واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: جواد حیدریان در وقایع اتفاقیه نوشت: بين زن و زمين، نزديکي معنايي و اسطورهاي قابلملاحظهاي ميتوان يافت. زن، مظهر زايندگي و آفرينش است و ذاتا محافظ و فداکار است. زن، فرزندان را بعد از باروري، آموزش ميدهد، نگهداري و بزرگ ميکند. اين تعريف در غالب حيات، خود را بهشکل اثبات شدهاي نشان ميدهد؛ از انسان گرفته تا حيوانات...
اينکه اين روزها تصوير «کژال کريمي» بهعنوان نخستين بانوي جنگلبان ايراني در کردستان در حال دستبهدستشدن است، اگرچه از يک طرف، پرسشي کليشهاي و جنسيتزده را متبادر ميکند که آيا زن ميتواند در شرايط سخت و خشن طبيعت و کوهستاني مانند زاگرس از جنگلها و اکوسيستم پيرامون، حراست فيزيکي کند؛ اما در ميانه اين ابهامات جنسیتي، موجي از شگفتي، رضايت و تمجيد را با خود بههمراه دارد. جنگلباني با پوششي زنانه که تصاوير او بر فراز ارتفاعاتي در جنگلهاي بلوط زاگرسي نشان ميدهد، چطور خواسته و توانسته پابهپاي مردان از محيطزيست محافظت کند اما بيترديد اگر از محدوديتهاي مشارکتهاي زنان در اجتماع چشمپوشي کنيم، خواهيم يافت چطور زنان ميتوانند محيطبانان قابلي براي طبيعت ايران باشند.
تحقيقاتي در پاياننامه دانشگاهي درباره ميزان و نحوه مشارکت زنان در حفاظت از محيط زيست، نشاندهنده ديدگاههاي متنوع و متکثر است. در زمينه نقش زنان در حفاظت از محيط زيست، نظريههاي گوناگوني مطرح است؛ برخي از نگرشآفرينان که ميتوان آنان را پيرو نظريه برتري زنان در حفاظت محيط زيست دانست، معتقد هستند که زنان بهدليل زنبودن، بهتر از مردان از محيط زيست خود محافظت ميکنند اما گروه ديگري که با اين نظر موافق نيستند، ميگويند زنان نه به دلیل اینکه زن هستند بلکه بهعلت تجربههايي که در زمينه استفاده از منابع طبيعي و مديريت مربوط به آن دارند، بيش از مردان در حفظ محيط زيست، نقش داشتهاند.
کسان ديگري با طرح بحث جنسيت ميگويند که زنان و مردان در مسير زندگي اجتماعي خود، داراي نقشها و نيازهاي متفاوتي هستند که بايد آنها را شناخت و برنامههاي توسعه را بر مبناي اين نقشها و نيازها تنظيم کرد؛ سرانجام برخي از نظريهپردازان عقيده دارند که زنان علاوه بر نقشهاي موجود، خود داراي نيروهايي هستند که هنوز کشف و مشخص نشده و از اين رو، لازم است برنامهريزان توسعه، براي شکوفايي چنين نيروهاي بالقوهاي بستر مناسب فراهم کنند. به هرحال، آنچه مسلم است اينکه در طول تاريخ و در سراسر جهان به نقشها، نيازها و نيروهاي زنان، چنانکه شايسته است، نگريسته نشده و به همين دليل، هنگامي که با موضوع حفظ محيط زيست روبهرو ميشويم، ميبينيم که نيمي از جمعيت جهان که در طول تاريخ بيش از نيمي ديگر به طبيعت نزديک بودهاند، به سبب مشکلاتي چون فقر، دستيابينداشتن به آموزش و آگاهيهاي لازم، با وجود نيروي بيمانند خود، نتوانستهاند نقش مؤثرشان را دراينزمينه ايفا کنند.
کژال کريمي، داراي مدرک کارشناسيارشد رشته جنگلشناسي و اکولوژي جنگل و هماکنون کارشناس يک طرح توسعه و غنيسازي جنگل به مساحت 70 هکتار در روستاي احمدآباد شهرستان سروآباد است. گشتزني در دامن جنگل، برخورد با متخلفان و تخريبکنندگان و نظارت بر طرحهاي توسعه و غنيسازي جنگل، از جمله کارهاي روزانه اوست که در رسانهها از آنها ياد شده.
با اين حال، با ديدن تصاوير کژال، اين پرسش بنيادين ولي کليشهاي مطرح ميشود که آيا اين باور عمومي بهوجود آمده است که زنان با وجود جمعيت نسبتا برابر با مردان در جامعه ايراني، دانش و تواناييِ مديريت و حضور در عرصههاي مشارکت اجتماعي را دارند؟ يا نه، چنين تصويري هنوز در پستوي موانع و مشکلاتي در قالبهاي اجتماعي، مذهبي و... جلوهگر است. آيا هنوز زنان جنس دوم هستند و از تکاپوي اجتماع به زاويه و کنجِ خانهها، محبوس و روانه هستند؟ نقدي چنين موشکافانه به مسئله زنان البته در جاي ديگري پسنديده است اما بيشک، اعتراف به ضرورت حضور زنان در محافظت از محيطزيست، شهامت نميخواهد بلکه ارادهاي جدي ميخواهد تا با حضور زنان در اين عرصه، براي ايجاد شرايط ثبات، گامي پايهاي و اصولي برداشته شود.
۰۸ آبان ۱۳۹۵ - ۰۸:۰۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]