تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1817590141
چگونه پوپولیسم در غرب زنده شد؟
واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: وقایع اتفاقیه: منتقدان و تحسینکنندگان دونالد ترامپ، احتمالا روی یک چیز توافق دارند: او متفاوت است. یکی از حامیان جمهوریخواه، نیوت گینگریچ، ترامپ را «منحصربهفرد و فوقالعاده باتجربه» توصیف میکند؛ البته در برخی موارد ـ بعد سلبریتیبودن و انعطافپذیریاش در برابر حقایق ـ او غیرمعمول است. ترامپ بخشی از خیزش گسترده پوپولیسم بوده که در جهان غرب به پا شده است. این خیزش را میتوان در کشورهای مختلف و در شرایط متفاوتی احساس کرد؛ از سوئد مرفه تا یونان بحران زده.
در بیشتر جاها، پوپولیسم یک جنبش مخالف باقی مانده، هرچند قدرتش در حال رشد است. در برخی جاها، از جمله مجارستان، پوپولیسم درحال حاضر ایدئولوژی حاکم بوده و تقریبا در همهجا توجه مردم را جلب کرده است. پوپولیسم چیست؟ این پدیده، معانی متفاوتی برای گروههای مختلف دارد اما در همه نسخههایش، ظن و خصومت نسبت به نخبگان، جریان اصلی سیاسی و نهادهای تأسیسشده، مشترک است.
پوپولیسم خود را بهعنوان سخنگوی مردم عادی فراموششده میشناسد و اغلب خود را صدای میهنپرستان واقعی میداند. ترامپ در آوریل 2016، در والاستریت ژورنال مینویسد: «تنها پادزهر برای پایاندادن به دههها حکومت ویرانگر، از سوی یک مشت از نخبگان، تزریق جسارت به اراده مردم است. مردم حق دارند و حکومت نخبگان در اشتباه است.» از لحاظ تاریخی، پوپولیسم از هر دو جناح چپ و راست ظهور میکند و هر دو نمونه امروز در حال شکوفایی هستند. از برنی سندرز تا ترامپ، از سیریزا در جناح چپ یونان که به قدرت رسید تا جبهه ملی در فرانسه اما پوپولیسم جناح چپ، امروزه نه متمایز عمل میکند و نه گیجکننده است. کشورهای غربی همواره احزاب افراطی دست چپی را داشتهاند که جناح چپ را برای تکیه بر جریان اصلی بازار و منطبقشدن با کسبوکارهای بزرگ محکوم میکردند. در پی جنگ سرد، احزاب چپ بسیار به سمت میانه نزدیک شدند ـ بیل کلینتون در ایالاتمتحده و تونی بلر در بریتانیا را در نظر بگیرید ـ بنابراین این شکاف ایجادشده از سوی پوپولیستها پر شد. این شکاف تا پیش از ظهور بحران اقتصادی در سالهای 2007 و 2008، خالی مانده بود. جای تعجب ندارد که پس از تجربه بدترین بحران اقتصادی از زمان رکود بزرگ، جناح چپ پوپولیستی موجی از انرژی را جذب کرده باشد.
احزاب راست پوپولیستی ازسویدیگر، یکی پس از دیگری در کشورهای اروپایی در حال برخاستن هستند. جبهه ملی فرانسه در وضعیتی قرار دارد که میتواند به دور دوم انتخابات ریاستجمهوری در سال آینده راه یابد. حزب آزادی اتریش تقریبا موفق به کسب پست ریاستجمهوری در سال جاری شده است. هر چند هنوز تمام کشورها تسلیم وسوسه جناح راست پوپولیست نشدهاند. بهعنوان مثال، اسپانیا که تجربه دیکتاتوری جناح راست را دارد، تمایل بسیار اندکی به این احزاب نشان میدهد اما آلمان کشوری که در تاریخش بیش از همه جا با افراطگرایی دستوپنجه نرم کرده، درحالحاضر با حزب پوپولیستی دست راستی با قدرت رو به رشد، روبهرو است؛ البته ترامپ هم وجود دارد.
درحالی که بسیاری از آمریکاییها معتقدند که ترامپ پدیدهای منحصربهفرد است، شواهد موجود چیز دیگری را نشان میدهند. جاستین گست، دانشمند علوم سیاسی، پیش از این ماجراجوییهای ترامپ با الهام از احزاب راست افراطی بریتانیا، از آمریکاییهای سفیدپوست پرسیده بود که آیا به حزبی که از سیاستهای «توقف مهاجرت انبوه، اختصاص کار آمریکایی به کارگران آمریکایی، حفظ میراث مسیحی آمریکا و جلوگیری از حضور مسلمان» حمایت کند، رأی خواهند داد؟ پاسخ مثبت 65 درصدی به این نظرسنجی، نشان داد که ترامپیسم وجود دارد و میتواند رقابت کند.
چرا غرب، چرا حالا؟
در جستوجوی منابع اصلی پوپولیسم، میتوان نصحیت شرلوک هلمز را گوش کرد که میگفت: به سگی که پارس نمیکند، توجه کن. پوپولیسم تا حد زیادی در آسیا وجود ندارد حتی در اقتصادهای پیشرفتهای مانند ژاپن و کرهجنوبی. این پدیده درواقع از آمریکایلاتین نیز در حال عقبنشینی است؛ جایی که پوپولیستهای چپگرا در آرژانتین، بولیوی و ونزوئلا کشورهای خود را در دهه گذشته به زمین زدهاند. در اروپا بااینحال، پوپولیسم تقریبا در همهجا مدام در حال قویترشدن است اما ریشههای آن عمیقتر از چیزی است که تصور میکنید. در تحقیقی مهم در مدرسه کندی دانشگاه هاروارد، نشان داده شده که از دهه 1960 تا امروز، سهم پوپولیستهای دست راستی در انتخابات کشورهای اروپایی دو برابر شده و این رشد برای پوپولیستهای دست چپی، پنج برابری است.
یافته مهم دیگر این مقاله این است که بحرانهای اقتصادی، محورهای سیاسی را تعیین میکنند. چه چیزی میتواند این تغییر را توضیح دهد؛ تغییری که بهطور عمده در جهان غرب در حال اتفاقافتادن است؟ اروپا و شمال آمریکا شامل کشورهایی با شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی متفاوتی هستند اما همه آنها با یک سکون چالشی اقتصادی مشترک روبهرو شدهاند. با انواع سیاستهای مختلف اتخاذشده، همه کشورهای غربی افت در رشد را از سالهای 1970 به بعد تجربه کردهاند. کشورهای غربی از ایالاتمتحده آمریکا تا لهستان، سوئد و یونان، همه کاهش در نرخ باروری را دیدهاند و میزان آن متفاوت است اما در همهجا وجود دارد. خانوادهها کوچکتر شدهاند، کارگران کمتری به نیروی کار وارد میشوند و صفوف بازنشستگان هر سال تورم را مشاهده میکنند. این موضوع یعنی تأثیر اساسی و منفی رشد اقتصادی، وضعیت سیاسی را تغییر داده و رشد اندک، اقتصاد جهانی را تحتتأثیر قرار میدهد.
از اقتصاد به فرهنگ
پایان جنگ سرد با بیاعتباری سوسیالسیم در تمام اشکالش، موجب شد احزاب چپ در همهجا به سمت میانه متمایل شوند. در بحث قدرت، بهویژه پس از بحران مالی جهانی، محافظهکاران خود را در اقتصاد مختلط اسکان دادند و لیبرالها به بازار چسبیدند. برای مثال، تفاوت بین سیاستهای تونی بلر و دیوید کامرون واقعی بود اما در چشمانداز تاریخی، این تفاوتها فقط حاشیه است. حالا باوجود تمام تفاوتها بین ترامپ و کلینتون، در پایه و در نگاه کلان، سیاستهای اقتصادی آنها تفاوت چندانی وجود دارد. چه چیزی تغییر کرده است؟ نسل قدیمیتر بهویژه مردان، از آنچه بهعنوان حمله به تمدن شناخته میشود، دچار آسیبهای روانی شدیدی شدهاند.
رشد اقتصادی، ارزشی گرانقدر برای آنها بود که با از دست رفتنش، احساس ازدسترفتن تمدن خود را کردهاند. این افراد شروع به پشتیبانی از احزاب و نامزدهایی را کردهاند که معتقد هستند بالاتر و بهتر از بقیه، تغییرات فرهنگی و اجتماعی را کنترل کرده و گذشته باشکوه را بازخواهند گرداند. این امر در اروپا به معنی ظهور احزاب تازه است و در آمریکا بازگشت به جمهوریخواهانی که از شعارهای فرهنگی و اقتصادی پایهای استفاده میکنند. برای چندین سال دیگر، محافظهکاران در واشنگتن، تمرکز خود را بر اقتصاد باقی خواهند گذاشت زیرا در پشت صحنه، شکاف بین احزاب پایه در حال رشد است؛ جایی که موفقیت افرادی مانند ترامپ را به ارمغان خواهد آورد. نبوغ ترامپ در این است که میداند احساس رأیدهندگان با انجیل مقدس اقتصادی جمهوریخواهان (یعنی تجارت آزاد، مالیات کم و مقرراتزدایی) برانگیخته نمیشود بلکه نظرهای متفاوت فرهنگی و احساسی ناسیونالیستی آنها را به حرکت وامیدارد.
ملیت در برابر مهاجرت
جای تعجب نیست که اولینو مهمترین چیزی که ترامپ روی آن انگشت گذاشت و از آن سوءاستفاده کرد، مسئله مهاجرت بود. یک واقعیت پشت این شعارها برای ما که در عصر مهاجرت زندگی میکنیم، وجود دارد. جهانیشدن کالاها، خدمات و اطلاعات برای همه ما سهمی از مشکلات، رنجها و نپذیرفتن ایجاد کرده است. مردم، احساس دوگانهای نسبت به جهانیشدن دارند.
آنها از کالاها و خدمات جهانی استفاده میکنند اما کمتر مایل به پذیرش خارجیها و هجوم آنها به کشورهایشان هستند. بشر برای بیشتر تاریخ حضورش در زمین، در فاصله چندمایلی محل تولدش زندگی کرده اما در دهههای اخیر به مرور اوضاع تغییر کرده است. جوامع غربی، مردمی از سرزمینهای مختلف و فرهنگهای بیگانه را دیدهاند. در سال 2015، 250 میلیون مهاجر بینالمللی و 65میلیون آواره در سرتاسر جهان دیده شد. اروپا با 76میلیون نفر بزرگترین سهم را دریافت کرد؛ سهمی که اضطرابها را نیز در این قاره افزایش داد. این اضطراب برای رأیدهندگان در کنار مسائلی مانند نابرابری و رشد آهسته اقتصادی به تغییر نظر آنها منجر شده است.
ژاپن، مثالی دراینزمینه است؛ آنها 25 سال است رشد کند اقتصادی را تجربه میکنند اما مهاجران زیادی ندارند؛ در نتیجه، به تب پوپولیستی هم گرفتار نشدهاند. میزان این اضطراب در جامعه به تعداد مهاجران بستگی ندارد بلکه حسی است که در کشور بهوجود میآید بهویژه وقتی رسانهها مهاجران را در کنار تروریسم قرار میدهند و سیاستمداران پوپولیست بهخوبی از این اضطراب استفاده میبرند.
۱۷ آبان ۱۳۹۵ - ۰۷:۴۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]
صفحات پیشنهادی
زنده باد پوپولیسم!
محمد زعیمزاده در وطن امروز نوشت 1- تسامحا میتوان پوپولسیم را رویکرد دولت و جریان ادارهکننده امور جامعه برای اغوای مردم برابر خواستههای نخبگانی دانست پوپولیسم چون ریشه در اغوا و فریب مردم دارد حتما پدیدهای نامبارک است که با مردمگرایی و مردمسالاری فاصلهای جدی داردروحانی: تعامل سازنده به معنی لبخند زدن و ناهار خوردن با غربیها نیست
روحانی تعامل سازنده به معنی لبخند زدن و ناهار خوردن با غربیها نیستتاریخ انتشار پنجشنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۱۰ ۵۳ رئیسجمهور گفت برخی فکر میکنند وقتی ما میگوییم تعامل سازنده یعنی برویم و بنشینیم با غربیها و اروپاییها لبخند بزنیم با هم صحبت کنیچگونه می توان هنگام سقوط آسانسور زنده ماند؟
وب سایت روزیاتو - حامد آل محمد آسانسور وسیله ایست که همه ما با آن سر و کار داریم و به وفور از آن استفاده می کنیم این وسیله کاربردی جزء جدانشدنی زندگی ماست و نبود آن می تواند مشکلات زیادی برایمان به وجود بیاورد تصور ساختمان های بلند بدون آسانسور غیر ممکن است و نمی توان تیارانه بازماندگان اموات چگونه زنده میشود؟
یارانه بازماندگان اموات چگونه زنده میشود یکی از سوالاتی که برخی شهروندان به کرات درباره یارانه ها می پرسند این است که بعد از فوت سرپرست خانوار چطور یارانه قطع شده اعضای خانوار مجدد برقرار می شود به گزارش فرهنگ نیوز شصت و هشت مرحله از پرداخت یارانه نقدی دولت به خانوارهای ایمونالیزا اگر امروز زنده بود چگونه لبخند میزد؟+تصاویر
مونالیزا اگر امروز زنده بود چگونه لبخند میزد تصاویر حاصل ۳۶ ساعت کار با استفاده از دستگاههای دیجیتالی در نهایت نمایش چهار نقاشی کلاسیک است که در آن پرترههای کشیده شده سالهای دور در ظاهری امروزی به نمایش درآمدهاند و مهمترین این آثار مونالیزا اثر لئوناردو داوینچی پرتره رافاتعامل سازنده به معنی لبخند زدن و ناهار خوردن با غربیها نیست/اساس اقتصاد مقاومتی تولید درون زا است/ کاهش 10 می
تعامل سازنده به معنی لبخند زدن و ناهار خوردن با غربیها نیست اساس اقتصاد مقاومتی تولید درون زا است کاهش 10 میلیاردی قاچاق رئیسجمهور گفت برخی فکر میکنند وقتی ما میگوییم تعامل سازنده یعنی برویم و بنشینیم با غربیها و اروپاییها لبخند بزنیم با هم صحبت کنیم و ناهار بخوریم نه ایارانه بازماندگان اموات چگونه زنده میشود؟ | پایگاه خبری تراز
تراز یکی از سوالاتی که برخی شهروندان به کرات درباره یارانه ها می پرسند این است که بعد از فوت سرپرست خانوار چطور یارانه قطع شده اعضای خانوار مجدد برقرار می شود به گزارش تراز شصت و هشت مرحله از پرداخت یارانه نقدی دولت به خانوارهای ایرانی میگذرد و این موضوع همواره با کشکتاب «غرب چگونه غرب شد» نقد می شود
کتاب غرب چگونه غرب شد نقد می شود تهران-ایرنا- کتاب غرب چگونه غرب شد نوشته صادق زیباکلام با حضور وی نقد و بررسی می شود مدیر انتشارات دف روز یکشنبه در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا اظهار کرد صادق زیباکلام روز دوشنبه میهمان خانه کتاب نشر دف است تا خوانندگان آثار وی را در حضتعامل سازنده به معنی لبخند زدن با غربیها نیست
رئیسجمهور گفت برخی فکر میکنند وقتی ما میگوییم تعامل سازنده یعنی برویم و بنشینیم با غربیها و اروپاییها لبخند بزنیم با هم صحبت کنیم و ناهار بخوریم نه اینطور نیست تعامل سازنده مناسب کردن محیط روابط بینالمللی برای صادرات کالا و اشتغال جوانان است به گزارش جام جم آنلاین از پسردار نقدي: شيفتگان غرب روي اسب بازنده شرطبندي نکنند
سردار نقدي شيفتگان غرب روي اسب بازنده شرطبندي نکنند خودباختگان و شيفتگان غرب اگر حوصله ندارند اخبار و اطلاعات اوضاع آشفته و درهم ريخته داخلي امريکا را رصد کنند لااقل مناظرههاي کانديداهاي رياست جمهوري امريکا را ببينند تا روي اسب بازنده شرطبندي نکنند بعيد نيست خانم کلينتون آخ-
سیاسی
پربازدیدترینها