واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: شرق نوشت:
محمدنبی حبیبی، دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی، سالها فعالیت سیاسی کرده است. هم پیش از انقلاب در سنگر مخالفان رژیم گذشته و هم پس از انقلاب در سنگر مدافعان جمهوری اسلامی و ولایت فقیه. خودش میگوید هرگز سر سوزنی برای فعالیتهایش انگیزه دنیوی نداشته و همواره به فکر آخرت و امور معنوی بوده است؛ حتی وقتی دبیرکلی حزب مؤتلفه اسلامی به او پیشنهاد شد، بُعد معنوی این سمت را سبکسنگین کرده و بعد در قامت دبیرکلی آن میداندار فعالیتهای حزب شده است. در این گزارش نگاهی به کارنامه خبری او انداختهایم.
بهانه: ما یقین داریم فتنه ۸۸ برای براندازی شکل گرفت
آنچه سبب شد امروز درباره محمدنبی حبیبی بنویسیم، سخنان روز گذشتهاش در دیدار با اعضای بیت مرحوم حجتالاسلام شیخ جعفر شجونی بود که گفت: «این غلط است که برخی فتنه ۸۸ را در حد یک رقابت انتخاباتی تفسیر میکنند؛ زیرا ما یقین داریم فتنه ۸۸ برای براندازی جمهوری اسلامی شکل گرفت. این فتنه محل آزمایشی شد برای کسانی که ادعای پشتیبانی از انقلاب و ولایتمداری داشتند. مرحوم شجونی، یکی از سرداران مقابله با فتنه ۸۸ بود، نه یک واعظ معمولی. ایشان برای مقابله با فتنه ۸۸ هدایتگریهای زیادی انجام داد».
شناسنامه: خواهان یک خانواده معمولی
٧١ساله است و در روستای باغخواص ورامین به دنیا آمده. سال ٥٣، با فاطمه فخر ازدواج کرد. شاید کمتر کسی بداند همسرش، سیدهفاطمه فخر، رئیس واحد بانوان حزب مؤتلفه اسلامی، فعال سیاسی است. این زوج، از جمله زوجهای سیاسی بدون حاشیه هستند و مراسم بزرگداشت روز خبرنگار حزب مؤتلفه، از جمله و شاید تنها محفل رسمی -خبری است که این زوج دوشادوش یکدیگر میزبان رسانهها میشوند. محمدنبی حبیبی چهار فرزند دارد؛ سه پسر و یک دختر. پسرش، علی حبیبی در دوره اخیر انتخابات مجلس شورای اسلامی در فهرست انتخاباتی اصولگرایان قرار داشت، اما موفق به حضور در بهارستان نشد. خودش میگوید همه تلاشش را کرده یک خانواده معمولی داشته باشد، سالی دوبار به همراه خانواده سفر میکند و اولویتش مشهد است. کتابخواندن را دوست دارد و روزی یک ساعت کتاب میخواند، سالهاست به دلیل مشغله، سینما نرفته و از برنامههای تلویزیونی هم فقط اخبار و سریالهای تاریخی را دنبال میکند.
حبیبی، فوقلیسانس جامعهشناسی از دانشگاه تهران دارد و خودش میگوید در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در همه تظاهراتها فعال بودم و علیه رژیم سابق فعالیت سیاسی میکردم. فعالیت سیاسیاش بعد از انقلاب با حضور در حزب مؤتلفه اسلامی رسمی شد. او دراینباره میگوید: «سال ٧٢، زمان فعالیت مجدد مؤتلفه تصمیم گرفته بودند علاوه بر افراد شناختهشدهای که یا مؤسس مؤتلفه بودند یا تعدادی که به مؤتلفه پیوسته بودند، دایره حزب گستردهتر بشود. با من هم یک ملاقات رسمی داشتند که آن زمان من قائممقام بنیاد مستضعفان بودم. بعد از مدت کوتاهی با کمال میل اعلام آمادگی کردم. در همان اولین انتخابات بعد از عضویتم، به عنوان عضو شورای مرکزی انتخاب شدم».
کارنامه : از استانداری فارس تا دبیرکلی مؤتلفه
سال ٥٧ معاون سیاسی استاندار کرمان و چند ماه هم استاندار فارس شد. دو سال بعد، اما به استانداری خراسان رسید. تا سال ٦٢ هم سکاندار خراسان بود و پس از آن به جای حسین بنکداری نشست و شهردار تهران شد. هر چند در دوران شهرداری او، تهران چند بار موشکباران شد و آنطور که خودش میگوید: «بیشترین تلاشم را بر حفظ سیمای ظاهری تهران گذاشتم و تلاش کردم تا دفاع مقدس چهره پایتخت را دچار تغییر چشمگیری نکند»، اما پروژه ساخت متروی تهران و جمعآوری مکانیزه زبالههای شهری در زمان شهرداری او کلید خورد. او ٤٤ ماه مدیریت شهر تهران را برعهده داشت تا اینکه علیاکبر محتشمیپور، وزیر کشور وقت، در ١٧ آبان ١٣٦٦، در حکمی مرتضی طباطبایی را به جای حبیبی، به عنوان شهردار تهران منصوب کرد. در آن سالها به دلیل نبود شورای اسلامی شهر، وزیر کشور وظایف شورا را عهدهدار بود و شهرداران تهران از سوی وزیر کشور انتخاب میشدند. سال ٧٣ بود که به عضویت حزب مؤتلفه اسلامی درآمد. در آخرین روز مرداد سال ٨٣ پس از استعفای حبیبالله عسگراولادی، بهعنوان دبیر کل حزب مؤتلفه اسلامی برگزیده شد و تا کنون عهدهدار این مسئولیت است. به گفته خودش حداقل روزی شش ساعت وقتش صرف امور حزب میشود.
او تاکنون دوبار برای حضور در بهارستان اعلام کاندیداتوری کرده است، اولینبار در انتخابات مجلس هشتم بود که پس از ثبتنام اعلام انصراف کرد و بار دیگر در انتخابات مجلس نهم مجدد به میدان رقابتها آمد، ولی موفق به کسب رأی لازم نشد و بازهم از تحقق رؤیایش برای حضور در بهارستان بازماند.
مواضع
در هنگام ورود به مؤتلفه از خودم سؤال کردم اگر در رابطه با عضویت در مؤتلفه حادثهای برایم پیش آمد و کشته شدم، خودم را شهید میدانم؟ پاسخ به این سؤال مثبت بود و با همین فرض عضویت در مؤتلفه را پذیرفتم.
دولت حق دارد برای افرادی که به آنها حقوق پرداخت میکند، در زیر سقفی که متعلق به دولت است، رعایت حجاب اسلامی را الزامی کند... حداقل کاری که رئیسجمهور میتواند انجام دهد، این است که در ادارات دولتی خانمها حجاب اسلامی را رعایت کنند؛ البته منظور من کارمندان دولت است و نه اربابرجوعها. ما به همان دلایلی که مشروبات الکلی را حرام میدانیم، بیحجابی را هم حرام میدانیم و اینها احکام الهی است.
حمایت از احمدینژاد در سال ٨٨ را به رأیندادن ترجیح دادیم.
عدهای فکر میکنند با خندهرویی میشود بر دشمن غلبه کرد.
قانون کاپیتولاسیون فقط شامل مصونیت قضائی نظامیان آمریکایی نبود. در آن زمان یکی از آشنایان ما در حسابداری وزارت راه بود و در آن مقطع تعدادی از آمریکاییها نیز در این وزارتخانه مشغول به کار بودند. این آشنای ما تعریف میکرد که در جدول حقوقی این کارشناسان آمریکایی در کنار سایر مزایا مؤلفهای مانند حق توحش نیز در نظر گرفته شده بود، با این استدلال که آنها از یک دنیای متمدن به یک دنیای عقبمانده برای کار آمدهاند.
مشکلات اقتصادی مردم با حرف حل نمیشود.
فرزندان من هم مثل فرزندان خانوادههای دیگر زندگی کاملا عادی دارند. من مراقب بودم که همیشه خودشان را در موقعیت یک شهروند عادی بدانند و مسئولیتهای پدرشان یک وقت، آنها را از مردم جدا نکند. در این کار هم با عنایت خداوند موفق بودم.
دولت بهجای بالابردن سرعت اینترنت فکری برای کنترل فراوردههای شوم آن کند.
دوستان میگفتند اصلاحطلبان عددی نیستند ولی بعدا مشخص شد که اشتباه کردند اما معتقدیم که اگر در انتخابات ٩٢ با یک نامزد آمده بودیم قطعا پیروز انتخابات بودیم. عدهای از اصولگرایان متحیر شدند و شکست را با تمام وجود لمس کردند.
این را که افرادی هنگام سخنرانی نوه امام، شعارهایی علیه ایشان درست کنند کار درستی نمیدانم.
۱۵ آذر ۱۳۹۵ - ۱۲:۱۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]