخصیت داستان تاثیر نمی‌گذاشت، پیش‌زمینه را در داستان می‌گنجاندم. هر جایی که شخصیت تغییری اساسی می‌کرد از آنها می‌خواستم پیش‌زمینه را تغییر دهند.
 
یادم است با ترانه علیدوستی صحبت می‌کردم و او پرسید: «چرا رعنا با خانواده‌اش زندگی نمی‌کند؟» در پیش‌زمینه‌ای که از او در ذهنم داشتم، خانواده او در شهر دیگری زندگی می‌کردند. وقتی این را به علیدوستی گفتم؛ او گفت: «حالا باید جور دیگری روی این شخصیت کار کنم چون او از شهرستان آمده است.»

از دستاورد تصویربردار و طراح صحنه خیلی خوشم آمد، برای مثال قاب پنجره‌هایی که در آپارتمان دیدیم.

با این دو در فیلم‌های قبلی‌ام کار کرده‌ام. موضوعی که آنها در این فیلم به آن اهمیت می‌دادند این بود که طوری کار کنند که نتیجه کار به چشم نیاید. به این معنی که به نظر نرسد طراح صحنه آن را درست کرده است. همین موضوع در مورد تصویربرداری هم صدق می‌کند اینکه به نظر نرسد ساعت‌ها روی آن کار شده است. حتی وقتی دیالوگ‌ها را می‌نوشتم، نمی‌خواستم شبیه به دیالوگ به نظر برسند و می‌خواستم بداهه به نظر بیایند.

فضایی برای بداهه‌گویی در نظر داشتید؟

راستش نه. بداهه‌گویی کم بود و بر پایه فیلمنامه کار می‌کردیم. مهم‌ترین کار این بود که بداهه به نظر برسد. گاهی، آنها دیالوگ‌شان را می‌گفتند و من می‌گفتم: «این طوری نباید گفته شود. » آنها به من می‌گفتند این چیزی است که نوشتی اما جواب من به آنها این بود؛ باید طوری جمله را ادا کنند که انگار من آن را ننوشتم. همچنین از آنها خواستم به معانی پشت جملات، درباره پیرنگ و درون‌مایه‌ها فکر نکنند و گویی زندگی روزمره را از سر می‌گذرانند.

صحنه‌ متمایز فیلم آن صحنه‌ای است که با نمایشنامه موازی کار کرده‌اید. ساختار آنچه را ما می‌بینیم، در هم می‌شکنید.

ابتدا، خلاصه فیلم را نوشتم و فهمیدم که دو بازیگر اصلی‌ داستان، بازیگران تئاتر هستند و به این فکر کردم که آنها در چه نمایشی بازی می‌کنند. ده‌ها نمایشنامه خواندم. نوبت به «مرگ فروشنده» رسید و احساس کردم این اثر به نوعی داستان من را در خود منعکس می‌کند. در انتهای فیلم مرد و زنی وارد داستان می‌شوند که من احساس می‌کردم ویلی لومن و همسرش هستند. رابطه این زن و مرد شبیه به رابطه ویلی و لیندا بود و این دو زوج ٣۵ سال با یکدیگر زندگی کرده بودند. پیرمرد در انتهای فیلم شخصیتی پدرانه به خود می‌گیرد و این موضوع در مورد ویلی لومان نمایشنامه نیز درست است.
 
درگیری میان ویلی و پسرش این است که پسرش او را یک‌بار در هتل دیده است. در طول داستان، پسر سعی می‌کند به مادرش ثابت کند که همسرش به او خیانت می‌کند. در فیلم هم، عماد می‌کوشد به همسر پیرمرد بگوید این مرد به او خیانت کرده است.




۲۱ آذر ۱۳۹۵ - ۱۲:۱۳





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن