واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
بررسی عوامل ترویج ازدواج سفید در جامعه ایرانی؛
چرا تمایل جوانان ایرانی به ازدواج سفید رو به افزایش است؟
در غرب وقتی زن و مردی فقط به دلایل شخصی خودشان زیر یک سقف رفته و بدون ثبت رسمی، قانونی و حقوقی در کنار هم زندگی می کنند و هم خانه میشوند، به آن ارتباط ازدواج سفید گفته می شود. زندگی بدون ازدواج یکی از شیوه های رایج زندگی در غرب است.
روز نو : متین مهدیان:در غرب وقتی زن و مردی فقط به دلایل شخصی خودشان زیر یک سقف رفته و بدون ثبت رسمی، قانونی و حقوقی در کنار هم زندگی می کنند و هم خانه میشوند، به آن ارتباط ازدواج سفید گفته می شود. زندگی بدون ازدواج یکی از شیوه های رایج زندگی در غرب است.
به گزارش روزنو،بیش از 70% زوج های آمریکایی پیش از ازدواج رسمی، مدتی را بدون ازدواج با یکدیگر زیر یک سقف می گذرانند. طبق آمار دولتی آمریکا، تعداد زوج های ازدواج نکرده ای که با یکدیگر زندگی کرده اند، از ۱۹۶۰ تا ۲۰۰۰ ده برابر شده و اکنون، زندگی مشترک بدون ازدواج، به مرحله ای عادی در روند آشنایی دو فرد تبدیل شده است.
اکثر ازدواج های سفید عمری کوتاه دارند و معمولاً حدود یک سال یا کمی بیشتر طول می کشند که یا به ازدواج رسمی و یا جدایی ختم می شوند. چند سالی است که در ایران نیز به سبب تبادلات فرهنگی با جهان غرب این گونه ازدواج ها رواج پیدا کرده است. اتفاقی که به سبب تغایر با فرهنگ و ارزش های حاکم بر جامعه یا نادیده انگاشته می شود یا به راحتی از کنار آن می گذرند. غافل از آن که به نظر می رسد با توجه به گسترش طبقه ی متوسط در ایران ازدواج سفید نیز شیوع بیشتری پیدا خواهد کرد. زیرا ویژگی های اقتصادی-فرهنگی طبقه ی متوسط علاقه ی بیشتری به ازدواج سفید نشان می دهند تا رابطه ی ازدواج سنتی که در شرایط فرهنگی- اقتصادی گذشته تبدیل به یک امر اجتماعی شده بود. در این نوشتار تلاش برای بررسی روابط احتمالی بین ویژگی های طبقه ی فربه و نوظهور متوسط و شیوع ازدواج سفید در ایران است.
در ابتدا لازم است به بیان ویژگی های طبقه ی متوسط در ایران پرداخته شود. طبقه ی متوسط نوظهوری که علاوه بر ویژگی های اقتصادی خاص دارای سبک زندگی و فرهنگی متفاوت از سایر طبقات اجتماعی می باشند. از جمله مهم ترین این ویژگی ها می توان به سیال بودن هویت و نظام ارزشی آن ها، مقایسه ی خود با طبقه ی ثروتمند و تلاش برای زندگی به سبک آنان، عدم اعتقاد به ساختارهای جامعه و معترض بودن اشاره کرد که به دلیل جدا شدن از طبقه ی فقیر یا ثروتمند جامعه به وجود آمده است. جامعه ی ایران، جامعه ای ناشناخته است. عوامل و عناصر متشکله ی این سیستم نیز در یک حالت ناپایداری در کنار هم آمیخته شده و با هم کنار می آیند. ولی یک زمان این عناصر و مولفه ها با پرخاشگری، این سیستم را به هم می ریزند.
در حالتی که توان این بهم ریختگی ساختاری و اعتراض عریان را نداشته باشند با به چالش کشیدن ارزش ها و سبک زندگی پذیرفته شده در جامعه اعتراض خود را بروز می دهند. به هرحال نباید از یاد بریم که معترض بودن از ویژگی های ذاتی این طبقه است.
حالا به ازدواج سفید نگاهی بیندازیم؛ پدیده ای که در اولین ساحت خود تداعی مبارزه است. مبارزه ای کور با ارزش ها و سنت های پذیرفته شده ی جامعه. که این مسئله توجه ما را به طبقه ی متوسط و روحیه ی اعتراضی آن ها جلب می کند. در بعد دیگر ازدواج سفید یک افتراق است، جدایی از خانواده، از سنت و از تربیت اجتماعی شخص این افتراق یعنی جدا شدن از هویت اولیه و تلاش برای تنظیم شکل تازه ای از هویت و معنای زندگی. که در این مورد نیز سیالیت طبقه ی متوسط در نظر آورده می شود.
در ازدواج سفید ویژگی دیگری نیز که به چشم می خورد تقلیدی از سبک زندگی غربی است که توسط رسانه ها در فرایند جهانی شدن به ایران نیز سرایت کرده و از آن جا که طبقه ی متوسط علاقه مند به مقایسه ی خود با فرهنگ طبقات فرادست است و جامعه ی غربی فرادستی مطلوب برای افراد تلقی می شود، ظن رابطه ی معنادار بین ازدواج سفید و طبقه ی متوسط در ایران پررنگتر می شود.
نکته ای که برای جلوگیری از این پدیده باید مورد توجه سیاست گذاران قرار بگیرد این است که اولا وجود این مسئله را به رسمیت بشناسند و باور کنند که چنین روابطی در کشور وجود دارد و اتفاقا رو به افزایش است. به یاد دارم که زمانی که هشدارهایی در مورد اعتیاد در بین دانش آموزان داده می شد مسئولان آن را قویا تکذیب می کردند و صاحب نظران را متهم به سیاه نمایی می کردند و این تکذیب ها تا جایی ادامه پیدا کرد که امروز علاوه بر قبول این اعتیاد برای دانش آموزان معتاد جلسات مشاوره برگزار می کنند و حق اخراج آن ها را از مدرسه نمی دهند. بهتر است قبل از این که ازدواج سفید نیز به مسئله ای مشابه اعتیاد بدل شود در فکر چاره باشیم.
شاید مهم ترین عامل عدم تمایل به ازدواج رسمی در بین این افراد عدم توانایی مالی برای اداره ی یک زندگی مشترک باشد. که نگارنده پیشنهاد می کند همانند کشورهایی مثل ایسلند تا زمانی که افراد نتوانسته اند شغل مناسبی را پیدا کنند ماهیانه حقوق مناسبی به خانواده های متاهل پرداخت شود.
به هر حال افراد صاحب نظر شاید بهتر بتوانند در رابطه با راهکارهای مقابله با این پدیده اظهار نظر کنند اما آنچه از اهمیت بسیار بالاتری از دادن راهکار برخوردار است پی بردن به ابعاد عمیق روند تجرد پیشگی جوانان است که ازدواج سفید تنها یکی از تبعات این مسیر گریز پذیر است.
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۵ - ۰۹:۵۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 84]