تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816953805
ماهي فروش النگوهاي پيرزن را در دستانش بريد
واضح آرشیو وب فارسی:الف: ماهي فروش النگوهاي پيرزن را در دستانش بريد
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۱۹
سارقاني كه چندي پيش به خانه پيرزني تنها در فرمانيه رفتند و اموال او را سرقت كردند، دستگير شدند. آنها پيش از ظهر ديروز به همراه اين پيرزن كه تنها شاكي پرونده بود، در شعبه پنجم دادسراي ناحيه 34 تهران حاضر شدند. به گزارش اعتماد، اين پيرزن هشتاد و دو ساله درباره جزييات روز سرقت به «علي وسيله ايرد موسي» بازپرس پرونده گفت: « من در آپارتماني در فرمانيه زندگي مي‌كنم. چهار سال پيش شوهرم فوت كرد و از آن به بعد به تنهايي در خانه‌ام سكونت دارم. روز حادثه ساعت 10 صبح من در خانه نشسته بودم و مشغول خواندن قرآن بودم كه ناگهان صدايي را شنيدم. مرتبه اولي كه صدا آمد اهميت ندادم و گفتم شايد خيال و گمان باشد. اما چند لحظه نگذشته بود كه صداها بيشتر و بيشتر شد. ناگهان ديدم سه مرد جوان در خانه‌ام را شكستند و وارد شدند. اول از همه سيم تلفن را كشيدند و بعد چاقو را زير گلويم گذاشتند. آنها از من خواستند كه سروصدا نكنم و فرياد نزنم. در سكوت خانه النگوهايم را از دستم قيچي كردند و تمام خانه را گشتند. من را تهديد كردند كه اگر حرف بزنم يا صدايي از من بيرون بيايد من را مي‌كشند. من كه هيچ كاري نمي‌توانستم انجام دهم فقط آن سه نفر را تماشا مي‌كردم و هر كاري كه مي‌گفتند را انجام مي‌دادم. آنها 2700 دلار، مقداري پول نقد، ساعت طلا، انگشتر برليان گرانقيمت و وسايل ديگري را از خانه‌ام سرقت كردند و وقتي كارشان تمام شد تهديد كردند كه پليس را در جريان اين سرقت قرار ندهم، آنها حتي صندوق صدقات داخل خانه را دزديدند. البته يكي از اين سارقان را مي‌شناختم. او ماهي‌فروشي است كه حدود يكسال از او ماهي مي‌خريدم. » پس از اظهارات پيرزن، ماهي‌فروش سارق در اعترافاتش به بازپرس گفت: «در فرمانيه ماهي‌فروشي داشتم و اين پيرزن هر از چندگاهي از من ماهي مي‌خريد. من كه فهميده بودم او تنها زندگي مي‌كند، خانه‌اش را پيدا كردم، پس از آن نيز وسوسه شدم و نقشه سرقت از خانه پيرزن را طراحي كردم. بعد با دوستانم به خانه پيرزن رفتيم و از ديوار حياط وارد آپارتمان شديم. پس از آن با استفاده از ديلم در منزل پيرزن را شكستيم و وارد خانه شديم، آنجا او را تهديد به مرگ كرديم و وسايل گرانقيمت و مقداري از پول را به سرقت برديم، پس از سرقت نيز طلاجات و دلارهاي سرقتي را فروختيم. » دو همدست ديگر ماهي‌فروش سارق نيز اظهارات او را تاييد كردند و سرانجام به دستور بازپرس پرونده براي ادامه تحقيقات در اختيار ماموران اداره آگاهي قرار گرفتند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 108]
-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها