محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829380970
لوکیشن ادبیات ما شده نام چند خیابان تهران
واضح آرشیو وب فارسی:الف: لوکیشن ادبیات ما شده نام چند خیابان تهران
تاریخ انتشار : سه شنبه ۹ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۰۱
نویسنده «بار باران» با اشاره به ادبیات اقلیمی گفت: بومینویسی که لهجه نیست؛ لوکیشن ادبیات ما شده نام چند خیابان درتهران، هر رمان من برای مخاطب غیر مشهدی همان قدر جذاب بود که مخاطب مشهدی اصلا نمیدانست چنین نویسندهای وجود دارد. به گزارش الفِ کتاب به نقل از فارس، «بار باران» قصه یک زن است، زنی که از خودش گذشت تا ماندگار شود. زنی که یاد داد میتوان کاری کرد که جاودانه شد. میتوان کاری کرد بدون جلب توجه اما بر صدر نشست. «بار باران» ماجرای «گوهرشاد بیگم خانم» است که زائران رضوی سالهای طولانی است وقتی به زیارت مولای رئوفشان میروند به مسجدی که به نام او است ولی به عشق مولایش رضا(ع) ساخته شده نیز میروند. به بهانه سالروز شهادت علیبن موسیالرضا(ع) سراغ نویسنده نامی مشهدی رفتیم که بسامد شهر مشهد و حرم امام رضا(ع) در آثارش بسیار بالاست و شاید این را بتوان به عنوان یکی از مشخصههای آثار تشکری برشمرد. سعید تشکری که آثاری مانند «هندوی شیدا»، «مفتون و فیروزه»، «پاریس پاریس» و ... از او منتشر شده است. در این گفتوگو او از تفاوتهای قلمش سخن گفت. ادبیات بومی را تعریف کرد و به ادبیات تهرانیزه شده نیز اشاراتی داشت. همچنین در بخشی از گفتوگو شاخصهای رمان دینی را تشریح کرد. در ادامه مشروح این گفتوگو منتشر شده است. حذف توضیحاتی که خواننده را ضداتمسفر کند در «بار باران» ما قصه و داستان به معنی مصطلح کمتر میبینیم و بیشتر حکایت جاودانگی انسانها را میخوانیم. شما با چنین نظری موافقید؟ یک نوع داستان نویسی را نادر ابراهیمی گرامی باب کرد که برای من سند معتبری نسبت به دیگر بزرگان زمان جوانی من است. شرهنویسی. حالا یعنی چه؟ آیا من شرهنویسی میکنم؟ نه. پس چرا از نادر ابراهیمی و محمود گلابدرهای نازنین سفر کرده یاد میکنم، اینها نازنینان بزرگی بودند و مظلوم و بدون حرفهای دهان پرکن قصه نوشتند و تاثیرگذار بودند. اما من چه میکنم؟ شیوه دیدن کلمات و حس کردن اکتهای داستانهایم است. حس یعنی دیدن. مشقت دارد و باید خوشخوان بنویسی. خوشخوان همان خوشخط چرکنویس هم هست. در «بار باران» که فرزند خوشبخت من نیز هست و البته کمی قدبلندی هم نمیکند در آثارم. چون اصلا یک رویداد بیشتر ندارد. سال هشتاد و سه نوشتمش. در چاپ اول در سال هشتاد و پنج، منتشر شد. تقدیر جایزه کتاب سال شهید غنیپور را در کنار آدمهای معتبر داستاننویس حاضر در جشنواره گرفت. بعد کتاب سال رضوی شد. در چاپ دوم، نشر کتاب نیستان که هر چه تلاش کنم تا زحمات آقایان شجاعی را جبران کنم ناتوانم، با اصلاحات و کمی حک و بازنویسی آن را منتشر کرد و دوباره کتاب سال رضوی شد. این شکل داستاننویسی پیشنهاد من به ادبیات است. حذف هر توضیحی که خواننده را مواجه با ضد اتمسفر کند. شخصیتشناسی آثار من آرکاییک و در اتوپیای پر توتیپ - ساز و کار دارد. تک ساحتی نیست و خودم در داستانم کاراکتر دارم. من داستانی تاریخ - حذف میشود و من داستانی نویسنده ادبیات جایش را میگیرد. پر توتیپ در ادبیات -اسطورهای و آیینی باید از جایی بنیانگزاری شود و به تکامل برسد. داستان من از «گوهرشاد» در ارتباط با مسجد گوهرشاد چه میزان مستندات هست و چه میزان از آن در این رمان استفاده کردید؟ مستندات چیست؟ آنچه حافظ ابرو میگوید و مینویسد؟ خوب او نوشته شاهرخ، قوام الدین شیرازی معمار نامی مسجد گوهرشاد را یک سال حبس میکند که چرا اسم مسجد را گوهرشاد میگذارد و نه شاهرخ! بعد هم مینویسد در افتتاح مسجد، اصلا ملکه گوهرشاد همسر شاهرخ نبوده است! «بار باران» حذف تاریخ دروغین است و نه جعل آن. «بار باران» داستان من است از گوهرشاد. تاریخ تیتر است و نه استناد. حاصل تاریخ وصاف چیست؟ چندتاریخنویس میشوند بیهقی؟ یا تذکره الاولیا عطار نیشابوری. تاریخ برای من رفتار این دو بزرگمرد است. معلم نخستین من در داستاننویسی من هم اینها و فردوسی هستند، اما آن سوتر در اروپا و غرب دایره وسیعتر است وقتی داستان مینویسیم فن و الگوی خود را از زندگی به داستان میدهیم. با فن و شگرد، داستان خود را به ابرداستان و یا شگرف داستان تبدیل میکنیم. بن جانسون و حتی رولڵن بارت و تودوروف و بورخس و یا سوناری کاواباتاوفوینتس مگرتاریخ مینویسند؟ حتی شبیه تاریخ هم نیستند. کشف میکنند و تیپیکالیسم را به شناور شدن رویداد به نفع شخصیت فرااسطورهای و زمینی میبرند. حالا من سعید تشکری با علایق معرفتی ایرانی ودینیام کوشش میکنم قهرمانانی دیدنی خلق کنم. «ادبیات سینما» یک باند و پهنه جدید به ادبیات ایران باید پیشنهاد کند. کاری که من آموختهام و دارم درسش را پس میدهم. انتخاب من از رویدادها فقط منوط به فضیلت آن است و نه طوطی صفت، تکرار بدون دانایی کنم. نوشتن با درونمایه رضوی توفیقی است که از امام رضا(ع) هدیه گرفتم در این رمان نشان دادهاید هرکس جامه منیت از خود دور نکند به مقام قرب رضا و خدای رضا نمیرسد. سعید تشکری چقدر در این مسیر تلاش کرده تا مقرب شود؟ اهل شهود من وجودشان مرده است! قرب همان رزق است. رزق فاستوس در تراژدی فاوست گوته چیست؟ رزق شیطان در کتاب خداوند ،قرآن کریم چیست؟ ببینید هرکدام یک روزی و رزق دارند. قرب گونهای از رزق الهی است. اما میان شیطان و فاوست رابطه دانشی برقرار میشود و گوته چگونه این شور انگیزی تباه شده را مینویسد. من در «بار باران» رزق یافتم که رمان نویس شوم! اما نوشتن با درونمایه فرهنگ رضوی یک فضیلت است و توفیقی که از برکات آقا امام رضا(ع) هدیه گرفتهام و با داستاننویسی خادم این بارگاهم. تلاش و انزوا و زاویهنشینی و خارج شدن از حوزههای منیت و مرا ببینید یک اصل و عمل اختیاری است که فقط به مدد آن میشود به کشف و شهود رسید، نوشت و درکی تازه از هستی را تجربه کرد. نوشتههای من صاحبی دارند که خودش مسیرم را تعیین میکند و هر سوژه انگار برکتی است که من باید اهلش باشم که به من برسد و بنویسم شاکر این وضعیتم. غیب محصول سری مگو نیست. آستان گفتوگو با غریب نماندن در بارگاه اوست. فرم شخصیت من دانندگی دارد! به نظر میرسد میشد برای شخصیت پردازی وقت بیشتری گذاشت هر چند ممکن است خواننده با هرکدام از شخصیتها ارتباط برقرار کند و خود را جای یکی از آنها بگذارد اما این جای خالی شخصیتپردازی را پر نمیکند. شخصیت در داستان حاصل چیست؟ تودورف حرف جالبی میزند، «اگر امروز از خود بپرسم چرا ادبیات را دوست میدارم، اولین چیزی که به ذهنم میرسد این است: ادبیات یاریام میکند تا زندگی کنم. دیگر آنقدرها هم مثل دوران نوجوانی از ادبیات انتظار ندارم من را از آسیبهای مواجهه با آدمهای واقعی دور نگه دارد.» این سطرهای هولناک، نوشته تزوتان تودوروف نظریهپرداز فرمالیست بلغاری است در یکی از بحثبرانگیزترین آثارش، «ادبیات در مخاطره». خوب شخصیت پردازی مگر جدای از شکل نگاه به شخصیت است؟ پر توتیپ را در داستاننویسی و رمان اکنونی باید تعریف کنیم. ضربالمثل لاتینی میگوید: «آنان که از دریاها میگذرند، تنها آسمانها را دگرگون میکنند و نه اندیشهها را، اما آنان که از زمین میگذرند دریاها را دگرگون میکنند.» لشک کولاکوفسکی میگوید: «این اندیشه که بشریت میباید خود را از شر میراث معنویاش خلاص کند و دانش و منطقی با کیفیت دیگری شالودهریزی کند، مقدمهای است برای برپایی استبدادی ضد فرهنگی.» این معلم فلسفه میکوشد ضربالمثلی را که ذکر کردم در حوزه فلسفة هنری جهان معاصر ارائه سازد. نظریه او با نظریه پل ریکور بسیار نزدیک است. هر دو از تعهدی فلسفی برای ایجاد تعهد در زبان شعری، و ارتباط آن با فلسفه هنر معاصر ارائه میکنند. هر دو معتقدند هر بار هنر معاصر میکوشد مدرن شود مردم میکوشند با مقابله با هنر معاصر ومدرن وفاداری خود را به گذشته نشان دهند. و هرگاه این اقبال مردمی، صورت میگیرد و مردم معاصرسازی را بهشدت پی میگیرند، تعهد شاعرانه توسط هنرمند ردیابی میگردد و از همین جا نوعی مجادله میان هنر اسطورهای و هنر مدرن آغاز میشود. پل ریکور ادامه میدهد، در میان این چالش غلط است بگوییم چه کسی بر حق است و چه کسی بر حق نیست. بلکه این دوگانگی و رویارویی سازنده اصل زبان شاعرانه است. حال با این تعریف ریکور، آیا ما میتوانیم تعهد هنری نویسندگانی که میکوشند، در عین معاصرسازی، از انسانها و آرمانی سخن بگویند که با هنر خویش کوشش میکنند، رابطة بین زمین و آسمان را با بر هم زدن امواج دریا جستوجو کنند، چرا محکوم به خیالپردازی غیر معاصر هستند. هنری میلر در کتاب «ادبیات مرده است.» نکته جالبی را اشاره میکند. او میگوید «زندگیاش بر محور دیدارهای تصادفی میچرخد و میگوید معمولاً وقتی انتظار آدمهای مشهور و معروف را کشیده است، بسیار مأیوس شده است و هر بار با آدمهای غیر معروف و مشهور و گمنام روبهرو شده، تأثیرات شگرفی بر روی او گذاشتهاند.» بر همین اساس مقاله مشهور «ادبیات مرده است.» را چنین به پایان میبرد: «نمیدانم این چیست که مرا با ادبیات پیوند میدهد. شاید این احساس از آنجا ناشی میشود که نفس مطلق انسانیت کافی است تا هنرمند عهد و پیمانی غیر قابل نقض را بین انسان و ادبیات و هنر، انسان با انسان ادبی، و انسان با خدای خالق، خلق کند. ادبیات وقتی به وضعیت غیر متفکر تبدیل میشود که هدف و موضوع و نویسنده و خلاقیت او، نیستی را جستوجو کند. و درست در همین لحظه گویی بر سر ادبیات هر سرزمین بمبی اتمی انداخته شده است و آنگاه به نقطهای بازمیگردیم که زندگی دوباره باید از نو آفریده شود.» حال با این نظریه، آیا همه کوشش تجربة مدرنیته هنری، آیا کوشش نمیکند تا بگوید، همه روابط جدید هنری، در هنگام ارائه با هر تفکری، ثابت و منجمد است و هرگاه صاحب اثر فراموشی خود را با گذشته اعلام کند، تبدیل به اثری روز و صاحب عنوان مدرنیته میگردد. و هرگاه بر روابط کهنالگویی پافشاری کند، از یک نوع آگاهی کیهانی و البته معاصر دور خواهد شد! این تصور از مدرنیسم، مبنای همان الگوهای ارائه شده متفاوت بین تعریف هنری و ارائة اثر هنری است. حال با این مکث من بر اصلیترین عنصر فراموشی تعهد هنری، داستان دینی را و فراموشی در ارایه شخصیت زیبا و متهور و از نو ساخته شده را با رویکرد تعهد دنبال میکنم. شخصیت در داستان باید ویژگی -واله پنداری- خود را از نویسنده بگیرد و نو شود. من نویسنده رالیستیک نیستم. فرم شخصیت من دانندگی دارد! حتی وقتی خطاکار و یا آسیب پذیر و حتی قهرمان است. بسامد استفاده از تمثیل در اشخاص و دیالوگها در آثار شما بالا است. این ناشی از تئاتری بودن شما است یا ریشه در جای دیگری دارد؟ فکر کنم کهن الگوها در نوع رمان نویسی من بسیار به کار گرفته میشود. من از کجا بر آمدهام؟قوچان و مشهد. یعنی دو شهر موسیقی مقامی و ادبیات کهنسال که مداوم نوآور هم بوده است. «بخشی»های شمال خراسان چگونه با تار و چگور و سازی به نام قیچک توانستهاند قصه گویی کنند. این سو تر در مشهد بزرگ با اینهمه انسان بزرگ و فرهیخته ادبی و هنرمند و اهل ادب چگونه مکتبی به نام هنرخراسان را سالها زنده نگه داشتهاند. از خطاطی تا نقاشی و شعر و کتابت و فرهنگ عامه. تمثیلی در کار نیست. من نمایشنامه و فیلمنامههای بسیاری نوشتهام. اما در رماننویسی زیستنی دیگر در کارم است. دستمایهام مثل کاشی کاری حرم امام هشتم ترکیبی است. فیروزهای که نه آبی و نه لاجوردی است. یک رنگ مفهومی دارد که ناب است. هنر مفهومی در ترکیب هنرها اتفاق میافتد. یک بده بستان ارگانیک بین همه هنرها را سعی کردهام به کار ببرم. همان هنر و ادبیات آیینی ایرانی که استاندارد پیشنهادی من به ادبیات ملی سرزمینم است. نقاشی و معماری تا خط و رنگ و حظ کاربردی کلمه در ساحت داستان نویسی. تا خواننده لذت مفهومی در داستان مدرن را تجربه کند. اما با حفظ یک ضرورت. داستان باید از شخصیتی برخوردار باشد تا شگفتی و لذت را برای مخاطب به ارمغان بیاورد. تیمور مصداق بسیاری از مسلمانان این روزها است که ظواهر برایشان مهمتر از اصل اسلام است. چنین قصدی برای نشان دادن این معنا داشتید؟ تیمور در رمان «بار باران» اصلا تیمور تاریخی نیست. چکیده فضیلت جعلی است. جعل میکند که میخواهد خوب باشد. قدرت نمیتواند با فضل کنار بیاید. نگاه کنید در همین منظومه به ظاهر مسلمان عربی چه میبینید؟ در گسترش قدرت شمشیر به کف دارند و دم از مناسبات انسانی و حتی الهی میزنند. یک لاف فاشیستی و کاریکاتوری. دکترین فکری آنها تیمور زدگی است. شدادوار بهشت میسازند و حسن صباحوار تیغکش هستند و مصرف حشیش ذرهای انکار برای خود شان نگذاشتهاند. تیمور در جایی از رمان «بار باران» میگوید: «من مسلمان زیاد کشتهام و حالا وقت کافرکشی است!» رمان دینی یعنی جستجوی فضیلت گمشده حلقه مفقوده ادبیات دینی که شما یکی از نویسندههایی هستید که به خوبی در آن قلم زدهاید چیست؟ برای تحقق آن به چه لوازمی نیاز است؟ رمان دینی برای من یعنی جستجوی فضیلت گم شده. فضیلت نیازمند آگاهی تئوری رمان مدرن است. مدرن چیست؟ نو شدن در ذات نیست. استفاده مطلوب از دانش ادبی و هنری است. کوششی که نویسنده دینی وظیفه دارد در باندی پرواز کند که اتمسفر کیهانیاش او را به خلاقیت برساند و جهانی بیندیشد و اما خدا باور باشد. ایتالو کالوینو در کتاب «شاه گوش میکند» به روایت جدیدی از داستان نویسی دست پیدا میکند. قهرمانانش حواسهای چندگانه ما چون شنوایی و بینایی و بویایی و دیگر حواسهای انسانی هستند، انسان را پادشاه میداند. هرکدام گویی یک سلطنت دارند. اینجا همان بزنگاه مدرن است. یک پیشنهاد جهانی است. اما من با نگاه معرفتیام میخواهم «انسان خداجوی» را به مخاطب معرفی کنم. اتوپیای من، نباید فوبیای ندانستنِ جهان در حال تکاپو را داشته باشد و در دریایی شنا کند که غریقش باشد. نهنگ در اقیانوس و نه حوض کوچک در شکمش پیامبری دانا و اهل توکل را صدفوار به نام یونس نبی حمل میکند. داستان و رمان دینی شکافنده است و نه شعاردهنده. شعورمند است و کاشف. رو نویسی از تاریخ جعلی نمیکند! نام چند خیابان در تهران شده لوکیشن ادبیات ما مشهد و به طور کلی خراسان چقدر برای شما اهمیت دارد. ظاهرا این موضوع آنقدر مهم هست که در اغلب آثارتان از آن بیرون نرفتهاید. مشهد ابر شهر داستانی ماست. این را به عنوان آدمی طرح میکنم که چهل سال است دارد مینویسد و در رسانههای متفاوت کار کرده است. گمان میکنید ساده این اتفاق افتاده است؟ دوستان من مهاجرت را انتخاب کردند و من همیشه در سفر بودن را. من مشهد داستانی را به تهران آوردم و در مشهد ماندم. شعارها زیاد است. ادبیات اقلیمی ما کجاست؟ بومینویسی که لهجه نیست؛ لوکیشن ادبیات ما شده نام چند خیابان درتهران. هر رمان من برای مخاطب غیر مشهدی همان قدر جذاب بود که مخاطب مشهدی اصلا نمیدانست چنین نویسندهای وجود دارد که شهرش را با کتابهایش داخل کتابخانه ملی کشورش کرده است. نشانی داستانی و زیستی من مشهد است. خراسان و مشهد شهر داستان و رمان و هنر است. من با صبوری و گمنامی نوشتم تا شهرم به حوزه رمان ایرانی داخل شود. تا من را به نام نویسنده شهرم و نه یک مهاجر غریب تهرانی بشناسند. خستهام اما خداوند را شاکرم که رزق من نوشتن و نویسنده بودن به نام صاحب شهرم امام هشتم را داد. من نام و نانی به خانواده بزرگ مشهد آوردم که خوب میدانند سعید تشکری صاحبش و شهرش و مردمش و قصههایشان را نوشت. هرکبوتر میپرد برجانبی جانب ما جانب بی جانبی ما نه مرغان هوا نیدانگی دانهی ما دانهی بی دانگی!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 84]
صفحات پیشنهادی
استاندار تهران: برنامهای برای تعطیلی چندهفتهای مدارس نداریم
استاندار تهران برنامهای برای تعطیلی چندهفتهای مدارس نداریم استاندار تهران با اشاره به تولید خودروهای با استاندارد یورو4 عرضه بنزین یورو4 و تبدیل سوخت صنایع به گاز تاکید کرد باید اقداماتی که در راستای کاهش آلودگی هوای استان تهران است با سرعت بیشتری پیگیری شود آفتابنیوزاستاندار تهران: برنامه ای برای تعطیلی چندهفته ای مدارس نداریم
- همشهری آنلاین استاندار تهران با اشاره به تولید خودروهای با استاندارد یورو۴ عرضه بنزین یورو۴ و تبدیل سوخت صنایع به گاز تاکید کرد باید اقداماتی که در راستای کاهش آلودگی هوای استان تهران است با سرعت بیشتری پیگیری شود به گزارش ایسنا سید حسین هاشمی در حاشیه جلسه کمیته اضطرار آبرنامه ریزی برای ساخت سه مسجد در شرق تهران
مدیرعامل شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران با اشاره به احداث 25 مسجد در بازه زمانی سال های 1384 تا 1395 در پایتخت گفت تا پایان سال جاری نیز عملیات طراحی ساخت سه مسجد در شهر تهران آغاز می شود به گزارش جام جم آنلاین از روابط عمومی و اموربین الملل شهرداری تهران علیرضا جعفریتشییع ۱۶ شهید گمنام در ۱۰ نقطه از تهران
تشییع ۱۶ شهید گمنام در ۱۰ نقطه از تهران طبق اعلام کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروی مسلح همزمان با ایام عزاداری در دهه سوم ماه صفر پیکرهای پاک و نورانی ۱۶ شهید گمنام دوران دفاع مقدس در ۱۰ نقطه از استان تهران تشییع و به خاک سپرده خواهند شد به گزارش فرهنگ نیوز طبق اعلام کمیته جامشب خیابان های تهران یخ می زند
هواشناسی استان تهران از بارش برف در ارتفاعات و یخ زدگی معابر خبر داد به گزارش میزان اداره کل هواشناسی استان تهران با صدور اطلاعیه ای اعلام کرد از بعدازظهر امروز و طی روز سه شنبه در ارتفاعات استان دربعضی ساعات بارش برف و یخزدگی همراه با مه در جاده های کوهستانی پیش بینی می شواعلام برنامه تمرین و بازی تدارکاتی پرسپولیس در تهران
اعلام برنامه تمرین و بازی تدارکاتی پرسپولیس در تهران کادر فنی تیم فوتبال پرسپولیس برنامه تمرینات و بازی دوستانه سرخپوشان در تهران را اعلام کرد به گزارش گروه ورزش باشگاه خبرنگاران جوان سرخپوشان پس از برگزاری اردوی امارات سهشنبه شب راهی تهران خواهند شد کادر فنی تیم فوتببرنامه گالریها در روزهای سرد تهران
خبرگزاری ایسنا گالریها فرهنگسراها و مراکز هنری تهران با برپایی نمایشگاههای تجسمی میزبان علاقهمندان به هنر در روزهای سرد پایتخت هستند آتلیه هنری چارچوب اولین نمایشگاه گروهی از هنرمندان خود را در معرض نمایش میگذارد این نمایشگاه شامل آثار هنرمندان جوانی است که در آتلیبرنامه دیدار تدارکاتی پرسپولیس در تهران :: ورزش سه
برنامه دیدار تدارکاتی پرسپولیس در تهران پرسپولیسی ها فردا به اردوی 10 روزه خود در امارات پایان خواهند داد و بعد از 48 ساعت استراحت دور جدید تمرینات خود را در تهران استارت خواهند زد به گزارش ورزش سه طبق هماهنگیهای انجام شده سرخپوشان روز شنبه در دیداری دوستانه در ورزشگاه شهراعلام نامزدهای بهترین بازیگری جشنواره فیلم کوتاه تهران
اعلام نامزدهای بهترین بازیگری جشنواره فیلم کوتاه تهران شناسهٔ خبر 3820506 - پنجشنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۵ - ۰۹ ۳۸ هنر > سینمای ایران jwplayer display inline-block; نامزدهای بهترین بازیگری مرد و زن سی و سومین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران معرفی شدند به گزارش خبرگزاری مهر هروایت تازه زاکانی از قضایای کوی دانشگاه تهران - خبرنامه دانشجویان ایران
ماشینم در فرودگاه بود و از آن جا مستقیم داخل کوی آمدم مستقیم به خیابان کارگر شمالی آمدم و در این مسیر عده ای نقاب دار دیدم این قضیه برای روز جمعه هیجدهم است به من گفتند شما و من خودم را معرفی کردم داخل آمدم و نگاه کردم کارت نظام پزشکی هم همراهم بود گفتند میشناسیم بروید داخل-
گوناگون
پربازدیدترینها