تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):سخن گفتن درباره حق، از سكوتى بر باطل بهتر است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804634378




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

سناریوی شوم برای انتقام از مرد آزار‌گر


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: زن جوان که شاهد قتل مرد همسایه به دست شوهرش بود، پس از یک هفته سکوت راز جنایت را فاش کرد. این زن، مدعی است مقتول او را مورد آزار و اذیت قرار داده بود.



به گزارش جام‌جم، دوازدهم مهر امسال مردی افغان به نام رسول از خانه‌اش در محله اتابک تهران خارج شد و دیگر بازنگشت. همسرش ‌با غیبت طولانی وی به پایگاه ششم پلیس آگاهی تهران رفت و از گم‌شدن شوهرش خبر داد. او به پلیس گفت: شوهرم با کسی اختلاف نداشت و روز حادثه برای خرید وسایل از خانه خارج شد. زمانی که بازنگشت، همراه چند نفر از اقوام جست‌و‌جو برای یافتن او را آغاز کردیم، اما خبری از وی نشد‌. می‌ترسم‌ بلایی‌ سر او ‌آمده باشد. همزمان با تشکیل پرونده قضایی، ‌ماموران مشخصات مرد گمشده و تصویر او را از همسرش گرفته و جست‌وجو برای یافتن وی آغاز شد تا این‌که با گذشت یک هفته از این ماجرا، همسر مرد گمشده با پلیس تماس گرفت و خبر داد که شوهر گمشده‌اش به قتل رسیده است و عامل این جنایت زن و مردی افغان هستند که از آنها شکایت دارد‌. ماموران با تماس این زن برای بررسی ماجرا به خانه‌اش رفتند و به تحقیق از او پرداختند. رازگشایی از جنایت زن جوان به افسر بازجو گفت: از چندی پیش من و شوهر گمشده‌ام ـ رسول ـ با زوجی به نام احمد و فاطمه که آنها نیز افغان هستند، همسایه شدیم و با این خانواده رفت و آمد داشتیم. مدتی قبل متوجه رفت و آمد مشکوک فاطمه با شوهرم شدم. احتمال می‌دادم باید میان آنها رابطه‌ای شکل گرفته باشد. وی افزود‌: از زمانی که به یکباره شوهرم ناپدید شد به این زن و شوهر مظنون بودم، اما چون مدرکی در ارتباط با آنها نداشتم، نتوانستم از این زوج شکایت کنم، تا این‌که ‌با گذشت یک هفته از ماجرای گم‌شدن شوهرم، امروز فاطمه زن همسایه به خانه‌ام آمد و مدعی شد که شوهرش، همسرم را با ترفندی به خانه‌شان کشانده و با ضربه آجر به سر وی، شوهرم را کشته است. جسد او را هم در بیابان‌های اطراف شهر ورامین انداخته ‌است. دچار عذاب وجدان شده و می‌خواهد که هرچه زودتر جسد شوهرم پیدا شود. ماموران با اطلاعات به دست آمده از این زن، به خانه زن همسایه رفتند و او را شامگاه یکشنبه و پیش از آن‌که فرصتی برای فرار پیدا کند، شناسایی و دستگیر کردند. فاطمه برای ادامه تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی تهران منتقل شد و تحقیقات از وی ادامه پیدا کرد. این درحالی بود که ماموران به استعلام از پلیس ورامین پرداختند که معلوم شد 15 مهر امسال ماموران کلانتری 173 امین‌آباد در زمین‌های کشاورزی فیروزآباد ورامین جسد مردی را به عنوان مجهول‌الهویه یافته و با هماهنگی قضایی این جسد را به پزشکی قانونی منتقل کرده‌اند. در این مرحله همسر مرد گمشده به پزشکی قانونی رفت و با دیدن این جسد، هویت او را به عنوان شوهرش تائید کرد. با مشخص شدن این موضوع روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد. فاطمه در مراحل اولیه بازجویی مدعی شد که مرد همسایه را شوهرش احمد به قتل رسانده است. اعتراف به قتل این زن برای ادامه تحقیقات به شعبه هشتم دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و به بازپرس ایلخانی گفت: دو ماه پیش رسول که مدعی رمالی بود، مرا اغفال و مورد آزار و اذیت قرار داد. بعد از آن با تهدید مرا مجبور کرد که با او ارتباط پنهانی داشته باشم. وی افزود‌: دیگر از این وضع خسته شده بودم‌. سرانجام موضوع پیش آمده را به شوهرم اطلاع دادم که او تصمیم به قتل رسول گرفت. عصر روز حادثه رسول را به خانه‌‌ام دعوت کردم. به محض ورود او به خانه‌مان، شوهرم با آجر ضربه‌ای به سرش زد و وی را کشت و در بیابان‌های ورامین رها کرد و گریخت. نمی‌دانم شوهرم کجاست. با اعتراف‌های این زن، او روانه بازداشتگاه پلیس شد و شوهرش به اتهام قتل تحت‌تعقیب پلیس جنایی پایتخت قرار گرفت. مقتول اغفالم کرد متهم پس از تحقیقات، در گفت‌وگویی با جام‌جم به تشریح رابطه شیطانی با مقتول و طراحی سناریوی قتل او پرداخت. چطور با مقتول و خانواده‌اش آشنا شدی‌؟ او با شوهرم در یک ساختمان کار می‌کردند و همین باعث رفت و آمد او و همسرش به خانه‌مان شد. ما نیز به خانه آنها می‌رفتیم. ‌هوویم در طبقه ‌اول می‌نشست و من که همسر نخست شوهرم بودم، همراه او و دختر چهار ساله‌مان در طبقه دوم خانه زندگی می‌کردیم. این دوستی خانوادگی چطور به جنایت ختم شد‌؟ دو ماه پیش در نبود شوهرم و هوویم، رسول ـ مقتول ـ برای رمالی به خانه‌مان آمد. به او گفتم شوهرم در خانه نیست و بهتر است برود و روزی دیگر بیاید، اما او به این حرف‌ها توجهی نکرد. بعد هم مرا مورد آزار قرار داد. از آن ‌روز به بعد تهدیدم کرد که اگر ‌ماجرای این حادثه را به شوهرم و همسر او بگویم، بلایی بر سر خانواده‌‌ام می‌آورد. در ادامه با تهدید به کشتن دختر خردسالم مرا مجبور کرد که با وی پنهانی ارتباط داشته باشم. دیگر از این وضع و تهدیدهای رسول خسته شده بودم. بنابراین دچار عذاب وجدان شدم و یک روز پیش از حادثه، ماجرای آزار و اذیت مرد همسایه را به شوهرم گفتم که او تصمیم به کشتن وی گرفت. چطور او را به خانه‌ات کشاندی؟ عصر روز جنایت با رسول تماس گرفتم و به بهانه دیدن، او را به خانه‌ام کشاندم. به محض این‌که وارد خانه ام شد، شوهرم با آجر ضربه‌ای محکم به سر وی زد که همانجا بر اثر شدت ضربه فوت کرد. بعد چه شد؟ هوویم که متوجه سر و صدا شده بود، به خانه‌ام آمد. شوهرم تهدید‌ش کرد و از او خواست وسایلش را جمع کند و برای چند روز به خانه اقوامش برود. بعد به کمک شوهرم خون کف اتاق را شستیم. ساعات پایانی شب جسد را در پتو و گونی‌ای پیچیدیم و شوهرم آن را پشت موتورش انداخت و با انتقال به بیابان‌های ورامین همانجا جسد را رها کرد. ‌او به خانه بازنگشت. چند روزی در ساختمان نیمه‌کاره‌ای نزد دوستانش رفت و بعد از آن دیگر از او خبری ندارم. چزا زودتر ماجرای قتل را فاش نکردی؟ من خیلی ترسیده بودم. شوهرم تهدیدم کرده بود که باید سکوت کنم در غیر این صورت مرا خواهد کشت. یک هفته از این ماجرا گذاشت. با دیدن بی‌تابی‌های همسر مقتول طاقت نیاوردم و به او گفتم شوهرم، رسول را کشته است اگر رسول تو را مورد آزار و اذیت قرار داده بود، چرا از وی شکایت نکردی؟ ترسیده بودم و فکر نمی‌کردم کسی حرفم را باور کند. ای کاش به شوهرم نمی‌گفتم و شکایت می‌کردم. شاید رسول به سزای عملش می‌رسید و شوهرم این چنین گرفتار نمی‌شد.




شنبه 24 مهر 1395 ساعت 07:31





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 61]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


حوادث

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن