واضح آرشیو وب فارسی:مهر: عضو هیئت علمی دانشگاه باهنر کرمان:
نباید زندگی ساکنان محلی را از حفظ منابع طبیعی جدا دانست
شناسهٔ خبر: 3790491 - یکشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۵ - ۱۰:۲۳
جامعه > محیط زیست
.jwplayer{ display: inline-block; } یک پژوهشگر حوزه منابع طبیعی معتقد است در گذشته بر جداکردن معیشت بهرهبرداران از حفظ منابع طبیعی تاکید میشد اما باید بهره برداری با حفظ و احیاء منابع طبیعی گره بخورد. یک پژوهشگر حوزه منابع طبیعی در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: به طور کلی منابع طبیعی شامل خاک، منابع آبی، مراتع، جنگل ها، تنوع زیستی و چشم اندازیهای و چشم اندازی های طبیعی است. بهرهبرداران از این منابع طبیعی و الگوی زیست و بهرهبرداریشان همواره مورد توجه جامعهشناسی بوده است. سیامک زند رضوی که از ۳۳ سال پیش به عنوان کارشناس مطالعات اجتماعی سازمان جنگل ها کار خود را در حوزه منابع طبیعی آغاز کرده است افزود: در گذشته پیشفرض اول این بود که بهرهبرداران کلیتی یگانه هستند و گروههای ذینفع در درون آنها به دقت دیده نمیشد. دوم اینکه دولت با انجام اصلاحات ارضی و ملی کردن مراتع در دهه ۱۳۴۰ دخالت کرده و ساختارهای آنان برای حفظ و بهرهبرداری از منابع را تخریب کرده است. راه حل پیشنهادی آنان هم عدم دخالت دولت و احیاء مشارکت مردم در حفظ منابع طبیعی بهعنوان یک سنت در گذشته است. براساس این دیدگاه و در این الگوی سنتی مشارکت مردم توسط ریش سفیدان محلی سازمان دهی شده است و اهداف مشارکت در قالب سنتهای همکاری در عرصهٔ تولید اجتماعی تعریف میشد. این پژوهشگر و عضو هیئت علمی دانشگاه باهنر کرمان ادامه داد: تعارضات و اختلافات گروهها قابل حل در قالب سنت بود. هدف، اجرای فرامین رهبران سنتی و بزرگان محلی بوده است. البته دانش اجتماعی دخالت دولت را در این عرصه نامناسب می داند، چرا که متکی به حضور کارشناسان ادارات است. وی برای دقیق تر شدن موضوع، به توضیح شیوه های مشارکت در سطوح مختلف اشاره کرد و گفت: دانستن چند نکته برای فهم بحث لازم است. یکم آن که مداخله متکی به مشارکت از پایین است که توسط سازمان های غیر دولتی و افراد مستقل تسهیل می شود. دوم آن که هدف مشارکت، بهره برداری از محدوده بخشی دستگاه اداری دولت خارج می شود و عرصه های گوناگون حیات اجتماعی بهره برداران را در بر میگیرد. این جامعه شناس وضعیت سوم را این گونه توضیح داد: در این وضعیت تعارضات و اختلافات گروه های ذینفع گوناگون به رسمیت شناخته می شود و راههای متکی به مجمع عمومی بهرهبرداری برای حل و فصل و یا کاهش آن ها در نظر گرفته می شود. چهارم آن که هدف از حفظ منابع طبیعی بهبود سطح معشیت و رفاه اکثریت مردمان ساکن در سامان های عرفی است. مشارکت موفق مردم در قالب تشکل های متکی به مجمع عمومی و هیئت مدیره و مدیر عامل پاسخگو، دیدبانی می شود. نویسنده کتاب «جامعه شناسی و بحران منابع طبیعی در ایران» تاکید کرد: زندگی گروه های انسانی با در نظر گرفتن الگوی زیسته شان به شکل های گوناگون برای امرار معاش، جمعآوری و بهرهبرداری از میوه ها و دانهها، چرای دام و کشاورزی همواره مورد توجه جامعه شناسی مردم بوده است. در این کتاب به طور خاص به منابع طبیعی تجدید شونده به ویژه مراتع و جنگل ها در یک حوزه آبخیز معین پرداخته شده است. زند رضوی با بیان اینکه برنامه ریزی، اجرا، مدیریت، ارزیابی و تقسیم منابع از پایین به بالا توسط مجمع عمومی و ارگان های انتخابی آن هدایت می شود، یادآور شد: تا کنون دیدگاه ها بر جدا کردن معیشت ساکنان و بهرهبرداران از حفظ و احیای منابع طبیعی تاکید داشتند در حالی که در دیدگاه عرضه شده در کتاب من که حاصل فعالیت های میدانی در این عرصه است تاکید را بر آن میگذارد که با گره خوردن منطقی و پایدار امرار معاش ساکنان بهره برداری با حفظ و احیاء منابع طبیعی این منابع به طور پایدار توسط خود آنان حفاظت و بهرهبرداری شود. این جامعه شناس در پایان در پاسخ به این که علم جامعهشناسی چه دغدغههایی را در حوزه منابع طبیعی برجسته میکند افزود: دغدغههایی ازایندست که چگونه میتوان بهعنوان تسهیلگر در امر پایه تشکلهای مستقل مردمان محلی باری حفظ منابع طبیعی مشارکت فعال داشت. در این راه چه موانعی وجود دارد؟ و یا چگونه میتوان در فرایند اقناعسازی مردمان محلی برای مشارکت در قالب تشکلی فراگیر برای تمام افراد (زن و مرد) و گروههای اجتماعی دارای منافع متفاوت بهعنوان تسهیلگر موفق شد و چه موانعی در این راه وجود دارد؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]