واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: ماهنامه همشهری تندرستی: می توانید اسمش را توجه بگذارید و زیر پوشش «دوست داشتن» پنهانش کنید، می توانید توجه بیست و چهارساعته همسرتان را حتی اگر آزاردهنده باشد، نشانه ای از علاقه و آن را قابل ستایش بدایند و می توانید تهدید و توهین و سرزنش های شریک زندگی تان را حتی اگر تحقیرکننده باشد، نشانه عشقی بدانید که با خودش بی طاقتی را هم می آورد؛ اما شاید وقت آن رسیده باشد که حساب عشق و علاقه را از احساس ها و افکار مزاحم دیگر جدا کنید و بفهمید که پاسخ مراقبت تمام وقت و همراه با تعصب، همیشه تشکر و قدردانی نیست
شاید خود شما هم در تمام سال هایی که با وجود رنج کشیدن، قدردان مراقبت ها و حمایت های همسرتان بوده اید تا امروز نفهمیده باشید که با همسری کنترل گر زیر یک سقف زندگی می کنید؛ همسری که بیشتر از آنکه عاشق باشد، درگیر ترس خود از تنهایی است و برای رهاشدن از این ترس، می خواهد شما را زندانی کند. اگر پاسخ شما به سوال هایی که در ادامه مطرح می کنیم مثبت است، شک نکنید که همسری کنترل گر دارید که هر روز اعتماد به نفستان را از قبل کمتر می کند.
از دوستان و خانواده جدایتان کرده؟
اولین قدم کنترل گرها برای محاصره کردن شما، تنهاکردنتان است. آن ها می دانند که یک آدم تنها، به راحتی خلع سلاح می شود و به خواسته های فرد کنترل گر تن می دهد و به همین دلیل برای قطع ارتباط همسرشان با دوستان صمیمی و خانواده اش تلاش می کنند. تلاشی که ممکن است آن قدر با ظرافت صورت بگیرد که خود قربانی هم متوجه آن نشود.
از همه چیزتان ایراد می گیرد؟
اگر با یک کنترل گر طرف باشید، احتمالا می بینید که از هر رفتار، تصمیم یا حتی فکرتان ایراد می گیرد. کنترل گرها دوست دارند قربانی شان را از اعتماد به نفس خالی کنند و بعد از آنکه او را به فردی بی پناه و بی اعتماد به نفس تبدیل کردند، حرف های خودشان را در گوشش بخوانند و او را مجبور به عمل کردن به آن ها کنند.
آشکار یا پنهان، تهدیدتان می کند؟
شناخت کنترل گری که به محض سرپیچی از خواسته هایش، صدایش را بالا می برد و شما را تهدید می کند، کار سختی نیست. اما همه کنترل گرها را به همین سادگی نمی توانید بشناسید. تهدیدکردن همیشه آشکارا صورت نمی گیرد بلکه گایه خود را به شکل قطع امتیازها، قطع توجه و محبت و حتی سرپیچی کردن از خواسته های به حق شریک زندگی هم نشان می دهد. حالا می توانید نگاهی به رابطه ای که با همسرتان دارید، بیندازید و با توجه به همین معیارها، ببینید که در گروه کنترل گرها قرار می گیرد یا نه!
در باتلاق محبت گیرتان می اندازد؟
شاید عبارت «باتلاق محبت»، از نظرتان عجیب و بی معنی باشد. ولی واقعیت این است که کنترل گرها دقیقا به خاطر گرفتار کردنتان در یک رابطه و حبس کردنتان در محدوده تحت کنترلشان به شما محبت می کنند. آن ها به نام محبتنیم گذارند در هوای گرم تاکسی سوار شوید و مسئولیت رساندنتان را برعهده می گیرند و در نهان با این کار می خواهند رفت و آمدهایتان را در کنترل خود بگیرند. آن ها نمی گذارند در خانه تنها بمانید تا مبادا دلتان بگیرد، اما در مقابل می خواهند به همه کارهای شما نظارت کنند و همه چیز را تحت کنترل داشته باشند.
به شما احساس گناه تزریق می کند؟
برای کنترل گرها، تزریق گناه هم راهی برای در دست گرفتن کنترل اوضاع است. وقتی در برابر یکی از این افراد بایستید، کارشان به بیمارستان می کشد و به خاطر حرف ها و رفتارهای شما، جانشان به خطر می افتد؛ وقتی به خواسته های کنترل گرانه چنین فردی پاسخ مثبت ندهید، از اشتها می افتد و اشک هایش جاری می شود .... کنترل گرها کاملا هوشمندانه راهی برای عذاب وجدان دادن به شما پیدا می کنند و کاری می کنند که خودخواسته تصمیمتان را عوض کنید و به کاری که می خواهند، تن بدهید.
شما را بدهکار می کند؟
اگر با یک کنترل گر طرف باشید، خودتان را همیشه مدیون و بدهکار می بینید. او به هر بهانه کوچکی به شما هدیه می دهد، همیشه برای کمک کردن به شما حاضر است و آن قدر برای آسایش شما از آسایش خود می گذرد که خودتان را مدیون و وامدارش تلقی کنید. این رفتار هوشمندانه او در نهایت باعث می شود که کنترل شرایط را به دستش بسپارید و از اولویت های خودتان به خاطر کسی که مدیونش هستید، صرف نظر کنید.
کارآگاه بازی می کند؟
اگر شاهد جاسوسی، گوش ایتسادن و کاراگاه بازی همسر کنترل گرتان بودید، تعجب نکنید. جاسوسی یکی از ابزارهایی است که همیشه کنترل گرها به استفاده از آن وسوسه می شوند. آن ها حاضر نیستند چیزی را ندیده بگیرند و حتی حرف های عادی ای را هم که با همکارتان می زنید، در تلفن همراهتان می خوانند تا از همه جنبه های زندگی شما به طور کامل سر در بیاورند و از این طریق احساس قدرت کنند.
شاید فرد کنترل گر بگوید که به خاطر بیشتر شدن اعتمادش به شما، می خواهد ایمیل ها و پیامک هایتان را بخواند؛ اما واقعیت این است که در رابطه زناشویی، اعتماد یک پیش فرض است که برای ایجاد کردنش، به این ابزارها نیازی نیست. به عبارت دیگر، در رابطه زن و شوهری، اصل بر برائت است و تا زمانی که خلاف این موضوع ثابت نشده، دلیلی برای شک کردن و سرک کشیدن به حریم خصوصی فرد دیگر وجود ندارد.
به شما تهمت می زند؟
حسادتی که خودِ کنترل گرها اسمش را غیرت می گذارند و نیز تهمت زدن و شک کردن به شریک زندگی، از جمله رفتارهای همیشگی آن هاست. برای یک کنترل گر، همسر یک دارای یاست؛ دارایی ای که حتی نمی توند درباره چیزی آن طور که می خواهد فکرکنید و به ساده ترین رفتارهایش هم واکنش نشان دهد. اگر کار یک کنترل گر به بیان علنی شک کردن هایش برسد، باید پذیرفت که احساس ناخوشایند اضطراب و ناامنی آن قدر در وجودش ریشه دوانده که حتی نمی تواند ظاهر را حفظ کنید و با کم راه های پنهان تر قبلی، کنترل شرایط را در دست بگیرد.
برای تنهایی تان ارزش قائل نیست؟
کنترل گرها نمی پذیرند که همه آدم ها گاهی به تنهایی نیاز دارند. آن ها با دیدن هر فاصله ای میان خودشان و شریک زندگی شان، نگران می شوند و سراسیمه واکنش نشان می دهد. گذشته از این، یک کنترل گر حاضر نیست بپذیرد که هر فرد به گروهی از دوستان، مجموعه ای از اعضای خانواده و حتی شبکه های اجتماعی دیگر برای داشتن زندگی آرام و شاد نیاز دارد و همسر به تنهایی نمی تواند پاسخگوی تمامی نیازهای عاطفی، اجتماعی و روانی اش باشد.
شما را از بحث کردن خسته می کند؟
یکی از راه هایی که کنترل گرها برای سلطه پیدا کردن بر شریک زندگی شان استفاده می کنند، تکرار رفتارهای فرساینده است. برای مثال، آن ها همیشه در زمانی که یکی از حقوقتان را مطالبه می کنید، بحث را به تنش و دعوا می کشند، صدایشان را بالا می برند و برای شما وحشت و اضطراب ایجاد می کنند. وقتی یک کنترل گر از چنین راهی استفاده می کند، ممکن است چند باری تن به بحث و دعوا بدهید اما خیلی زود راهتان را عوض می کنید و برای دوباره درگیر نشدن در تنش ها و جنجال ها، از بیان حقوقتان سر باز می زنید.
مسخره تان می کند؟
این افراد همیشه با نشان دادن مستقیم نارضایتی، فرد مقابلشان را کنترل نمی کنند. گاهی آن ها از ابزارهای آزاردهنده تری مثل مسخره کردن ،تحقیر کردن و مورد ریشخند قرار دادن استفاده می کنند. اگر یک کنترل گر با نوع پوشش شما مخالف باشد، ممکن است به جای نشان دادن واکنش خصمانه، آنقدر به لباس هایتان بخندد که اعتماد به نفستان پایین بیاید و به خاطر برگرداندن عزت نفس لگدمال شده تان، همان کاری را انجام بدهید که او انتظار دارد.
خودش را تهدید می کند؟
ادعای رو آوردن به رفتارهای ناسالم، یکی دیگر از راه هایی است که این آدم ها برای کنترل کردن شریک زندگی شان از آن استفاده می کنند. مرد کنترل گری که سیگار را ترک کرده، با تلاش های همسرش برای احقاق حقوق خود دوباره سیگاری را آتش می زند یا اینکه به سمت مصرف مواد مخدر می رود. یک کنترل گر چاق می تواند با ایجاد تغییر در رژیم غذایی و عادات ورزشی اش و بی توجهی به تناسب اندامش، همسر خود را کنترل کند و به نوعی از او باج بگیرد.
به آینده اش صدمه می زند؟
اگر شریک زندگی تان به محض اینکه برای رسیدن به حقوق و خواسته هایتان تلاش می کنید، از رفتن به دفتر کارش سر باز می زند یا واحدهای درسی دانشگاهش را حذف می کند، احتمالا با یک کنترل گر رو به رو هستید. برای این افراد مهم نیست که تا چه اندازه خود و آینده شان را در معرض آسیب قرار می دهند، آن ها تنها به دبنال کنترل شرایط به شیوه دلخواهشان هستند و برای رسیدن به چنین هدفی، حاضرند خیلی چیزهای دیگر را قربانی کنند.
اگر یک کنترل گر بداند که پول برایتان مهم است، برای در دست گرفتن عنان زندگی، بهره مندی از پول را از شما دریغ می کند و اگر بفهمد برای اعتبار شغلی و جایگاه اجتماعی اش ارزش قائل هستید، به خاطر کنترل کردن شما، به آن ها صدمه می زند. یک کنترل گر حتی می تواند با ایجاد تغییراتی در پوشش خود هم شما را تهدید و کنترل کند و برای تسلیم کردنتان با ظاهری آشفته و نامنظم به جمع دوستان شما وارد شود.
۱۶ آذر ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 164]