واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: روزنماه شرق: جنبش دانشجویی در ایران تاریخ بلندبالایی ندارد و استارت آن در دهه ٢٠ شمسی و پس از سقوط حکومت رضاشاه پهلوی خورد؛ از آن زمان به بعد با ایجاد فضای بازتر، سیاسی در بین دانشجویان، بیش از نیمی از دانشجویان دانشگاه تهران عضو یا هوادار يك حزب بودند؛ اما یک دهه بعد در دوران نخستوزیری محمد مصدق و افزایش محبوبیت جبهه ملی در اوایل دهه ٣٠ محوریت این حزب در دانشگاه به چالش کشیده شد و جبهه ملی و حزب توده به دو جریان اصلی سیاسی در میان دانشجویان بدل شدند.
تحرکات سیاسی- اجتماعی دانشجویان در مسیری مشخص فراز و فرود میگرفت تا اینکه کودتای سیاه روی داد. سال ٣٢ بود و محمد مصدق در زندان؛ حکومت توانش را به کار گرفته بود که همه امور را به کام خود در دست بگیرد گویی که نه خانی آمده و نه خانی رفته است. روزها به تلخی و به حسرت میگذشت؛ هنوز در گوشه و کنار شهر اعتراضهایی دیده میشد، اوج این اعتراضها چهار ماه بعد از کودتا و ٢٤ آبان بود که اعلام شد: «روابط ایران و بریتانیا که در زمان مصدق قطع شده بود، از سر گرفته خواهد شد و قرار است ریچارد نیکسون، نایب ریاستجمهوری وقت آمریکا، برای دیدار رسمی به ایران بیاید».
دانشگاه و دانشجویان که هنوز کامشان از کودتا تلخ بود، تصمیم به اعتراض گرفتند، از همان روز فضای دانشگاه اعتراضی شد دانشجویان و برخی استادان با سخنرانیهای تند و شعارهای ضد رژیم حاکم، فضاي دانشگاه تهران را انقلابی کردند؛ اما دولت تصمیم به سرکوب گرفت تا کنترل اوضاع را در دست بگيرد، شانزدهم آذر اوج این سرکوبها بود. با ورود سربازان و نیروهای ویژه ارتشی به دانشگاه تهران، محوطه نظامی شد و نظامیان و نیروهای امنیتی به کلاسهای درس حمله کردند و هر اعتراضی را با ضربوشتم و حتی گلوله پاسخ دادند، صدها نفر بازداشت و مجروح و سه نفر- در دانشکده فنی - کشته شدند.
احمد قندچی، آذر (مهدی) شریعترضوی و مصطفی بزرگنیا کشتهشدگان قیامی بودند که در تاریخ جنبش دانشجویی ماندگار شدند؛ هرچند دو روز بعد از این واقعه نیکسون در جوی کاملا امنیتی به ایران آمد و حتی دکترای افتخاری در رشته حقوق را در دانشگاه تهران گرفت. اما شانزدهم آذر ماندگار شد. چند ماه بعد کنفدراسیون دانشجویان ایرانی خارج از کشور که مرکز اجتماع و مباحثه مخالفان حکومت وقت در خارج از کشور بود، ١٦ آذر را روز دانشجو نامید و از سال ٣٣ به بعد دانشجویان هر سال در این روز اعتصابهای دانشجویی به راه میانداختند و در واقع ۱۶ آذرماه را به معیار خوبی برای ارزیابی میزان نفرت از حکومت استبدادی و توانایی و نفوذ مخالفان در بین روشنفکران، تبدیل کردند. ١٦ آذر میراثی است که از تحرکات ضداستبداد قبل از انقلاب در تقویم جمهوری اسلامی به یادگار ماند.
بعدها با تأسیس سازمان دانشجویان ایرانی در آمریکا از سوی علیمحمد فاطمی، صادق قطبزاده و محمد نخشب و سپس وسعتیافتن آن در قالب انجمن اسلامی دانشجویان در اروپا، جنبش دانشجویی دارای مانیفست و برنامه شد، سه دهه بعد اما با پیروزی انقلاب اسلامی و پایهگذاری جمهوری اسلامی، تشکلهاي انجمن اسلامی دانشجویان خارج از کشور به دلیل یارگیریهای سیاسی مخالفان نظام این جنس ماهیتشان را از دست دادند. پس از انقلاب، انجمنهای اسلامی، رهبری جنبش دانشجویی را در اختیار گرفتند. شکلگیری اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان و سازمان دانشجویان مسلمان که به پیدایش دفتر تحکیم وحدت انجامید، راه را در این مسیر هموار کرد. همراه با انتخابات دوره هفتم ریاستجمهوری و پیروزی اصلاحطلبان برههای جدید در تاریخ جنبش دانشجویی کشور رقم خورد.
همگام با دولت اصلاحات دانشجویان سابق عدالتخواه و خط امامی که تجربه چندین سال محدودیت و انزوا را دیده بودند، به این جریان پیوستند و همراه با واردشدن فعالان سابق خط امامی در قدرت، انجمنهای اسلامی در راستای پیشروی این جریان حرکت کردند.
دهه ٧٠ را میتوان سالهای تغییر و تحولات رادیکال در فضا و ذائقه روشنفکری به خصوص روشنفکری دینی ایران دانست. مجموعه عوامل و شرایط داخلی و بینالمللی فضا و فرصت را برای بازسازی تفکر جناح چپ پیشین فراهم کرد. در این بازه بود که گرایشهای آزادیخواهانه در نحله روشنفکری دینی رشد پیدا کرد و به کمک جنبش دانشجویی خصوصا دفتر تحکیم وحدت گسترش مضاعف یافت و آزادی، دموکراسی، جامعه مدنی، حقوق بشر، حقوق زنان، پلورالیسم، جامعه باز، قانونگرایی، حقوق شهروندی و... وارد دایره خواستههای جنبش دانشجویی شد. دانشگاه در دهه ٧٠ شاهد اتفاقات تلخی بود که شاخصترینش در ١٨ تیر ٧٨ و پس از توقیف روزنامه سلام روی داد. این تاریخ در تقویم جنبش دانشجویی ماندگار شد و در سالگردهای این رویداد همهساله نشستها و میزگردهای نقد و بررسی این واقعه در دانشگاههای سراسر کشور برگزار میشود.
پس از حوادث ١٨ تیر ٧٨ کم و بیش فعالیتهای جنبش دانشجویی به محاق رفت، مگر در مراسم سالگرد آن که گهگاه با تجمع دانشجویان همراه میشد. این روند ادامه داشت تا اینکه ١٠ سال بعد در پی حوادث پس از انتخابات سال ٨٨ باز هم فضای دانشگاههای کشور متشنج شد. آنچنان که مجلس هشتم را بر آن داشت با تشکیل کمیتهای حقیقتیاب حوادث کوی دانشگاه را پیگیری و بررسی کنند.
جنبشها و اعتراضات دانشجویان از زمان دولت دوم محمود احمدینژاد از سال ٨٨ به این سو کمرنگ و کمصداتر شده است، این در حالی است که با رویکارآمدن دوت تدبیر و امید و خاستگاه رأی او در دانشگاهها و محافل اصلاحطلب انتظار میرفت جان دوبارهای به کالبد نیمهجان جنبش دانشجویی دمیده شود. متأسفانه اما این امیدواری نهتنها تاکنون محقق نشده است بلکه شواهد حکایت از آن دارند که دغدغهای برای احیای این جنبش مدنی وجود ندارد و مسئولان ترجیح میدهند در لابهلای برنامههای شاد و مهیج نهادهای موازی جنبش اصیل دانشجویی، تنها ساعتی را برای سخنرانی رئیسجمهوری در دانشگاههای صاحبنام کشور تدارک ببینند.
۱۷ آذر ۱۳۹۵ - ۰۷:۳۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]