تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836882034
بازگویی جنایات بعثی ها از زبان آزاده خرمشهری در دوران 10 سال اسارت
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: بازگویی جنایات بعثی ها از زبان آزاده خرمشهری در دوران 10 سال اسارت خرمشهر – ایرنا- ناگفته های جنایت های متجاوزان بعثی عراق در 10 سال اسارت از زبان رزمنده و آزاده خرمشهری بازگو شد.
به گزارش ایرنا قاسم مدنی فرد، از مدافعان خرمشهر در روزهای ابتدای جنگ تحمیلی در 28 آذر 1359 در منطقه ایران گاز به همراه هشت نفر از رزمندگان پاسدار و ارتشی به اسارت درآمد.به گفته این رزمنده خرمشهری، برخی افراد دست نشانده و خودفروخته که با دشمن بعثی همکاری داشتند ما را شناسایی و پس از محاصره اسیر کردند و پس از شکنجه به شهر تنومه عراق انتقال دادند.وی گفت: در شهر تنومه عراقی ها با شکنجه زیاد از ما می خواستند که با آنها همکاری کنیم و از آنجا که همه هشت رزمنده مرید انقلاب اسلامی و امام بودیم تن به خواسته های آنها ندادیم لذا همه ما را به استخبارات بصره منتقل کردند؛ در آنجا همه دست نشانده ها و خودفروخته کاملا ما را می شناختند، ضمن شکنجه به ما گفتند اگر با عراقی ها همکاری نکنید شما را اعدام می کنیم.مدنی فرد اظهارکرد: در آن زمان همه ما را با قصد اعدام در گودالی انداختند ولی یکی از نیروهای عراقی که شیعه بود، از اعدام شدن ما جلوگیری کرد و سپس با دو دستگاه خودرو جیب ما را به استخبارات بغداد بردند.این آزاده هشت سال دفاع مقدس گفت:در بغداد علاوه بر اسیرهای ایرانی، خانواده های اسیر عراقی، به ویژه زنانی که شوهران و فرزندانشان سرباز بوده و از جبهه فرار کرده بودند، مورد آزار و شکنجه ارتش بعثی قرار می گرفتند.مدنی فرد افزود: ماموران بعثی با شکنجه زنان عراقی از آنها می خواستند که جا و مکان همسر و فرزندان شان را به استخبارات عراق اعلام کنند.وی گفت:در زمان صدام نظامیان عراق که بویی از انسانیت نبرده بودند ما را سوار خودروهای نظامی می کردند و در خیابان های شهرها می چرخاندند و در بلندگوها داد می زدند که اینها متجاوز هستند، و از مردم می خواستند هل هله گویان با بادمجان و گوجه فرنگی گندیده به سر و صورت بزنند.مدنی فرد، با بیان اینکه در زندان بغداد با حجت الاسلام سیدعلی اکبر ابوترابی آشنا شدیم گفت: در نخستین روز آشنایی با وی، سر سفر غذا مقداری آش بر روی یک روزنامه عراقی که عکس صدام در آن چاپ شده بود ریخته شد آقای ابوترابی فوری عکس صدام را تیکه تیکه کرد و مثل نان آن را خورد تا سربازان بعثی ما را شکنجه ندهند.وی ادامه داد: پس از چند روز اسارت در زندان بغداد ما را به منطقه رمادیه منتقل کردند و در اتاق های زندان تقسیم کردند.وی گفت: یاد دارم که در ماه محرم یکی از سال های اسارت به همراه دیگر اسیران به عزاداری سید و سالار شهیدان پرداختیم که ماموران بعثی با کابل و باطوم بر سر ما زدند و می گفتند، "امام حسین را ما کشتیم و دیه آن را پرداخت کردیم" چه ربطی به شما ایرانی ها دارد.مدنی فرد ادامه داد: اینک همه شاهد هستند که بعثی ها با اهانت به ائمه اطهار(ع) و امام حسین(ع) به چه خواری و ذلت افتادند.وی در ادامه افزود: پس از سه سال و نیم در الرمادیه ما را به زندانی در موصل منتقل کردند و در آنجا نیز هفت سال مورد شکنجه و آزار و اذیت بعثی ها قرار گرفتیم.این آزاده دفاع مقدس بیان کرد: یک روز می خواستند نیروهای بسیجی، سربازان و ارتشی های اسیر ایرانی را از همدیگر جدا کنند و ما شش روز اعتصاب غذا کردیم به طوری که بچه های اسیر از گرسنگی علف و خمیر دندان می خوردند.مدنی فرد ادامه داد: پس از شش روز یکی از فرماندهان ارشد رژیم بعث عراق به اردوگاه آمد و به همه ما گفت تا بعد ازظهر فرصت دارید که اعتصاب خود را بشکنید و اگر غذا نخوردید اردوگاه را برای شما کربلا می کنیم.وی گفت:ساعت شش بعد ازظهر که شد نیروهای بعثی با کابل و اسلحه به جان اسرا افتادند که این بین دو بسیجی مسن جان خود را از دست دادند و دو هزار نفر اسیر در این اردوگاه از ناحیه سر، چشم و دست و پا مجروح شدند.وی افزود: پس از آن واقعه مسئولان اردوگاه افرادی از جمله روحانیون را شناسایی کرده و به محل های دیگر بردند و دو سال هیچ کس از ما خبر نداشت و حتی ورود صلیب سرخ به این اردوگاه ممنوع بود.مدنی فرد که پس از 10 سال اسارت در سال 69 به خرمشهر برگشت و 10 سال در اداره سیاسی فرمانداری بکار مشغول بوده در سال 1380نیز بازنشسته شد.وی با بیان اینکه هشت سال از بیماری دیابت رنج می برم، گفت: هم اکنون این بیماری باعث شده که پای راستم از ناحیه زیر زانو قطع شود.وی که دارای پنج فرزند - دو پسر و سه دختر - است ادامه داد: فرزندانم بیکار هستند و شغلی ندارند متاسفانه درخواست وام اشتغالزایی از یک بانک کردم ولی با پاسخ منفی روبه رو شدم.وی ادامه داد: هم اینک با حقوق ناچیز و در خانه 80 متری زندگی را به سختی می گذرانیم و این میزان حقوق کفاف زندگی را نمی کند.وی گفت: انتظار دارم که فرزندانم مشغول به کار شوند ولی متاسفانه به دلیل نداشتن سرمایه نمی توانم شغلی برای آنها دست و پا کنم.به مناسبت 26 مرداد سالگرد بازگشت غرورآفرین آزادگان از شکنجه های رژیم بعثی به میهن اسلامی است شهردار و جمعی از مسئولان محلی خرمشهر با این آزاده دیدار کردند.7100/ 6037
27/05/1395
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 100]
-
سیاسی
پربازدیدترینها