واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: كارمند قلابي قوه قضائيه جرمش را انكار كرد
کارمند قلابی قوهقضائیه كه با جلب اعتماد شاكي، چكهاي آدمربايان را به چنگ آورده بود، روز گذشته به اتهام كلاهبرداري، خيانت در امانت و تحصيل مال نامشروع در شعبه هشتم دادگاه كيفري استان تهران محاكمه شد.
به گزارش خبرنگار ما، مرد جواني با مراجعه به كلانتري 126 تهرانپارس مأموران را از آدمربايي خواهر و برادري با خبر كرد و گفت: مدتي قبل با فوت پدرم صاحب 320 ميليون تومان ارثيه شدم و ميخواستم سرمايهگذاري كنم تا اينكه با خواهر و برادري آشنا شدم كه صاحب تالار پذيرايي بودند.
آنها پيشنهاد راهاندازي سفرهخانه سنتي در پاركينگ تالار را دادند و من هم پذيرفتم. مبلغ را به آنها دادم و در عوض چند فقره چك گرفتم. بعد از گذشت دو سال از سفرهخانه خبري نشد و هر باري كه پولم را مطالبه ميكردم، طفره ميرفتند. روزي با آنها قرار گذاشتم به تالار بروم تا با هم صحبت كنيم. وقتي به تالار رفتم آنها دست و پاي مرا گرفتند و به داخل پاركينگ تالار بردند. خواهر و برادر سراغم آمدند و مرا شكنجه دادند. بعد از لحظاتي زن جوان چند برگ را مقابلم گذاشت و مجبورم كرد تا آنها را امضا كنم. وقتي برگهها را خواندم، متوجه شدم رسيد مبلغ 30 هزار دلار همراه 80 سكه طلاست كه از خواهر و برادر گرفتهام. او تهديد كرد اگر برگهها را امضا نكنم با انبردست مرا شكنجه خواهد كرد. از ترس آنها را امضا و فرار كردم.
او ادامه داد: اما اين آخر قصه نبود. يك روز يكي از اهالي محل به نام ياسر سراغم آمد و گفت اگر كاري در نيروي انتظامي و دادسرا داشته باشم، كمك خواهد كرد. آن قدر اين قضيه مرا تحت فشار قرار داده بود كه ناخواسته به او اعتماد كردم و ماجرا را برايش تعريف كردم. ياسر قول داد به دليل نفوذي كه دارد، حكم جلب خواهر و برادر را بگیرد. چند روز بعد تماس گرفت و گفت براي گرفتن حكم جلب بايد مبلغ 14 ميليون تومان به حسابش بريزم. قبول و مبلغ را واريز كردم. چند شب بعد تماس گرفت و جلوي يكي از دادسراها قرار گذاشت. روز قرار، حكم جلب آنها را به من نشان داد و وقتي اعتماد مرا به خود جلب كرد، خواست تا چكهايي را كه بابت ضمانت گرفته بودم، به او بدهم. به خاطر اعتمادي كه پيدا كرده بودم، اين كار را كردم. چند روز بعد وقتي ياسر را با خواهر و برادر ديدم، فهميدم چه اشتباه بزرگي كردم.
بعد از اظهارات شاكي پرونده سه متهم بعد از صدور كيفرخواست به دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد.
اولين جلسه رسيدگي به اين پرونده در تاريخ بيست و سوم مردادماه 95 در شعبه هشتم به رياست قاضي اصغرزاده تشكيل شد. در آن جلسه شاكي به همراه دو تن از متهمان به اتهام آدمربايي حاضر بودند. به دستور رئيس شعبه، شاكي پرونده بار ديگر ماجراي آدمربايي را تعريف كرد و گفت: متهمان براي فرار از محاكمه آدمربايي، كارگران تالار را كه شاهدان روز حادثه بودند، اخراج و كارگران جديد را استخدام كردهاند. در ادامه يكي از متهمان در جايگاه ايستاد و گفت: مدتي قبل با همسرم مشكل پيدا كرده بودم و ميخواستم او را طلاق بدهم. براي پرداخت مهريه پولي نداشتم به همين خاطر مجبور شدم از شاكي پول گرفتم. هيچ شراكتي بين ما نبوده است. سپس هر دو متهم آدمربايي را انكار كردند و گفتند ما هيچ كدام از اتهامات را قبول نداريم و بيگناه هستيم. هيئت قضايي بعد از شور دلايل مبني بر آدمربايي را كافي ندانست و رأي به برائت متهمان داد. اما روز گذشته جلسه رسيدگي به اتهام سومين متهم پرونده به اتهام كلاهبرداري، خيانت در امانت و تحصيل مال نامشروع تشكيل شد. به دستور قاضي اصغرزاده، متهم در جايگاه ايستاد و گفت: به خاطر اينكه در دادسرا تحت فشار بودم، اتهامات را پذيرفتم وگرنه هيچكدام از آنها را قبول ندارم و دروغ است. من هر دو طرف را ميشناختم و قصدم ميانجيگري بين آنها بود. در آخر هيئت قضايي وارد شور شد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۳ آبان ۱۳۹۵ - ۲۲:۱۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]