تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 1 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خداوند! زبان را عذابى دهد كه هيچ يك از اعضاى ديگر را چنان عذابى ندهد. زبان گويد...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1817526720




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

موراکامی؛ نویسنده‌ای که از خودش خسته می‌شود


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: خبرگزاری ایسنا: «موراکامی» نویسنده ژاپنی است که هر سال بر سر شانس او برای کسب نوبل ادبیات، بحث و گمانه‌زنی‌های زیادی راه می‌افتد. او نویسندگی را از ۲۹ سالگی شروع کرده؛ در حال تماشای یک بازی بیسبال بوده که ناگهان به خودش می‌گوید: فکر می‌کنم می‌توانم یک رمان بنویسم.
 

نویسنده‌ای که از خودش خسته می‌شود
 


 
سایت «باستل» در ادامه می‌نویسد: «هاروکی موراکامی» از همان‌جا مستقیم به خانه می‌رود و نگارش کتابی را که «آواز باد را بشنو» نام گرفته، شروع می‌کند. از آن زمان تاکنون او بیش از ۲۰ کتاب از رمان‌های علمی - تخیلی گرفته تا مجموعه داستان‌های فانتزی و آثار غیرداستانی طنز به نگارش درآورده و کتاب‌هایش به بیش از ۵۰ زبان ترجمه شده است.

از ورود این داستان‌نویس ژاپنی به عرصه بین‌المللی کتاب، ۳۷ سال می‌گذرد و تا امروز میلیون‌ها نسخه از آثار او در نقاط مختلف جهان به فروش رسیده است. با توجه به این پیشینه درخشان ادبی، می‌توان «هاروکی موراکامی» را یکی از الگوهای مناسب در مسیر یادگیری فن نویسندگی دانست. در این گزارش ۱۵ نقل قول از او درباره نویسندگی را مرور می‌کنیم:

۱. نوشتن همه رمان‌ها یک جور است؛ استخوان‌ها را جمع می‌کنی و دروازه خودت را می‌سازی، اما مهم نیست آن دروازه چقدر فوق‌العاده باشد، چون این به تنهایی باعث زنده شدن یک رمان نمی‌شود. داستان چیزی این دنیایی نیست. یک داستان واقعی نیاز به نوعی غسل تعمید جادویی دارد تا جهان این طرف را با دنیای آن سو ارتباط دهد.

۲. داستان کوتاهی که مدت‌ها پیش نوشته‌ام، نصفه‌شب سرزده وارد خانه‌ام می‌شود، مرا تکان می‌دهد تا بیدارم می‌کند و فریاد می‌زند: هی! الان که وقت خواب نیست! نباید فراموشم کنی، هنوز باید یک چیزهایی بنویسی! من که مسخ آن صدا شده‌ام، خودم را می‌بینم که دارم یک رمان می‌نویسم. می‌توانم بگویم داستان‌های کوتاه و رمان‌های من در درونم به روش طبیعی و ساختارمند با هم در ارتباط هستند.

۳. جایی تاریک، سرد و خلوت است؛ یک زیرزمین در روح تو. این مکان می‌تواند برای ذهن انسان خطرناک باشد. من می‌توانم در را باز کنم و وارد تاریکی شوم، اما باید مراقب باشم. داستانم را آن‌جا پیدا می‌کنم. بعد آن را به سطح می‌آورم و وارد دنیای واقعی‌اش می‌کنم.
 

نویسنده‌ای که از خودش خسته می‌شود



۴. اهمیت داستان را برای خودم می‌دانم، چون اگر می‌خواهم خودم را بیان کنم، باید یک داستان بسازم. بعضی‌ها اسمش را تخیل می‌گذارند. برای من خیال نیست، فقط یک نوع نگاه کردن است.

۵. چیزی به نام نویسندگی بی‌نقص وجود ندارد، درست مثل یاس مطلق که وجود ندارد.

۶. حافظه مثل داستان می‌ماند، یا این‌که داستان است که به حافظه شباهت دارد. یک‌بار که داشتم داستان می‌نوشتم، این فکر به ذهنم آمد که حافظه مثل یک نوع داستان است یا بالعکس. در هر صورت، مهم نیست چقدر سعی کنی همه چیز را با دقت شکل دهی، زمینه داستان دائم این طرف و آن طرف سرگردان است تا زمانی که دیگر آن‌جا نباشد. تو می‌مانی و یک دسته بچه گربه که این‌ور و آن‌ور می‌لولند؛ گرم از زندگی و به طور ناامیدانه‌ای بی‌ثبات. و بعد برای این‌که این چیزها را به عنوان اجناس قابل فروشی عرضه کنی، اسم محصولات کامل‌شده روی‌شان می‌گذاری. گاهی فکر کردن به آن‌ هم شرم‌آور است. صادقانه بگویم، این مسأله باعث می‌شود خجالت بکشم.

۷. اغلب موقع نوشتن با خودم فکر می‌کنم و این جملات را مرور می‌کنم: حقیقت دارد، کلمه جدیدی وجود ندارد. شغل ما بخشیدن معانی جدید و مفاهیم خاص به واژه‌هایی کاملا معمولی است. این فکر به من قوت قلب می‌دهد. منظورم این است که زمین‌های ناشناخته هنوز پیش روی ماست، قلمروهای حاصلخیزی که تنها در انتظار بارور شدن به دست ما هستند.

۸. به نظر من حافظه مهم‌ترین دارایی بشر است. یک نوع سوخت است؛ می‌سوزد و تو را گرم می‌کند. حافظه من مثل یک صندوقچه است. کشوهای متعددی درون این صندوق جای دارد. وقتی می‌خواهم یک پسر ۱۵ ساله باشم یک کشوی به‌خصوص را باز می‌کنم و چشم‌اندازی را می‌بینم که به عنوان پسری در کوبه دیدم. می‌توانم هوا را استنشاق کنم، زمین را لمس کنم و سبزی درختان را ببینم. به همین خاطر است که می‌خواهم یک کتاب بنویسم.

۹. رمان‌نویسی برایم یک چالش است، اما داستان نوشتن یک لذت. اگر نوشتن رمان مثل ایجاد یک جنگل باشد، داستان‌نویسی بیشتر شبیه پرورش یک باغ است.
 

نویسنده‌ای که از خودش خسته می‌شود



۱۰. وقتی شروع به نوشتن می‌کنم، هیچ نقشه‌ای ندارم. فقط صبر می‌کنم تا داستان خودش بیاید. من انتخاب نمی‌کنم که چه نوع داستانی باشد یا چه اتفاقی قرار است در آن بیفتد.

۱۱. هربار که کتابی می‌نویسم، پایم را در کفش متفاوتی می‌گذارم. چون گاهی از این‌که خودم باشم، خسته می‌شوم. این‌طوری می‌توانم فرار کنم. این یک خیال است. اگر نتوانی تخیل کنی، پس کتاب نوشتن به درد نمی‌خورد.

۱۲. وقتی درباره فردی ۱۵ ساله می‌نویسم، می‌پرم و برمی‌گردم به روزهایی که خودم آن سنی بودم. مثل یک ماشین زمان است. همه چیز را به یاد می‌آورم. باد را حس می‌کنم. هوا را استنشاق می‌کنم. خیلی واقعی، خیلی واضح.

۱۳. هر نویسنده تکنیک نویسندگی خودش را دارد؛ آنچه می‌تواند یا نمی‌تواند در مورد توصیف مسائلی مثل جنگ یا تاریخ انجام دهد. من در نوشتن این چیزها تبحر ندارم. اما تلاشم را می‌کنم، چون احساس می‌کنم لازم است درباره این مسائل بنویسم.

۱۴. رویاپردازی شغل روزانه رمان‌نویسان است. اما به اشتراک گذاشتن رویاهایمان وظیفه مهم‌تر ماست. بدون حس شریک شدن رویاها، ما نمی‌توانیم رمان‌نویس شویم.

۱۵. داستان‌های کوتاه من مثل سایه‌های نرم و اثر انگشت‌های کمرنگی هستند که من در این جهان گذاشته‌ام. جای دقیق تک‌ تک آن‌ها و حسی را که آن زمان داشتم یادم است. داستان‌های کوتاه مثل تابلوهای راهنمای قلب من هستند.

«هاروکی موراکامی» ۶۷ ساله بیش‌تر کتاب‌هایش را به سبک سوررئال به نگارش درآورده‌ است. از معروف‌ترین کتاب‌های او که یکی از مطرح‌ترین نویسندگان معاصر است، می‌توان به «کافکا در کرانه» و «جنگل نروژی» و جدیدترین اثرش «سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش» اشاره کرد.




۱۹ آبان ۱۳۹۵ - ۱۵:۵۲





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 105]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن