تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس چهل روز خود را براى خدا خالص كند چشمه هاى حكمت از قلب وى بر زبانش جارى مى شو...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1813077754




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

خودزنی قاتل برای شکایت از مقتول


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک:  ۲ جوان که در جریان درگیری با مرد همسایه‌شان وی را به قتل رسانده‌اند در جلسه محاکمه مدعی شدند که نه‌تنها انتظار مرگ وی را نداشتند بلکه می‌خواستند از مقتول شکایت کنند.

به گزارش همشهری، روز 25مرداد سال94 مردي به كلانتري111 هفت‌چنار رفت و گفت برادر 53ساله‌اش كه از 2روز قبل در جريان درگيري با 2پسر جوان مجروح شده و به كما رفته بود جانش را از دست داده است. با اعلام اين خبر به دستور بازپرس دادسراي جنايي تحقيقات در اين‌باره آغاز شد. بررسي‌ها نشان مي‌داد 2پسر جوان 2شب قبل در نزديكي دو راهي قپان مقتول را مورد ضرب و شتم قرار داده و گريخته‌اند.

به اين ترتيب آنها به نام‌هاي حامد و بهنام دستگير شدند. تحقيقات از متهمان نشان مي‌داد مقتول كه 2سال قبل وقتي آنها در كوچه ايستاده بودند به آنها تذكر داده بود، متهمان به‌خاطر همين تذكر از وي كينه به دل گرفته بودند و شب حادثه با اين انگيزه وي را مورد ضرب و شتم قرار داده‌اند.

در چنين شرايطي پرونده با صدور كيفرخواست به دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد. در جلسه محاكمه كه صبح ديروز در شعبه دوم برگزار شد نماينده دادستان اتهام حامد را مباشرت و اتهام بهنام را معاونت در قتل عمدي اعلام كرد و سپس اولياي دم خواستار قصاص قاتل شدند. در ادامه حامد در دفاع از خودش گفت: آن شب از عروسي برگشته بوديم. در كوچه مقتول كه همسايه‌مان بود را ديدم. او از قبل به ما تذكر داده بود كه توي كوچه نايستيم. آن شب باز هم تذكر داد و من يك سيلي به او زدم.

او روي زمين افتاد و سرش به قفل روي كركره مغازه‌اي برخورد كرد. فكر نمي‌كردم اين ضربه باعث مرگش شود و فرار كردم. در ادامه بهنام در جايگاه ايستاد و گفت: وقتي من رسيدم دعوا شروع شده بود. به حامد گفتم بيا برويم اما او ول كن نبود. تا اينكه مقتول روي زمين افتاد و فرار كرديم.ما فكرش را نمي‌كرديم كه مرد همسايه جانش را از دست بدهد و حتي بعد از حادثه خودزني كرديم تا اگر كار بالا گرفت از او شكايت كنيم.در پايان اين جلسه قضات دادگاه براي تصميم‌گيري وارد شور شدند.

۲۴ آبان ۱۳۹۵ - ۰۸:۳۵





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن