واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: وضعيت چالشهای آب در استان چهارمحال و بختیاری
در دنیای علم می گویند درک سوال نصف جواب است و در خصوص آب استان نیز شناخت موانع و چالشها و مشکلات موجود اولین گام در راه بر طرف کردن آنها و حل معضلات گوناگونی است که در زمینه منابع و مصارف آب استان وجود دارد. در هر بخش از این مطلب دنباله دار یکی از چالشهای موجود در مسیر برنامه ریزی منابع آب استان مرور خواهد شد :
نویسنده : عبدالله خدابنده
1 - عدم شناخت مرجع نهائی گزارش دهی در خصوص وضعیت آب استان می دانید که مهمترین سرمایه خداداد استان ما منابع آبی است که به واسطه موقعیت خاص جغرافیایی و زمین شناختی آن ایجاد و در سالهای اخیر و با وجود خشکسالی ها و تغییرات اقلیمی رخ داده اهمیت آنها بیش از پیش می باشد. متاسفانه این روزها شاهد اظهار نظرهائی غیر کارشناسی و غیر فنی در زمینه طرحهای توسعه منابع آب در سایتهای مجازی و تریبونهای مختلف توسط افراد غیر متخصص یا سازمانهای مردم نهاد (NGO) هستیم که تلاش به ظاهر طبیعت دوستانه و دلسوزانه آنها بیشتر به انسداد توسعه و پیشرفت این استان منجر شده است. از یک سو شعار محرومیت و کمتر توسعه یافته بودن استان چهارمحال و بختیاری را سر می دهیم و گله می کنیم که چرا ما هم به اندازه استانهای توسعه یافته و مرفه همجوار از درآمد و امکانات آنچنانی برخوردار نیستیم و از سویی دیگر در اجرای طرحهای گوناگونی که قرار است در استان ما توسط دولت یا بخش خصوصی سرمایه گذاری شود سنگ اندازی می کنیم. برای مثال آنها که دلشان برای مارمولکها و درختان محدوده نیروگاه برقابی خرسان 3 می سوزد آیا یک لحظه به شرایط فقر فرهنگی و مالی مردم محروم منطقه نیز فکر می کنند یا در این اواخر سری به آنجا زده و از نزدیک فلاکت را در آن دیار مشاهده کرده اند؟ مگر نه اینکه مجری طرح حاضر شد دو برابر درختانی که در آینده در دریاچه سد به زیر آب خواهند رفت در هر منطقه ای که منابع طبیعی استان و محیط زیست مشخص کنند درختکاری کرده و با تانکر آنها را آبرسانی نماید؟ مگر نه اینکه مجری طرح حاضر است برخی از خدمات عمومی مانند احداث پل و جاده و به کارگیری نیروهای بومی منطقه را نیز در دستور کار این پروژه عظیم و ملی قرار دهند؟ اما می بینیم که عده ای با محاسبه مقدار اکسیژن تولیدی هر درخت در شبانه روز و ضرب کردن آن در تعداد روزهای سال و ... خسارت هر درخت را در حدود 150 میلیون تومان تعیین می کنند و در تعداد درختان ضرب کرده و دست آخر هم به این نتیجه می رسند که نباید این طرح اجرا شود و از همه بدتر برخی از این افراد در کارگروههای صدور مجوزات اینگونه طرحها نیز عضویت داشته و چه جنجالها راه نمی اندازند و چه جلساتی را که به تنش نمی کشند تا حرف خود را به کرسی بنشانند ! باید از این آقایان و خانمها پرسید اگر دلتان برای طبیعت ناب و بکر و اکوسیستم جانوری و محیط زیست و امثال آنها می سوزد پس چرا با دوچرخه سر کار نمی روی و با دود اگزوز ماشینتان این همه هوا را آلوده می کنید؟ برای آتش سوزی جنگلها در استان یا برای آنهمه درختی که از سر ناچاری و فقر تبدیل به ذغال می شوند و شما با همان ذغالهای ناب کباب درست کرده و نوش جان می کنید چه کرده اید؟ اما وقتی قرار است کارخانه تولید کمپوست یا بازیافت زباله ای یا تصفیه فاضلابی یا هر طرح دیگری در گوشه ای از استان احداث شود تازه یادشان می افتد که کارشناس یعنی کسی که متری دستش داده اند تا بر اساس درسهایی که در دانشگاه خوانده و نیمی از آنها را هم بعد از فارغ التحصیلی به فراموشی سپرده است و یا بخشنامه ها و دستورالعملهای ناقص و متناقصی که خود همین دولت دستش داده و از همه بدتر برای اظهار فضل و اینکه دیگران گمان نکنند این یارو چیزی حالیش نیست به نکات منفی می پردازد و یادش می رود که اگر در موضوعی قوانین مبهم یا گنگ یا تفسیر بردار بودند و کارها گره خورد و روند پیشرفت و توسعه را مختل کرد باید یک کارشناس بتواند راهکار ارائه بدهد و یک بازی برد – برد که هم کمترین خسارت به محیط وارده شده و آنهم با راهکارهایی جبران شود و هم منافع ملی و استانی را پوشش بدهد را رهبری نماید وگرنه یک ربات برنامه ریزی شده هم می تواند موضوعات را با بخشنامه ها و ... تطبیق داده و رد کند ! متاسفانه سازمانهای مردم نهاد (NGO) در استان ما سرنا را از سر گشادش می زنند و جهان وطنی فکر می کنند، به آدم قد بلندی می مانند که پیش پای خود را نمی تواند ببیند و بدتر اینکه هر چه می خواهند می گویند و می نویسند و پاسخگو به هیچ نهاد و ارگانی هم نیستند ! یادم هست یکی از اعضای یکی از همین سازمانها در استان برای مدتی تبلیغ می کرد که ساختن سدها باعث تغییر اقلیم و کاهش بارندگی ها و خشکسالی و ... شده است و برای شاهد آوردن گفته های خودش این را علم می کرد که در آمریکا سدها را خراب می کنند و ما تازه داریم می سازیم ! و باز هم بدتر اینکه از گزارشی ذکر به عمل می آورد که کارشناسی مرتبط با آب در همین استان نوشته و این موضوع را ثابت کرده است! با پیگیری های بعدی معلوم شد که اولا نه تنها این خانم هیچ تخصصی در زمینه آب و خاک و محیط زیست و زیست شناسی و جانور شناسی و اقلیم شناسی و جغرافیا و زمین شناسی و فیزیک و شیمی و عمران و ... ندارد و فقط عضو دو آتشه یکی از همین سازمانهای مردم نهاد می باشد بلکه آن تحقیقی که گفته نه انجام شده و نه گزارشی در این خصوص وجود دارد و آن کارشناس هم تکذیب کرد که چنین کاری را کرده است ! آیا مطرح شدن به قیمت نابودی این استان ارزش دارد؟ هستند کسانی که میدان را خالی و فراخ دیده و هوس تازیدن کرده اند و در مورد منابع و مصارف آب استان اعداد و ارقامی ارائه می دهند که هیچ همخوانی با واقعیت نداشته و ادعا می کنند که آنها را از مراجع مربوطه پرسیده یا گرفته اند ! برای مثال کسی بود که ادعا می کرد آب چشمه سفید ( در شهرستان بروجن ) بهترین آب معدنی دنیاست ! و از وقتی که از وی نتایج آنالیز شیمیایی آب این چشمه و مقایسه آن با سایر آب معدنی های دنیا و حتی داخل کشور خواسته شد دیگر خبری از وی در دست نیست ! از این نمونه آدمها که مترصد فرصتی برای خودنمایی و عرض اندام هستند و عرض خود می برند و زحمت دیگران می دارند در این استان فراوان است ! حال سوال اینجاست که بلاخره مرجع آمار و اطلاعات منابع آب استان کیست و کدام آمار بایستی مبنای سخنها و برنامه ریزی های توسعه قرار گیرد؟ هر گاه به این سوال پاسخ درستی دادیم آن موقع باید با مراجعه به آن مرجع اطلاعات را دریافت و سپس انتشار دهیم. اگر بر اساس تصورات شخصی و سلیقه ها و شنیده ها و کشف و شهود بخواهیم آمار بدهیم یا اظهار نظر کنیم وضع به همین منوال خواهد بود که می بینیم. ساعتها را بگو بخوابند ، بیهوده زیستن را نیازی به شمارش نیست ! دل گفت مرا علم لدنی هوس است تعلیم دهم اگر تو را دسترس است گفتم که الف گفت دگر هیچ مگو در خانه اگر کس است یک حرف بس است
منبع : جوان آنلاين
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]