واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: عضو خائن خانواده را دودستي چسبيدهايم!
به هر شكلي هم كه بسنجياش و خوبيها و بديهايش را كنار هم بگذاري باز هم ميبيني كه انگار معايبش از مزاياي آن بيشتر است.
نویسنده : وحيد پورثاني
به هر شكلي هم كه بسنجياش و خوبيها و بديهايش را كنار هم بگذاري باز هم ميبيني كه انگار معايبش از مزاياي آن بيشتر است. غريبهاي بود كه كمكم به عنوان يك دوست وارد زندگيمان شد و آنقدر چربزباني كرد كه به او مثل اعضاي خانواده يا شايد هم كمي بيشتر علاقهمند شديم. نميدانم اين فضا چيست كه اعتيادش از انواع مخدرها بيشتر و تركش دشوارتر است. فضاي مجازي صميميترين و در عين حال خائنترين دوستي است كه به زندگيمان راه ميدهيم؛ آنقدر خودخواه است كه برايش مهم نيست دلبستگي به آن ما را از همسر، فرزند و تمامي اعضاي خانواده دور ميكند. بدتر از همه اين است كه خودمان به خودخواهي و خائن بودنش ايمان داريم ولي نميتوانيم از محيط خصوصي خانوادهمان اخراجش كنيم.
گوشيهاي چسبدار
گاهي تصور ميكني تبلتها و گوشيهاي موبايل بعضي افراد چسب دارد آن هم نه چسبي بيكيفيت بلكه با چسبندگي بالا و درجه يك، يعني آنقدر قدرتش بالاست كه شخص نميتواند براي يك لحظه هم كه شده گوشي را زمين بگذارد؛ مرد از زماني كه وارد خانه ميشود گوشياش در دستش و تمام توجهش به مطالب رنگارنگ فضاي مجازي است. حالا تصور كنيد كه چنين شخصي متأهل باشد؛ همسرش تمام روز را به انتظار نشسته تا او به خانه برگردد ولي به جاي دريافت محبت، بيتوجهي ميبيند و همين اولين دليل ميشود براي فاصله گرفتن زن و شوهر از يكديگر. البته عكس اين موضوع هم وجود دارد يعني خانم دائماً درگير فضاي مجازي و گروههاي اجتماعي است و اين مرد است كه از كمتوجهي همسرش آسيب ميبيند و فاصله ميگيرد. اين فاصلهها تنها در همين حد نميماند و به دنبالش اختلافاتي است كه اتفاقاً گاهي خيلي هم شديد ميشود؛ اختلافاتي كه منشأشان ايجاد حريم خصوصي مستقل از هم در زندگي مشترك و ايجاد شك و شبهه زوجين نسبت به يكديگر است.
كودكان فضاي مجازي را يكي از اعضاي خانواده ميدانند
در بعضي خانوادهها كودك از زمان تولد با پدر و مادري مواجه ميشود كه بيشتر وقتشان را براي چرخيدن در فضاي مجازي صرف ميكنند و از آنجا كه كودكان هر آنچه را ميبينند عيناً تكرار ميكنند خودشان هم ناخواسته تبديل به كودكان اينترنتي ميشوند يعني كودكان، اين فضا را به عنوان يكي از اعضاي خانواده ميپذيرند؛ عضوي كه شايد حتي آن را بيشتر از بقيه اعضا دوست داشته باشند و وابستهاش شوند. به همين خاطر آنها ياد ميگيرند نياز دريافت محبت و آنچه بايد بياموزند و ساير نيازهايشان را از اين عضو ثابت خانواده بخواهند و درواقع همين موضوع آنها را با كمبودها و مشكلاتي روبهرو ميكند كه در آينده گريبانشان را خواهد گرفت؛ مشكلاتي نظير كمبود محبت، بلوغ زودرس، بيتوجهي نسبت به اعضاي خانواده، تظاهر كردن و چاپلوسي در زندگي واقعي.
ديدگاه يك كارشناس
فاطمه داورينيا، كارشناس روانشناسي كودك درباره اعتياد كودكان به فضاي مجازي ميگويد: اگر از آسيبي كه استفاده از تبلت و گوشي به چشمان كودكان ميزند بگذريم استفاده از اين وسايل و ورود كودكان به اينترنت باعث ميشود آنها خيلي سريعتر از آنچه بايد با موضوعاتي كه مناسب سنشان نيست آشنايي پيدا كنند.
امروزه بعضي از پدر و مادرها و گاهي مربيان كودكان با اين تصور كه اينترنت هوش كودكان را تقويت و به آنها كمك ميكند تا سريعتر استعدادشان شكوفا شود به فرزندان اجازه ميدهند وارد اينترنت شوند، در حالي كه گاهي دادن همين مجوز كودكان را با محيطي آشنا ميكند كه براي هيچ سني فيلتري ندارد و ممكن است آنها را به بيراهه بكشاند. امروزه با وجود اينترنت و فضاي مجازي همان اندازه كه كودكان به علوم روز دنيا دسترسي پيدا ميكنند به منبعي از موجهاي منفي هم دست مييابند. بنابراين اگر قرار باشد كودكان اجازه استفاده از اينترنت را داشته باشند بايد با دقت زيادي كنترل شوند تا مبادا به جاي اينكه اين فضا باعث پيشرفتشان شود آنها را به عقب پس نزند.
موبايل و تبلت ممنوع
مدير شركت دوست نداشت كارمندانش محدود باشند به همين خاطر نه تلفن همراه و نه استفاده از اينترنت ممنوع نبود. كمي كه گذشت متوجه شد روزبهروز راندمان كاري كاهش پيدا ميكند و كيفيت محصولات توليدي پايينتر ميآيد. پيدا كردن علت اين مسئله كار دشواري نبود؛ كارمندان سعي ميكردند وظايفي كه به عهدهشان گذاشته شده را در مدت خيلي كوتاهي انجام دهند، البته نه به نحو احسن بلكه تنها براي رفع تكليف. آنها دوست داشتند كارها هرچه سريعتر انجام شود تا بتوانند وقت بيشتري را صرف چرخيدن در فضاي مجازي كنند. خيلي طول نكشيد كه قانون شركت تغيير كرد. كارمندان بايد گوشيهايشان را بيصدا در كيفشان ميگذاشتند، استفاده شخصي از اينترنت و موبايل هم ممنوع اعلام شد. بعضي از كارمندان نتوانستند طاقت بياورند و از شركت رفتند ولي آنهايي كه ماندند در كنار نيروهاي جديد خودشان را با شرايط وفق دادند و زمان بيشتري را صرف افزايش كيفيت توليدات شركت كردند و همين موضوع اين شركت رو به سقوط را با شرايطي مطلوب در سكوي ترقي و پيشرفت قرار داد.
نه لباس مشكي، نه شربت و شيريني
اين كه ميگويند جنگ نرم ضربههاي بيشتري ميزند بيراه نيست، شيوههايي نرم با ضربههايي سخت. انگار بعضيها تنها براي اين به فضاي مجازي آمدهاند كه به اعتقادات چندين ساله مسلمانان توهين كنند؛ اعتقاداتي كه به خاطرشان محرمها مشكي ميپوشيم و نيمه شعبان شربت و شيريني پخش ميكنيم؛ آنها انگار آمدهاند تا با بيان مطالبي بيمدرك و تنها با استناد به تاريخي از خود در آورده به مسلمانان بگويند در اشتباهيد و حالا از آنجا كه خيليها به دنبال مرجع اين مطالب پوچ نميروند ممكن است گفتههايشان را باور كنند و كمكم تبديل شوند به همان افراد بياعتقادي كه صاحبان اين جنگ ميخواهند. آنهايي هم كه اينها را باور نميكنند بعد از تكرار مكررات به خودشان ميآيند و ميبينند به آنچه اعتقاد داشتهاند بياعتقاد شدهاند و حالا همان اعتقادات پوچ ملكه ذهنشان شده و اتفاقاً تبديل شدهاند به افرادي كه ديگر نه مشكي ميپوشند و نه شربت و شيريني پخش ميكنند؛ افرادي كه خودشان هم نميدانند چرا ولي طوطيوار هرآنچه را در گروههاي اجتماعي اينچنيني خواندهاند تكرار ميكنند و ادعا ميكنند نه به امام حسين(ع) اعتقاد دارند نه به عاشورا و نه كربلا...
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۳۹۵ - ۱۵:۵۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]