واضح آرشیو وب فارسی:ایران مطلب: رفتم داروخونه گفتم یه شامپو متناسب موهام بدید.گفت قبلا چه شامپویی مصرف میکردی.روم نشد بگم تخم مرغی گفتم این اولین باره میخوام شامپو بزنم1. رفتم داروخونه گفتم یه شامپو متناسب موهام بدید.گفت قبلا چه شامپویی مصرف میکردی.روم نشد بگم تخم مرغی گفتم این اولین باره میخوام شامپو بزنم. 2. وقتى با پسر/دختر عمتون میرید تو جمع دوستاتون، قبل از هر کارى بگید که بچه عمتونه و رو این موضوع تاکید زیادى کنید! 3. _ یه چیزی بگم؟ + بگو _ نه هیچی بیخیال کشتن فرد تو این لحظه جهاد محسوب میشه، دریغ نکنید. 4. درستش این بود که دماغ بالای چشم باشه که ادم بتونه چشمشو زیر پتو نگه داره ولی دماغشو بیرون پتو. 5. "حتما کار آشنا بوده" اولین مکالمه دو ایرانی بعد از شنیدن خبر دزدی. 6. هوا یه جوریه که شما بری بیرون احتمال داره تیر چراغ برق رو هم بغل کنی. 7. طرف نوشته "تحریم چیست، تو که باشی هیچ چیزی مهم نیست"، سخنگوی سنای آمریکا اعلام کرد با این جمله ساختار تحریمها از هم پاشید و من مُلدم. 8. مزیت دکترای ایران اینه که میشه بهشون سفارش بدی: فلان قرص رو بنویس، آمپول بنویس زود خوب شم، نه آمپول نمیخوام، شربت بده. ینی قشنگ رستورانه. 9. چقدر زندگی توی ژاپن پیچیده است آدم باید بین سامورایی شدن، پیوستن به یاکوزا و پلی استیشن یکی رو انتخاب کنه. وسطش هم هی زلزله میاد. 10. جدی دفه ی بعد که یه نفر بگه «زمان بگذره یادت میره» با زانو میزنم تو شکمش بعد دوتایی منتظر میمونیم با گذشت زمان فراموش کنه. 11. عموم تو مراسم عقد دختر اون یکی عموم اومد نصیحتش کنه گفت با لباس سفید رفتی بعدش ایشالا با کفن سفید ببینیمت، دعای خوبی بود ولی همه دعواشون شد. 12. رفتم یه آمپول زدم ۴۲۰۰ گرفتن، سرنگ از من، آمپول از من، پنبه از من، نشیمنگاه از من، یه فشار یک ثانیه ای آخه اینقد هزینه میگیرن؟ 13. بهترین دوران برای بدنیا اومدن من قطعا زمان قاجار بود، دقیقا همون موقع که رژیم گرفتن مُد نبود، چاق بودن با کلاسی محسوب میشد. 14. یه بار رفتم از این پیرمرده عایق پنجره بگیرم گفت اینو داریم 4500 اینو داریم 5000 تومن. گفتم فرقشون چیه؟ گفت این یکی پونصد تومن گرونتره. 15. همچین میگن استفاده از کالای آمریکایی ممنوع خواهد شد انگار الان در خونه هر ایرانی یه کامارو ٢٠١٥ پارک شده. 16. اگه این زوجای جوون همون انرژی ای که سر انتخاب اسمای خاص برای بچه شون میذارن سر تربیتش بذارن نسل آینده ی درخشانی خواهیم داشت. 17. از سوپری سر کوچه یه رانی خریدم از تاریخ انقضاش دو ماه گذشته بود، برگردوندم یکی دیگه داد گفت بفرما دادا این یه ماه گذشته؛ انسانیت هنوز نمرده. 18. با بالشتم یجوری برخورد میکنم یه وقت نفهمه فقط با اون راحتم.میترسم اینم بپیچونه بره. 19. اتاقم به وضعى رسیده که شب رسیدم خونه یکى از زیر تخت درومد گفت حاجى قربون دستت من سه روزه اینجام راه خروج رو پیدا نمیکنم، تو از کجا اومدى تو؟ 20. یک چیزی مد شده هرکی یک برچسب نشنال جئوگرافیک میچسبونه رو شیشه ماشینش.آخه کارمند نشنال جئوگرافیک چرا باید با پراید هاچ بک تو حکیم لایی بکشه؟ 21. یه بار توی کوچه یه نفر دنبالم بود من هی میدویدم اون هی میدوید، آخر سر گفت وایسا حیوان میخوام ازت جلو بزنم احساس ترس نکنی. 22. شما ببین ما بچگی چقدر ساده بودیم که مادرا واسه اینکه پفک نخوریم میگفتن از نفته، بعد میگرفتن روی آتیش و میگفتن دیدی سوخت؟ 23. جمعه تا وقتی که خوابی جمعست از وقتی بیدار میشی باید اسمش رو بزارن آماده باش برای صبح شنبه. 24. دلم میخواد زنگ بزنم رادیو از مجریای صبح جمعه آدرس ساقیشون روبگیرم، اینا حتما یه چیزی میزنن، وگرنه دنیا واسه کسی که صبح جمعه میره سرکار اینقدر قشنگ نیست. 25. یه دور فول آلبوم معینو گوش بدی میفهمی واسه ننش، دخترش، زنش، زن برادر زن داییش، جاری زن پسرخالش، دختردایی زن عموش و کل زنای فامیل آهنگ خونده. 26. روزی میرسه که چرایی برقراری دیالوگ: +کجا بودی؟ - بیرون! و قانع شدن والدین عزیز از این جواب یک کلمه ای را درک خواهم کرد و آن روز عید من است! 27. من از جلو آینه کم رد میشم که ریخت خودمو نبینم زیاد، شما چجوری عکس خودتونو میذارین والپیپر گوشیتون؟! 28. دیدید یکی جیغ زنان از آشپزخونه با یه لیوان سمتتون می دوه سوال نکنید. فقط دهن رو باز کنید. آب لیمو شیرینه. 29. یکی از فانتزیام اینه که گویندگان خبر بعد از اتمام اخبار بگن: تا دروغی دیگر بدرود. 30. چیزی که میگم: کامپیوتر میخونم. چیزی که بقیه میشنون: من خیلی دوست دارم ویندوز نصب کنم. 31. یه تنبلِ درون دارم هرکاری میخوام بکنم هی میگه ولش کن بیخیال، منم دوسش دارم همیشه به حرفش گوش میدم. 32. یه بار رفتم دکتر تا وارد شدم سلام کردم اونم سلام کرد پرسید حالت چطوره؟ گفتم خوبم خدا رو شکر. منشیش رو صدا زد گفت مریض بعدی. 33. شما خیلی پولدارید که دائم کافه می رید؟ یا کافه هایی که شما می رید با اونا که ما می شناسیم و برای چای کیسه ای پونزده هزار تومن می گیرن فرق دارن؟ 34. شهردارى یطورى واسه قطع نکردن درختا تبلیغ میکنه که حس میکنم تا الان تفریحات آخر هفته م این بوده که شبا برم درختاى خیابون ولیعصر رو قطع کنم. 35. هدف شهردار از ایجاد چاله در خیابون های تهران جذب توریست به روش چال اسکندرون برره است، شما که نمیدونی به شهردار توهین نکن. 36. کاکو بند یجوری میخونه انگار یادش رفته ALT+SHIFT بزنه. 37. امروز تو دانشگاه یه پسر از پسر دیگه جزوه میگرفت. واقعا زمانه ی بدی شده. 38. من به دنیا که اومدم یه ماهی برام اسم نزاشتن، به مامانم میگم پس چطوری صدام میکردین؟ میگه چرا صدات کنیم، همینطوری افتاده بودی یه گوشه دیگه. 39. فیلمای کره جنوبی رو اونقدر تو شبکه های مختلف پخش کردن که میتونم نقشه گوگوریو و راه مخفی های چوسان رو رسم کنم. 40. گزارشگری فرمول1 تو ایران خیلی آسونه،چندتا اسم حفظ میکنی بعد مثلا میگی همیلتون از آلونزو جلو زد الان اوله،حالا همیلتون آخرباشه هم کسی نمیفهمه. 41. هروقت یه کلمه انگلیسی رو اشتباه تلفظ کردید اصلا کم نیارید! درجا بگید: این بریتیشه، شما اَمریکنشو داری میگی :) 42. ﺍﺑﺮﻫﺎ ﺭﻭ ﻛﻪ ﻣﯿﺸﻨﺎسید، ﮐﻮﻣﻮﻟﻮﺱ، ﺍﺳﺘﺮﺍﺗﻮﺱ، ﺳﯿﺮﻭس ﺍﻣﺎ ﯾﻪ ﺍﺑﺮﯼ ﻫﻢ ﻫﺴﺖ ﺑﻪ ﺍﺳﻢ بیناموس ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺎﺷﯿﻨﻮ ﻣﯿﺸﻮﺭﯼ تازه ﯾﺎﺩﺵ ﻣﯿﻓﺘﻪ ﺑﺒﺎﺭﻩ. 43. مدعوین دانشگاه هاى کشور براى مراسم 16 آذر: شریف: عمو قناد تهران: مهران غفوریان صنعتى اصفهان: رشید الزهرا: خاله شادونه 44. آقا برف نوِتون رو لایک کردیم، تعطیلاتتون رو هم لایک کردیم، امروز از سر کار یا توی کلاس استوری بذارید ببینیم چه شکلی هستید. 45. رفتم داروخونه گفتم آنتی هیستامین دکونژستانت دارین؟ دکتره با اون همه مدرک و سابقه ی کار گفت همونی که آبریزش بینی رو بند میاره دیگه؟ منبع : برترینها
شنبه ، ۱۳آذر۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایران مطلب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]