تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 11 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):ای على! عقل چيزى است كه با آن بهشت و خشنودى خداوند رحمان به دست مى‏آيد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836611529




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

کودکان عجیبی که توسط حیوانات بزرگ شدند


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: وبسایت روزیاتو - حامد آل محمد: فرزندان، عزیزترین و دوست داشتنی ترین دارایی تمام پدر و مادرها در دنیا هستند. به همین دلیل، والدین همواره سعی می کنند بهترین امکانات را برای فرزند خود فراهم آورند تا وی کمبودی در زندگی احساس نکند. اما گاهی اوقات، شرایط به گونه ای پیش می رود و اتفاقاتی رخ می دهد که نمی توان جلویش را گرفت. در برخی موارد نیز پدر و مادرها خودشان سرنوشت بچه ها را تغییر می دهند.

موضوعی که قصد داریم به آن بپردازیم، مقداری عجیب و دلهره آور است. بارها و بارها خبرهایی مبنی بر گم شدن بچه ها و یا ناپدید شدن آن ها را شنیده ایم. در برخی موارد، آن ها به درون جنگل ها راه می یابند و با شرایط ترسناکی بزرگ می شوند. این که با وجود خطرات بسیار زیاد و حیوانات درنده، آن ها چطور توانسته اند با طبیعت خو بگیرند، یکی از سوالات بحث برانگیز در این زمینه است.

آن ها برای مدت ها از جامعه دور مانده اند. در ادامه همراه ما باشید تا ۱۰ مورد از عجیب ترین بچه هایی که در جنگل بزرگ شده اند را با یکدیگر بررسی کنیم.

کامالا و آمالا


بچه های جنگلی؛ کودکان عجیبی که که به جای پدر و مادر توسط حیوانات بزرگ شدند



کامالا و آمالا، ۹۵ سال پیش توسط یک مبلغ مذهبی به نام «رورند جوزف سینگ» در جنگل های میدناپور هند یافت شدند. وی این دو دختر هشت و دو ساله را از یک گرگ گرفت. آن ها چهار دست و پا فرار می کردند، زوزه می کشیدند و هیچ علاقه ای به تعامل با انسان ها نداشتند.

آمالا بعد از یک سال  و کامالا نیز پنج سال بعد، توانستند ۵۰ کلمه را یاد بگیرند. سرگی آرولز محقق فرانسوی، حدس می زند که بسیاری از جنبه های داستان آقای سینگ، احتمالا ساختگی بوده است. ظاهرا وی با این کار قصد داشته برای یتیم خانه اش سرمایه جذب کند.

 

جانِ «ارباب»


بچه های جنگلی؛ کودکان عجیبی که که به جای پدر و مادر توسط حیوانات بزرگ شدند



داستان این فرد، به سال ۱۶۴۴ میلادی باز می گردد و توسط «سِر کِنِلم دگبی» گزارش شده است. وی از مردی ۲۱ ساله سخن می گفت که هنگام دزدیدن غذا از مزرعه اش، به دام افتاده است. این فرد در سن ۵ سالگی هنگام جنگ های داخلی، به درون جنگل فرار کرده بود. او سالهای بعدی عمرش را میان درختان سپری کرده و خودش را با میوه ها و ریشه گیاهان زنده نگه داشته بود.

 

مِمی لی بلانک


بچه های جنگلی؛ کودکان عجیبی که که به جای پدر و مادر توسط حیوانات بزرگ شدند



وی که به «دختر وحشی» مشهور بوده، نخستین بار در دهکده سونگی فرانسه دیده شد. هنگامی که یکی از ساکنین دهکده قصد داشته با استفاده از سگش او را بترساند و به جنگل باز گرداند، این دختر بچه با ضربه ای سریع سگ را هلاک می کند. وی سرانجام دستگیر شد و اهالی آن را به جای دیگری منتقل کردند.

در سال ۱۷۳۱، یک نجیب زاده برای آموزش دختر فرستاده شد. او همیشه دوست داشت به محل زندگی اولیه اش باز گردد. دختر وحشی با قرار دادن قورباغه در بشقاب غذایش، دیگران را حسابی وحشت زده می نمود.

او با نام «ماریا آنجلیک مِمی لی بلانک» غسل تعمید داده شد. وی طی ۱۰ سال توانست زبان فرانسوی را تا حدودی یاد بگیرد و بعدها نیز زندگی نامه اش و چگونگی رسیدن به فرانسه توسط کشتی برده ها را توضیح داد. محققان اعتقاد دارند که وی احتمالا در منطقه «ویسکوسین» فعلی به دنیا آمده بود.

 

پسر یوزپلنگی


بچه های جنگلی؛ کودکان عجیبی که که به جای پدر و مادر توسط حیوانات بزرگ شدند



داستان «پسر یوزپلنگی» در نوشته های «استوارت بیکر» پرنده شناس و افسر پلیس بریتانیایی یافت شده است. مقاله ای که در اول ژانویه ۱۹۲۱ میلادی از وی منتشر شده، داستان نظارت آقای استوارت بر استخر کارگران اجباری در جاده ای نزدیک به یک دهکده را روایت می نمود. ظاهرا یک مرد به آقای بیکر نزدیک شده و گفته است که اگر او مجبور به کار کردن شود، هیچ کس نمی تواند از پسر وحشی اش مراقبت کند و او به جنگل باز خواهد گشت.

پسر این مرد بر روی چهار دست و پا راه می رفته و چشم های عجیبی داشته است. بر اساس داستان روایت شده، این پسر توسط یک یوزپلنگ دزدیده شده و همه گمان می کردند جانش را از دست داده است. سه سال بعد، پسر یوزپلنگی در کنار توله های این حیوان پیدا شد.

 

لوبو؛ دختر گرگی رودخانه شیطان


بچه های جنگلی؛ کودکان عجیبی که که به جای پدر و مادر توسط حیوانات بزرگ شدند



در سال ۱۸۳۵ میلادی، مهاجرانی به نام جان و مولی دِنت، در حال عبور از بخشی از تگزاس بوده اند که امروزه به نام «رودخانه شیطان» شناخته می شود. همسر یکی از آن ها باردار بوده و هنگام طوفان دچار درد زایمان می شود. شوهرش قصد داشته کمک بیاورد که صاعقه به وی اصابت می نماید.

ناجیان بعدها خانم دنت را مرده پیدا می کنند؛ آن هم در حالی که فرزندش به دنیا آمده است. نوزاد از دست رفته بود و گرگ ها منطقه را احاطه کرده بودند. بنابراین هیچ گاه جستجو به صورت کامل انجام نگرفت. ده سال بعد، پسری در سن فیلیپه، دختری را می بیند که با دسته گرگ ها همراه شده، با آن ها شکار می کند و همراشان غذا می خورد. شواهد اندکی درباره این داستان وجود دارد.

 

پیتر؛ پسر وحشی


بچه های جنگلی؛ کودکان عجیبی که که به جای پدر و مادر توسط حیوانات بزرگ شدند



پیتر در سال ۱۷۲۵، در جنگل هرتزوُلدِ شمال آلمان پیدا شد. این پسر تقریبا ۱۲ ساله، بسیار ژولیده بود و بر روی چهار دست و پا راه می رفت. بعد از سپری کردن یک دوره اصلاحی، او به جورج، دوک هانوفر واگذار شد. وی قصد داشت به او البسه و غذای مناسب بدهد و نام پیتر را برایش انتخاب کرد، اما تلاش های وی به جایی نرسید.

بعد از گشتن در دادگاه های اروپا و تبدیل شدن به چهره ای مشهور، پیتر به حومه شهر انتقال یافت تا به صورت گمنام زندگی اش را بگذراند. او در سن ۷۲ سالگی درگذشت و هیچ گاه نتوانست بیشتر از یک تا دو کلمه سخن بگوید.

 

دینا سانیچار


بچه های جنگلی؛ کودکان عجیبی که که به جای پدر و مادر توسط حیوانات بزرگ شدند



داستان این مرد، شبیه به قصه آمالا و کامالاست. او در یک غار همراه با گرگ ها پیدا شد؛ این بار در منطقه بولاندشار هند. شکارچیان در ابتدا گمان می کردند که او یک حیوان است، اما خیلی زود متوجه شدند که پسری شش ساله رو به رویشان قرار دارد. وی ابتدا به یتیم خانه ای در آگرا منتقل گشت، اما هرگز نتوانست خودش را با جامعه انسانی وفق دهد. دینا سانیچار در سال ۱۸۹۵ درگذشت.

 

مارینا چاپمن


بچه های جنگلی؛ کودکان عجیبی که که به جای پدر و مادر توسط حیوانات بزرگ شدند



وی در سال ۱۹۵۴ از خانه اش ربوده شد و در سن ۵ سالگی در جنگل رها گشت. مارینا توانست پنج سال همراه با میمون های کاپوچین زندگی کند و زنده بماند. او بعدا توسط شکارچیان نجات داده شد و اکنون در انگلیس زندگی می کند. خانم چاپمن کتابی به نام «دختر بی نام» را منتشر نموده و در آن سرگذشت خود را شرح داده است.

 

کودکان گرگی جنگ جهانی دوم


بچه های جنگلی؛ کودکان عجیبی که که به جای پدر و مادر توسط حیوانات بزرگ شدند



در پایان جنگ جهانی دوم، بچه های آلمانی به خاطر ظاهر عجیب و رها بودن در خیابان ها، در کشورهای شوروی و لهستان با عنوان «کودکان گرگی» شناخته می شدند. در سال ۱۹۴۵، بسیاری از آن ها در جنگل ها و خیابان های منطقه پراسیا سرگردان بودند و پیشروی های ارتش سرخ یتیمشان کرده بود. کودکان زیادی بر اثر سرما و گرسنگی جانشان را از دست دادند. برخی از آن ها نیز توسط اهالی دلسوز لیتوانی، در مناطق روستایی پذیرفته شدند.

 

کاسپِر هاسِر


بچه های جنگلی؛ کودکان عجیبی که که به جای پدر و مادر توسط حیوانات بزرگ شدند



داستان این شخص در سال ۱۸۲۸ میلادی شکل گرفته است. یک پسر نوجوان که به طور ناگهانی در خیابان های نورمبرگ دیده شد، به پلیس محلی گفت که مدت زیادی در یک اتاق زندانی بوده است. بعدها یک ناظم مدرسه به آن تدریس کرد و دریافت که وی پسر باهوشی است. آقای هاسر در سال ۱۸۳۳ درگذشت؛ بدون آن که معمای ظاهر شدنش در خیابان حل شود.

او قبل از مردن، اظهار داشت که یک غریبه، بسته ای حاوی یک پیغام مرموز به وی داده و سپس چاقویی را درون سینه اش فرو کرده است. معمای ظاهر شدن و مرگ ناگهانی آقای هاسر، با وجود گذشت سال های زیاد، همچنان به صورت یک راز باقی مانده.




۲۶ آبان ۱۳۹۵ - ۱۵:۴۵





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 113]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن