تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1817102182
این زن قربانی اسیدپاشی برادران همسرش شد
واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
این زن قربانی اسیدپاشی برادران همسرش شد زیور پروین، قربانی اسیدپاشی میگوید: «کینهای نیستم؛ اما توی دلم احساسی دارم که فراموش نمیشود، اگر حکم عادلانهای صادر میشد شاید آرام میگرفتم.»
به گزارش فرهنگ نیوز، روزها میگذرد اما ثانیههای تلخی که سال 1390 برای زیور پروین تجربه شد، از حافظهاش پاک نمیشود. زیور، زن جوانی است که سال 1390 در ایلام به همراه دختر 18 سالهاش، توسط دو برادر همسرش، مورد حمله اسیدپاشی قرار گرفت.
دختر زیور، یثری نام داشت که تنها 18 روز پس از اسیدپاشی جانش را از دست داد. اما خاطره یثری هنوز که هنوز است با زیور همراه است. حتی حالا که چشمهایش نابینا شده، عکسهای او را همراه دارد و به دیگران نشان میدهد: «این دخترم بود؛ یثری».
زیور حالا بیناییاش را از دست داده، دخترش را از دست داده، شنواییاش کاهش پیدا کرده و آثار اسید به شدت روی صورتش باقی ماندهاند. با همه اینها، او هنوز امیدوار است. پسرهایش را دارد و میگوید به خاطر آنها هم که شده، زندگی را با تمام قدرت و توانی که دارد ادامه میدهد، چون اگر ادامه ندهد، چه کار کند؟
گفتوگویی را با این قربانی اسیدپاشی که دل پردردی از حمایت نشدن دارد بخوانید:
چه شد که قربانی اسیدپاشی شدید؟
بعد از آن که همسرم فوت کرد به اصرار خانوادهاش به منزل برادرشوهر کوچکم رفتم تا در یکی از اتاقهای خانه او زندگی کنیم. میگفتند بعد از مرگ شوهرم نباید تنها بمانم. حتی تهدیدم میکردند که یا فرزندانم را از من میگیرند یا مجبورم که به عقد برادرشوهر بزرگم که متأهل است، درآیم. برادر شوهر بزرگم مدام به ما سر میزد و از من خواستگاری می کرد و من هر بار به او جواب منفی میدادم تا این که یک شب با صدای جیغ دخترم از خواب بیدار شدم و سوزش شدیدی را احساس کردم و فهمیدم چه بلایی سرمان آمده است و آنها با اسید، انتقام جواب منفی خواستگاری را از ما گرفتهاند.
بعد از این اتفاق تلخ، چطور با خاطره آن کنار میآیید؟
به خوبی آن روزها را به یاد دارم. اصلا نمیشود لحظهای فراموش کرد که چه بلایی به سر من و خانوادهام آوردهاند. خیلیها ابراز همدردی میکنند اما تجربه ناخوشایند این اتفاق چیزی نیست که بتوان به راحتی آن را درک کرد. مثل این است که از بلندی به پایین پرت شده باشی. بیدار شوی و ببینی داری میسوزی. ما هم چشم داشتیم، سلامتی داشتیم، مثل مردم عادی در حال زندگی بودیم که این بلا سرمان آمد. من در جریان اسیدپاشی، علاوه بر این که نابینا شدم، دخترم را از دست دادم. اما دو فرزند دیگر هم دارم که باید به خاطر آنها به زندگی ادامه بدهم. ما مسئولیتهایی داریم که نمیتوانیم از آنها فرار کنیم. به هر حال زندگی بالا و پایینهایی دارد که هرقدر هم سخت باشد، چارهای جز پذیرش آنها نداریم.
پرونده قضایی به کجا رسیده است؟
کینهای نیستم اما توی دلم احساسی دارم که از بین نمیرود. من فکر میکنم کسانی که این کار را انجام میدهند بویی از انسانیت نبردهاند. کسی که ذرهای اخلاق و انسانیت داشته باشد، حتی در اوج عصبانیت این کار را نمیکند. من و خانوادهام بیگناه بودیم که این بلا سرمان آمد. حالا هم چیزی که میخواهم این است که به درستی مجازات شوند. این نیست که دوست داشته باشم اعدام شوند اما حداقل به مجازات کاری که کردهاند برسند. بر اساس حکمی که صادر شده، برادرشوهر بزرگترم به اعدام و ١٥سال زندان و دیه محکوم شده و برادرشوهر کوچکتر که مرا به این روز انداخته، تنها ١٠ سال زندانی میشود. این منصفانه نیست. من با خشونت مخالفم اما این که کسی که مرا به این روز انداخته تنها به چند سال زندان محکوم شود اصلا عادلانه نیست. چرا او نباید قصاص شود؟ چرا نباید بداند من در چه تاریکیای زندگی میکنم؟ قانون باید بیشتر از اینها حامی افرادی باشد که مورد اسیدپاشی قرار میگیرند. برای بهبود سلامتیمان که کاری انجام نشد، دستکم برای احقاق حق ما درست اقدام شود. اگر حکم عادلانهای صادر شود شاید کمی آرام بگیریم نه این که ببینیم همه چشمشان را بر وضعیت سخت ما بستهاند.
دولت یا نهادهای مختلف از شما حمایت درمانی انجام ندادند؟
ما به خیلی مراکز مراجعه کردیم ولی هیچ نتیجهای نگرفتیم. دولت هم کمک خاصی به ما نکرده. نمیدانم مگر چند مورد اسیدپاشی در کشور رخ میدهد که مسئولان نمیخواهند هزینههای درمانی آن را متقبل شوند؟ انواع جراحی و داروها بسیار سخت برایمان تامین میشود. در هر بار عمل جراحی، میلیونها تومان هزینه صرف میشود. همین الان من برای جراحی چشم به 150 میلیون احتیاج دارم که به آلمان بروم و شاید کمی بینایی یکی از چشمهایم را به دست بیاورم اما چطور باید این مبلغ را تامین کنم؟ هیچکس نیست که بگوید شما چطور زندگیتان را تامین میکنید. به جز کمی کمک مردمی که به دستم رسید، آن هم خیلی جزیی دیگر هیچ حمایتی از من صورت نگرفت. کمتر کسی میتواند درد و رنج ما را درک کند، درد ما یک روز و دو روز نیست و تا پایان عمر همراهمان است. هیچ مسئولی به دیدنم نیامد و هیچکس به من کمک نکرد. تا الان هم خودم هرجور بوده زندگیام را جمع و جور کردهام. ولی همیشه در سکوت بودهام و کسی از من حمایت نکرده است. اما کمک مالی مقطعی هیچ فایدهای برای ما ندارد. نمیشود به این کمکها دل خوش کرد چون یک روز هست و یک روز دیگر نیست. ما احتیاج داریم یک فکر اساسی برای کمک به قربانیان اسیدپاشی انجام شود.
انجمن حمایت از قربانیان اسیدپاشی در حال شکلگیری است. چقدر امیدوارید این انجمن موثر باشد؟
این کار خیلی دیر در ایران در حال انجام شدن است. هیچکس نبود به ما کمک کند اما حالا خود قربانیان دست به کار شدهاند و با چند متخصص و حامی، قرار است این انجمن شکل بگیرد. امیدوارم این انجمن بتواند مفید و موثر باشد و نتیجه بگیرد. اینطور که من شنیدهام، در کشورهای دیگر هم حمایتهایی از طریق انجمنها از افرادی که در وضعیت مشابه ما هستند انجام میشود که در روحیه دادن به قربانیان اسیدپاشی بسیار موثر است. معتقدم ما قربانیان اسیدپاشی باید در کنار هم باشیم و با کمک به همدیگر، کسانی را که دست به چنین کارهایی زدهاند شرمنده و ناامید کنیم.
شما روزهای سختی را پشت سر گذاشتهاید و حالا در نمایشگاهی شرکت کردهاید که شامل آثار هنری قربانیان اسیدپاشی است. با مردم حرف میزنید و از مشکلاتتان میگویید، درواقع روزهای انزوا را پشت سر گذاشتهاید. حرفی برای دیگر قربانیان اسیدپاشی دارید؟
من با دیدن معصومه که چندسال پیش توسط پدرشوهرش مورد حمله اسیدی قرار گرفت و چشمانش را از دست داد، کمی روحیه گرفتم و معتقدم باید این پیام امید را به دیگران هم برسانیم. به تمام کسانی که این اتفاق برایشان افتاده، به تمام کسانی که به هر دلیلی ناامید هستند یا بیماری صعبالعلاج دارند میگویم جز با مرگ، زندگی پایانی ندارد. تا وقتی زندهایم باید با سختیها مبارزه کنیم و تسلیم نشویم.
منبع: خبرانلاین
95/8/6 - 14:57 - 2016-10-27 14:57:30
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[مشاهده در: www.farhangnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]
صفحات پیشنهادی
زنی که قربانی اسیدپاشی برادران همسرش شد
زنی که قربانی اسیدپاشی برادران همسرش شدتاریخ انتشار پنجشنبه ۶ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۰۹ ۲۳ زیور پروین قربانی اسیدپاشی میگوید «کینهای نیستم اما توی دلم احساسی دارم که فراموش نمیشود اگر حکم عادلانهای صادر میشد شاید آرام میگرفتم »روایت زندگی یک زن که قربانی اسیدپاشی برادران همسرش شد
روایت زندگی یک زن که قربانی اسیدپاشی برادران همسرش شد زیور پروین قربانی اسیدپاشی میگوید کینهای نیستم اما توی دلم احساسی دارم که فراموش نمیشود اگر حکم عادلانهایه صادر میشد شاید آرام میگرفتم به گزارش نامه نیوز روزها میگذرد اما ثانیههای تلخی كه سال 1390 برای زنمایشگاه آثار هنری سه قربانی اسیدپاشی
معصومه عطایی زیور پروین و محسن مرتضوی سه قربانی اسیدپاشی نمایشگاهی از آثار هنریشان برپا کردهاند آنها امیدوارند و منتظر رسیدن روزهای روشنتر جام جم آنلاین به نقل از ایسنا - ساده نیست از دلِ آتش بیرون بیایی اما به جای خاکستر شدن گلستانی در تو شکل گرفته باشد ساده نیست اماروایتی از زندگی دو قربانی اسیدپاشی در اصفهان دوسال پس از حادثه
روایتی از زندگی دو قربانی اسیدپاشی در اصفهان دوسال پس از حادثه مسوولان كاري كنند كه دردي جز از دست دادن زيباييهايم نداشته باشم كاش نگاه مردم مهربانتر بود كاش نگاهشان اينقدر سنگين نبود پرونده اسیدپاشی مهرماه ١٣٩٣ اصفهان بعد از گذشت دو سال هنوز بسته نشده استروایتی از زندگی دو قربانی اسیدپاشی در اصفهان دوسال پس از حادثه/ اینجا تاریکی مطلق است
روایتی از زندگی دو قربانی اسیدپاشی در اصفهان دوسال پس از حادثه اینجا تاریکی مطلق استتاریخ انتشار يکشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۱۲ ۲۰ روزنامه اعتماد نوشت پرونده اسیدپاشی مهرماه ١٣٩٣ اصفهان بعد از گذشت دو سال هنوز بسته نشده است نخستین خبر از اسید&ردپای قربانیان اسیدپاشی و مافیای آب در صحن مجلس/از ما بهترانی که رانت هم دارند
ردپای قربانیان اسیدپاشی و مافیای آب در صحن مجلس از ما بهترانی که رانت هم دارند روز نو جلسه علنی امروز مجلس با حاشیههایی همچون کشمکش وزیر اطلاعات و نمایندگان برای بررسی سئوال از وزیر در جلسه علنی یا غیرعلنی و همچنین یادی از قربانیان اسیدپاشی همراه بود به گزارش روز نو داردپای قربانیان اسیدپاشی و مافیای آب در صحن مجلس + حاشیههای مجلس
ردپای قربانیان اسیدپاشی و مافیای آب در صحن مجلس حاشیههای مجلستاریخ انتشار سه شنبه ۴ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۱۲ ۲۴ جلسه علنی امروز مجلس با حاشیههایی همچون کشمکش وزیر اطلاعات و نمایندگان برای بررسی سئوال از وزیر در جلسه علنی یا غیرعلنی و همچنین یادی از قربانیان اسیدپاشی همراه بودشرح ماجرای اسیدپاشی از زبان قربانی
روزنامه شرق دختری که به وسیله پسر همخانهاش مورد اسیدپاشی قرار گرفته است با حضور در دادسرای جنایی جزئیات واقعه را شرح داد ساعت ١٠ ١٠ سیام شهریور سال جاری وقوع اسیدپاشی به مأموران کلانتری نصر اعلام شد که با حضور مأموران در محل و با بررسیهای اولیه مشخص شد دختر جوانی به نستایشی دیگر، این بار قربانی توحش در خانه!
ستایشی دیگر این بار قربانی توحش در خانه در پی یک مورد کودک آزاری دختری به نام ستایش سه ساله در رفسنجان فرماندار رفسنجان با حضور در بیمارستان علی ابن ابیطالب ع رفسنجان از وی عیادت کرد آفتابنیوز در پی یک مورد کودک آزاری دختری به نام ستایش سه ساله در رفسنجان فرماندار رفسنجانکودکی که قربانی توهم والدینش شد
کودکی که قربانی توهم والدینش شد حمید ملانوری در حاشیه ملاقات این کودک در جمع خبرنگاران اظهار کرد با شیوع استعمال موادمخدر بهویژه مواد مخدر صنعتی و روانگردانها شاهدیم که افرادی که به این موضوع گرایش پیدا میکنند دچار اختلالات روانی شده و به دلیل توهمزایی که مواد دارد کودکآز-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها