واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: روزنامه شرق: دادگاه به متهمی که در جریان یک درگیری عاشقانه زنی را به قتل رسانده است، ٤٠ روز مهلت داد تا رضایت اولیای دم را جلب کند.
سال ٨٦ بود که مأموران پلیس در جریان قتل زنی به نام کیانا قرار گرفتند. براساس گفتههای خانواده کیانا، زمان قتل، این زن در خانه تنها بود و وقتی اعضای خانوادهاش رسیدند، جسد او را پیدا کردند. هنگامی که پلیس تحقیقات خود را دراینباره آغاز کرد، متوجه شد زمان قتل جوانی به نام رادین در خانه مقتول بود.
دختر کیانا کسی بود که اطلاعات را در اختیار مأموران قرار داد؛ او گفت: مدتی بود که من با رادین ارتباط داشتم و او گاهی به خانه ما میآمد. روز حادثه هم به خانه آمد و من برای انجام کاری بیرون رفتم و وقتی آمدم جسد مادرم را دیدم؛ ضمن اینکه کراواتی که مادرم با آن خفه شده، همان کراواتی است که رادین زمانی که به خانه ما آمد، در گردنش بود.
بهاینترتیب رادین بازداشت شد. او لحظاتی بعد از دستگیری به قتل اعتراف کرد و گفت: مدتی بود که با دختری جوان رابطه داشتم و گاهی به خانهشان میرفتم؛ در این میان ارتباطم با مادرش هم خوب شد و گاهی برای مشروبخوردن به خانهشان میرفتم تا اینکه روز حادثه وقتی دختر جوان از خانه بیرون رفت تا کاری انجام دهد من با مادرش درگیری پیدا کردم و او را با همان کراواتی که بسته بودم، خفه کردم.
پرونده با اعتراف این پسر و صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. متهم یک بار دیگر به قتل اعتراف کرد و با توجه به اینکه اولیای دم درخواست قصاص کرده بودند، رأی بر قصاص او صادر شد و دیوانعالی کشور نیز حکم را تأیید کرد تا اینکه سه سال قبل قانون مجازات جدید تصویب شد. براساس ماده ٩١ این قانون رشد عقلی متهمان به جرائم سنگین باید بررسی شود؛ بنابراین رادین هم درخواست اعمال ماده ٩١ کرد. روز گذشته جلسه بررسی درخواست رادین برگزار شد.
در ابتدای جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و سپس همسر مقتول به نمایندگی از اولیای دم صحبت کرد؛ او گفت: دخترانم به علت گرفتاریای که داشتند نتوانستند در جلسه دادگاه حاضر شوند و پدر و مادر همسرم هم چون پیر هستند، نتوانستند در دادگاه حاضر شوند اما همگی آنها درخواست قصاص دارند و از خواسته خودشان عدول نکردهاند.
این مرد گفت: من در جلسات قبل هم گفتم که اظهارات این جوان را قبول ندارم؛ ما هیچوقت در خانهمان مشروب نداشتیم. اینکه میگوید به خانه ما میآمد که مشروب بخورد، کاملا دروغ است. ممکن است او خودش جای دیگری مشروب میخورده است.
من آدم مقیدی بودم و هستم و هیچوقت هم اجازه ندادم کسی به خانهام مشروب بیاورد یا زن و فرزندم مشروب بخرند؛ ضمن اینکه خودم هم هیچوقت این کار را نکردم. او حرفهای توهینآمیزی درباره همسرم زده است که من این حرفها را قبول ندارم؛ همسرم زن خوبی بود و من مقتول را نمیبخشم و البته کسانی که از لحاظ قانونی اولیای دم محسوب میشوند، همچنان اصرار بر قصاص دارند.
وقتی نوبت به متهم رسید، او یک بار دیگر اتهام قتل را پذیرفت و گفت: زمان قتل من نوجوان بودم و اصلا نمیدانستم چه کار اشتباهی میکنم. من فکر میکردم کسی که آدم بکشد، چندماهی زندانی میشود و به خانه برمیگردد. در زندان بود که فهمیدم آدمکشی قصاص دارد. البته من با انگیزه قتل به آن خانه نرفتم. چیزی که باعث شد دست به قتل بزنم، رفتاری بود که مقتول با من کرد.
او حرفهایی به من میزد و رفتاری با من میکرد که آزارم میداد. آن روز هم خیلی از دستش ناراحت شدم، وقتی دوباره سر صحبت باز شد، دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم و با عصبانیت کراواتی را که دور گردنم پیچیده بودم، باز کردم و دور گردن آن زن انداختم و خفهاش کردم. من از کرده خودم پشیمانم و درخواست بخشش دارم.
وقتی نوبت به وکیلمدافع متهم رسید، او گفت: ما سالهاست که در تلاش هستیم رضایت بگیریم و تقریبا ٨٠ درصد راه را رفتهایم؛ از دادگاه درخواست دارم به ما مهلتی بدهد تا بتوانیم رضایت را بهطورکامل بگیریم و تقدیم دادگاه کنیم.
ضمن اینکه موکل من زمان قتل نوجوان بوده و حرمت کاری را که مرتکب شده نمیدانسته است. با پایان جلسه رسیدگی، هیأت قضات وارد شور شدند و به متهم و وکیلش ٤٠ روز مهلت دادند تا رضایت اولیای دم را جلب کنند و سپس دوباره وارد رسیدگی پرونده شوند.
۰۹ آبان ۱۳۹۵ - ۰۶:۴۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]