واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: سه سال، سه مربی. والیبال ملی ایران به اجبار سه سال پیش خولیو ولاسکو را از دست داد. به اشتباه اسلوبودان کواچ را آورد و به اجبار اولین المپیکاش را با رائول لوزانو تجربه کرد. در آستانه انتخاب سرمربی جدید تیم ملی مرور سالهای اخیر درسهای تاریخی مهمی بدست میدهد.
۱۰ سال فدراسیون محمدرضا داورزنی اهداف والیبال ایران را از آسیا به موفقیتهای جهانی رساند. بخش مهمی از برنامههای فدراسیون والیبال با محوریت مربیان خارجی پیش رفت. با محوریت گاییچ. خولیو ولاسکو، خوآن سیچلو، اسلوبودان کواچ و رائول لوزانو.
از این گزارههای خارجی می توان نتیجه گرفت که سرمربی بعدی تیم ملی هم یک خارجی ست. اما چرا همچون دورهای که شجاعت سپردن تیم به حسین معدنی وجود داشت امروز چنین تصور و تصمیمی وجود ندارد؟ نقل کیفیت و توانایی مربی ایران نیست. نقل آن شجاعت و سرمایهگذاری درست روی مربی ایرانی ست.
خوب یا بد ماجرا اینکه جز ولاسکو که خود از ایران رفت و کارش را به عنوان سرمربی آرژانتین با موفقیت ادامه داد، دو مربی دیگر یعنی کواچ و لوزانو بعد از جدایی شرایط خوبی ندارند. آنها با رویاهای بزرگ آمدند. آنجا که سرپرست تیم ملی بارها کواچ و لوزانو را بهترین گزینههای هدایت تیم ملی معرفی کرد و در آخر هم سر نخواست شان دعوا بود. اما به راحتی تاریخ به فراموشی سپرده شد.
اتفاق مهم در یک دهه مدیریت محمدرضا داورزنی پرورش مربیان جوان است. اتفاقی که هیچ وقت در فدراسیون قبل ظهور نیافت. نامهایی که به عنوان مربی و سرمربی تیم ملی در ۱۷ سال مدیریت یزدانی خرم فعالیت کردند، نامهایی تکراری بودند که جز کارخانه و وکیلی امروز هیچ خبری از آنها نیست. در فدراسیون بعد اما حداقل ۱۰ مربی جوان و آیندهدار چون اکبری، عطایی، آرمات، میرحسینی، سیدعباسی، ترکاشوند، طلوع کیان، مومنی مقدم، مرحوم رضا ابراهمیمی، مرحوم حسین معدنی و ایرج مظفری پرورش یافتند. اما امروز شجاعت سپرن تیم ملی با این همه امید و انتظار به هیچ کدام از آنها وجود ندارد. دلیش اینکه در تمام دوران بعد از مربیگری معدنی در تیم ملی، نیمکت تیم ملی یعنی ظرفیت دستیاران ایرانی مربیان خارجی به نیروهای مستعد سپرده نشد.
نیمکت را از استعدادها گرفتیم شاید چون حرف گوش نبودند وبه دنبال پیشرفت ربودند. شرایط طوری پیش رفت که حتی «چورا» تمرین دهندهای که در لیگ ایران اجازه نشستن روی نیمکت را نداشت بیش از پنجاه بازی ملی روی نیمکت ایران نشست و در عوض فرصت این تعداد کسب تجربه از مربیان ایرانی گرفته شد تا امروز شجاعتی هم برای سپردن تیم به آنها وجود نداشته باشد.
موضوع دیگر قراردادی ست که فدراسیون ایران با خوآن سیچلو دارد. در واقع قرارداد سرمربی تیم ملی یعنی لوزانو ۶ ماهه بود و تمام شد اما با دستیار او سیچلو قرارداد دوساله بسته شده تا امروز اصلی ترین گزیه هدایت تیم ملی سیچلو لقب گیرد و محتملترین دستیاران او شهنازی و محمدی راد.شاید این یعنی ادامه روندهای گذشته.
پرورش مربیان جوان یکی از مهمترین دستاوردهای فدراسیون والیبال است اما نتیجهاش منجر به سپردن تیم ملی به مربیان ایرانی نشده است. بعد از ۶ سال باید مسیر استفاده از مربیان ایرانی تیم ملی مورد بازبینی قرار گیرد. ادامه این مسیر کنونی چون جادهای است که ساخته میشود اما اجازه عبور خودروها در آن داده نمیشود. حتی اکثر سیچلو سرمربی تیم ملی ایران شود بهتر است گزینههای پر امیدی تری به عنوان دستیار کنارش قرار گیرند تا فرصت سپردن تیم ملی به یک ایرانی روزی ایجاد شود.
۳۰ آبان ۱۳۹۵ - ۲۳:۱۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 81]