واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: دستگيري آدمربا هنگام ربودن پسر 5 ساله
مرد جواني كه لحظاتي پس از ربودن پسر بچه خردسال از سوي رهگذران بازداشت شد، مدعي است به خاطر نداشتن فرزند دست به آدمربايي زده است.
به گزارش خبرنگار ما، چند روز قبل دو پسر جوان كنار خياباني در حوالي منطقه يافتآباد ايستاده بودند كه متوجه شدند مرد جواني به پسر خردسالي نزديك شد و او را بغل گرفت و به سرعت فرار كرد. در حالي كه گريههاي پسر خردسال به آسمان بلند شده بود، دو پسر جوان با فريادهاي آي دزد به تعقيب مرد آدمربا پرداختند. در همين لحظه مادر و پدر پسر خردسال هم كه داخل فروشگاهي بودند با شنيدن فريادهاي آي دزد به خيابان آمدند و وقتي پسر خردسالشان را در بغل مرد ناشناس ديدند، سراسيمه به دنبال وي رفتند تا اينكه دقايقي بعد او را دستگير كردند. لحظاتی بعد تيمي از مأموران كلانتري يافتآباد در محل حاضر شدند و مرد آدمربا را به كلانتري منتقل كردند. يكي از شاهدان گفت: كنار خيابان همراه دوستم در حال حرف زدن بودم كه دیدم اين مرد به طرف پسر خردسالي رفت كه در حال بازي بود. او ناگهان او را بغل و شروع به دويدن كرد. وقتي گريه پسر خردسال بلند شد فهميدم او آدمربا است.
بنابراين با دوستم او را تعقيب كرديم كه متهم با ديدم ما پسر بچه را رها كرد و به فرارش ادامه داد، اما ما او را خيلي زود دستگير كرديم. پدر پسر پنج ساله هم گفت: من و همسرم داخل مغازهاي مشغول خريد بوديم كه پسرم به پيادهرو رفت و مشغول بازي شد. لحظاتي بعد متوجه فريادهاي آي دزد شديم و از داخل مغازه بيرون آمديم و دیدیم اين مرد بچه ما را بغل كرده و در حال فرار است كه خوشبختانه دو پسر جوان خيلي زود او را دستگير كردند. صبح ديروز متهم براي بازجويي به شعبه هفتم بازپرسي دادسراي امور جنايي تهران منتقل شد و از سوي قاضي مرشدلو مورد بازجويي قرار گرفت. متهم گفت: سال 86 با دختر جواني كه عاشقش بودم، ازدواج كردم. ابتدا زندگي خوبي داشتيم، اما وقتي متوجه شديم بچهدار نميشويم، مشكلات و اختلافات ما شروع شد. خيلي دوست داشتم پدر شوم، اما هر چقدر به پزشك مراجعه كرديم، فايدهاي نداشت.
من و همسرم در حسرت بچهدار شدن مانديم تا اينكه سال 92 به همين دليل از هم جدا شديم. پس از اين من تنها شدم و كمكم از طريق دوستان ناباب به ترياك و حشيش معتاد شدم. پس از اين عشق پدر شدن از من جدا نشد و هر روز و هر شب به آن فكر ميكردم، اما به خاطر اعتيادم ديگر نتواستم ازدواج كنم. روز حادثه حشيش مصرف كرده بودم و به خيابان آمدم كه اين پسر بچه را در حال بازي ديدم. دلم ميخواست او بچه من باشد به همين خاطر به طرفش رفتم، او را بغل كردم و به راه افتادم كه دو پسر جوان مرا دستگير كردند. متهم پس از بازجويي به دستور بازپرس پرونده براي مشخص شدن صحت سلامتي روحي و روانياش به پزشكي قانوني معرفي شد. تحقيقات درباره اين حادثه از سوي مأموران ادامه دارد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۸ آبان ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]