واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: چرا آيتالله هاشمی نگران انتخابات امريكا نشد؟/ترامپ هم حریف ظریف نمیشود!
وقتی آقای هاشمی می گوید فرقی نمی کند چه کسی رئیس جمهور آمریکا شود این حرف از روی 4 دهه تجربه اجرایی است. هاشمی هم کارتر را دیده هم ریگان را. هم کلینتون را و هم بوش را. خوب می داند با عقلانیت هم می شود ریگان را از صدام جدا کرد و هم کلینتون را در اجرای تحریم های "داماتو" تنها گذاشت. آقای هاشمی اگر می گوید ما کار خودمان را می کنیم و انتخاب ترامپ یا کلینتون هیچکدام نگرانی ندارد. این یعنی ترامپ هم حریف ظریف نمی شود!
آفتابنیوز : خبرنگار پايگاه اطلاع رساني آيتالله هاشمي رفسنجاني در حاشيه نگاري از ديدار جمعي از اعضاي خانه صنعت، معدن و تجارت با رئيس
مجمع تشخيص مصلحت نظام نوشت: ترامپ شاید بد نباشد. به خاطرات رئیس وقت سازمان CIA نگاهی بیندازید در دوران ریگان. که درباره هاشمی نوشته بود او سیاستمداری است که در قالبهای ما نمی گنجد. نه می شود محافظه کارش خواند و نه رادیکال ش نامید. هاشمی سیاستمداری "مصلحت گرا" است که هر بن بستی را در مقابل "منافع ملّتش" می گشاید. ظریف امروز میراث دار همان راه است.
به گزارش آفتابنیوز؛ متن كامل اين حاشيه نگاري بدين شرح است: امروز چهارشنبه است. نوزدهم آبانماه 95. دیدار جمعی از اعضای خانه صنعت و معدن با رئیس مجمع قرار است برگزار شود. من هم راهی حاشیه نگاری می شوم. حوالی ساعت 10:30 به مجمع می رسم. میهمانان آمده اند. خبری سینه به سینه می چرخد. ترامپ رئیس جمهور آمریکا شده است. میهمانان همه می خواهند به نوعی نظر آقای هاشمی را بدانند. امّا من یک روز جلوتر نظر ایشان را شنیده ام. آقای هاشمی دیروز در مصاحبه ای گفتند، فرقی نمی کند چه کسی رئیس جمهور آمریکا شود. ما کار خودمان را می کنیم. البته اضافه هم کردند که ترامپ قلدری خطرناک است. ولی به جد تاکید داشتند که ما کار خودمان را می کنیم. وقتی آقای هاشمی می گوید فرقی نمی کند چه کسی رئیس جمهور آمریکا شود این حرفی از روی 4 دهه تجربه اجرایی است. آقای هاشمی هم کارتر را دیده هم ریگان را. هم کلینتون را و هم بوش را. آقای هاشمی خوب می داند با عقلانیت هم می شود ریگان را از صدام جدا کرد و هم کلینتون را در اجرای تحریم های "داماتو" تنها گذاشت. آقای هاشمی اگر می گوید ما کار خودمان را می کنیم. یعنی انتخاب ترامپ یا کلینتون هیچکدام نگرانی ندارد. خب معلوم است آقای هاشمی با چنین اطمینان خاطر بگوید ما کار خودمان را می کنیم. این یعنی مردم بدانند ترامپ هم حریف ظریف نمی شود!
مقدمه هم کمی مطول شد. امّا لازم بود. اندکی از تاریخچه مقابله های ایران و آمریکا بگویم. تا یادمان نرود چه چهره های با سابقه تری از ترامپ جلوی سیاستمداران بزرگ ایران اسلامی عقب نشسته اند. ترامپ که الگویش را ریگان می داند. شاید نداند روزی همان ریگان با تمام قلدری اش، نه با ارسال کلت و انجیل و نه با جنایت حمله به هواپیمای مسافربری نتوانست مانع احقاق حق بین المللی ایران شود و قطعنامه 598 هم سندی تاریخی شد بر کارآمدی دیپلماسی اسلامی و هم چراغ راه آینده شد تا در گردنه هایی تاریخی همچون مسئله هسته ای، باز هم کارآمدی مذاکره بر جنگ آنهم توسط سیاستمداران مسلمان به منصه ظهور برسد و "برجام" نیز یادگار تاریخی دیگری از آنان شود. ترامپ شاید بد نباشد. به خاطرات رئیس وقت سازمان CIA نگاهی بیندازید در دوران ریگان. که درباره هاشمی نوشته بود او سیاستمداری است که در قالبهای ما نمی گنجد. نه می شود محافظه کارش خواند و نه رادیکال ش نامید. هاشمی سیاستمداری "مصلحت گرا" است که هر بن بستی را در مقابل "منافع ملّتش" می گشاید. ظریف امروز میراث دار همان راه است.
ورود آیت الله رشته قلم مطول شده ام را می گسلد. تا به اصل مطلب برسم. میهمانان عرض ادبی می کنند و آقای هاشمی احوالپرسی کاملی. همه مستقر می شوند و نوبت سخن می رسد. میهمان اول از لزوم "آب بندی" موتور اقتصاد کشور می گوید تا سوراخهای دولت گذشته بر آن ترمیم شود. میهمان دوم از به روز بودن تفکرات آیت الله می گوید و از اقبال بی سابقه ای که جوانان به آن دارند. اقبالی که در اسفند 94 چشم ها را به خود خیره کرد. میهمان آخر امّا پیشکسوتی است که با خود خاطره شیرینی آورده. از 25 سال پیش و افتتاح کارخانه لاستیک اردبیل به دست آقای هاشمی. که اولین کارگرانش اکنون به مرز بازنشستگی رسیده اند. بغض غریبی دارد حرفهای این پیشکسوت صنعت کشور که گویی با خود همیشه زمزمه می کند. که چرا راه دولت سازندگی را گم کردیم؟
حرف میهمانان که تمام می شود. نوبت سخنان آیت الله می رسد. آقای هاشمی اول از همه از نقش جوانان می گوید. در آینده کشور و انقلاب. جوانانی که با رأی خود در سالهای 92 و 94، مسیر اشتباه گذشته را اصلاح کردند. آقای هاشمی چشم امیدش به همین بچه هاست. جوانانی که امروز هر کدام خود یک رسانه اند. که هیچ قدرتی هم توان مقابله با خواست آنان را ندارد. خواسته ای مبتنی بر اعتدال. با هدف تعامل با دنیا و توسعه روز افزون کشور.
حرف بعدی آقای هاشمی تحلیل اوضاع 10 سال گذشته کشور است. از کله شقی هایی که منجر به تحریم های بزرگ شد و از عقلانیتی که آنها را از سر راه انقلاب و مردم برداشت. آقای هاشمی می گوید با مذاکرات عاقلانه به برجام رسیدیم. "برجامی" که همچون "قطعنامه 598" یک سند بین المللی شد. سندی که تمام دنیا پای آن را امضاء کرده است. سرنوشت برجام مشابه قطعنامه 598 خواهد بود. 28 سال از قطعنامه 598 گذشت. 4 رئیس جمهور در آمریکا آمدند و رفتند و احدی قدرت تعرض به آن را پیدا نکرد. جمهوری اسلامی به عنوان فاتح و صدام به عنوان متجاوز در تاریخ ثبت شدند و عزّت و ذلّت خود را هم دیدند. حالا هم برجام چنین سرنوشتی خواهد داشت. برجام سند عزت ایران اسلامی در 10 سال آینده خواهد بود. و هرکسی به آن بتازد. ذلّتی همچون صدام نصیب خواهد برد. چه تندروهای داخلی و چه افراط گرایان بین المللی.
آقای هاشمی در ادامه باز هم از برجام می گوید. از برجامی که ایران را به گروه 8 کشور صنعت گداخت هسته ای (ایتر) پیوند داد. جالب است که کشوری که تا سه سال قبل مورد اتهام بود امروز اینقدر مورد اعتماد جامعه بین المللی قرار می گیرد. آقای هاشمی با افتخاری عجیب از صنعت ایتر می گوید. صنعتی که اوج دانش بشری است و امروز ایران اسلامی جزء 8 کشور برتر دنیا در آستانه عضویت آن است. آیت الله بعد از تعابیری که درباره صنعت ایتر می گوید. نقل قولی هم از یکی از مسئولان هسته ای می گوید. که به ایشان چند وقت قبل گفته بود که اگر برجام فقط همین یک دستاورد را داشته باشد که ایران را به عضویت 8 کشور برتر صاحب صنعت ایتر درآورد برای یک عمر نظام اسلامی کافی خواهد بود!
آقای هاشمی در ادامه به جوانان امید آینده را می دهد. تا با دلگرمی بیشتری دنبال دانش محوری باشند. همان دانش محوری امتحان پس داده ای که آلمان و ژاپن را به اینجاها رساند. آقای هاشمی از حمایت دانشگاه آزاد از طرحهای نوین دانشجویان و جوانان می گوید. مثالی هم از پروژه در حال اجرای "تثبیت خاک" می زند. برای مقابله با آلودگی هوا و گرد و غبارهای این سالها تا فرزندان ایران اسلامی بدانند اگر به دنبال کارهای دانش بنیان می روند با توجه به نیازهای کشور بروند!
حرف آخر آقای هاشمی حرف اقتصاد مقاومتی است که رفع تحریم ها بزرگترین مانع تحقق آن را از سر راه برداشته است. تعریف آقای هاشمی دقیقاً مطابق تعریف رهبری است. که شکست طلسم تحریم ها و رونق اقتصادی را راه رسیدن به اقتصاد مقاومتی می داند. اقتصادی که با درون زایی و برون نگری شکل می گیرد و پیشرفت می کند. درست همانند آنچه در دولت سازندگی رخ داد. اقتصادی با رشد اقتصادی دو رقمی و نرخ بیکاری تک رقمی. تعریف آقای هاشمی و رهبری از اقتصاد مقاومتی در شکل کلان آن بسیار به هم نزدیک است و نتیجه این هم نظری هم در تاریخ انقلاب ثبت شده. نتیجه ای با عنوان "کارنامه دولت سازندگی".
روایت مصلحت همچنان باقی است...
منبع: پايگاه اطلاع رساني آيت الله هاشمي
۲۸ آبان ۱۳۹۵ - ۲۲:۱۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 125]