تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 9 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):براستى كه اين زبان كليد همه خوبيها و بديهاست پس سزاوار است كه مؤمن بر زبان خود م...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1813156740




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

کلیدهای شوم احمدی نژاد؛ علت اصلی مشکلات مالی پایتخت


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: به گزارش تیتر شهر: محمد مهدی تندگویان یکی از اعضای شورای شهر تهران و سخنگوی فراکسیون اصلاح طلبان شورا است. او یکی از منتقدان به کارکرد شهرداری است و معتقد است یکی از دلایل نتیجه بخش نبودن تذکرها به شهردار و یا شهرداری نبود تعامل میان اعضا و جناح بندی در شورا است. از آن جایی که اکثریت اعضای شورای شهر موافق و همراه شهرداراند  در خیلی از مسائل که می‌شود به راحتی ورود پیدا کرد و از مفسده جلوگیری گرد به دلیل وارد شدن به جریان‌های سیاسی  نهایتا جمع بندی جمع بندی خوبی به‌دست نمی‌آید و تنها در حد تذکر باقی می‌ماند.
 
 
کلیدهای شوم احمدی نژاد؛ علت اصلی مشکلات مالی پایتخت

 

در زیل شرح گفتگو با محمد مهدی تندگویان را می‌خوانید.
 

قسمت عمده بوستان ولایت و یا همان قلعه مرغی سابق خالی مانده و انگار هیچ برنامه‌ای برای آباد کردن آنجا وجود ندارد،چرا بعد از این همه سال که از تغییر کاربری آنجا می‌گذارد هیچ تصمیمی برای کارکرد نهایی آن گرفته نشده است؟
 

چه بوستان ولایت یا حتی چیتگر و بوستان یاس فاطمی، اصل  بهره برداری عمومی از یک فضاست حالا اگر با رویکرد بهینه فضای سبز باشد که چه بهتر اگرنه کسی توقع ندارد از این جایگاه‌ها شهرداری بتواند کسب منفعت کند این دیگر حداقل اتفاقی است که باید در آنجا بیافتد و  باید منفعت عمومی مدنظر قرار داده بشود.
 

یک کارکرد دیگری هم که قرار بود برای بوستان ولایت  در نظر گرفته شود تبدیل قسمتی از آن به باند پرواز است .به این دلیل  که به طور طبیعی آنجا همچین چیزی وجود دارد برای بهره‌برداری از فضای بهینه بدون اینکه چیزی به آنجا اضافه شود تبدیل به موزه شود.
 

در ساخت بوستان ولایت یک تعجیلی در راستای فرمایش رهبری انجام شده است جهت تبدیل یک فضای نیمه نظامی به فضای بوستان که مردم بتوانند استفاده کنند ولی شاید آن روی که این اتفاق افتاد در طرح‌های جامع شهری یک نگرش جامعی نسبت به این قضیه اتفاق نیفتاده بود فقط قرار بود که با یک سرعت بالایی هم تصاحب و هم تبدیل شود. ما در امتداد اتوبان یادگار امام هم این مشکل را داریم. طرح این موضوع به کمیسون ماده 7 آمد که در این موضوع دو منطقه شهرداری  درگیر‌‌اند. در انتهای باند یادگار امام  به اتوبان شهید تندگویان ختم می‌شود، ورودی و خروجی خوبی ندارند و کسانی که از اوتوبان شهید تندگویان به سمت یادگار می‌روند در میدان بهمن بلاتکلیف می‌شوند و این مسئله باعث ایجاد ترافیک در آن منطقه می‌شود.
 

انجام و بهسازی اتوبان یک قسمتی از پارک را درگیر می‌کند. تعجیل بهره برداری از آن جا باعث شده است که چنین مسائلی مغفول بماند و اینکه هر فضایی که به این شکل وجود دارد نباید لزوما به فضای سبز تبدیل شود باید سرانه فضای سبز آنجا تامین شود  مازاد برآن اگر زمین اجازه می‌دهد به بهره‌برداری عمومی برسد. از آنجایی که یکی از بهترین مسیرهایی که به فرودگاه امام می‌رسد اتوبان یادگار امام است بخشی از آن تکمیل شبکه معابر آنجاست، حتی اگر بخشی از بوستان در جهت تسهیل رفت و آمد از بین برود. تبدیل فضای بلاتکلیف  بوستان به بیمارستان هسته‌ای  و حرف‌هایی درباره تبدیل آنجا به موزه و پارک پرواز درمیان بود. مسئله  مهم این است که که هر اتفاقی میخواهد بیافتد اما نباید شهرداری از آن جا منتفع شود.هر نوع تبدیلی که مردم از آن منتفع بشوند خوب است حالا یا تبدیل به فضای شود یا یک چیزی که منفعت مردم را تامین کند.
آیا شهرداری مالک بوستان ولایت است؟
 
پس نمی‌تواند که به هیچ عنوان این زمین را بفروشد؟
 

به هیچ وجه
 

امکان تبدیل این زمین به تجاری هست؟
 

فضای تجاری آن منطقه به اندازه کافی تامین شده است و در عین حال ما هم اجازه نمی‌دهیم. وقتی بحث منافع عمومی می‌کنیم منفعت تمامی مردم مدنظر قرار می‌گیرد اما وقتی بحث تجاری سازی مطرح می‌شود باز هم ذینفعانی به‌وجود می‌آیند که طرف قرارداد شهرداری می‌شوند. چه شهرداری ملک را به آن‌ها بفروشد و چه اجاره دهد مغایر با این واگذاری و دستور رهبری است.
 

چه فضاهایی می‌تواند در آنجا ایجاد شود تا منفعت عمومی را تامین کند؟
 

بیمارستان هسته‌ای اتفاق خوبی بود البته اگر تمام اصول را رعایت بکنند  که البته آن هم خیلی شتاب زده بود که مطرح شد.
 

در هرصورت شهرداری اگر نمی‌خواهد آن‌جا را تبدیل به بوستان کند، باید یک طرحی را که منفعت عموم را تامین کند را  به شورای شهر ارائه دهد.حتی اگر همان موزه هم با این هدف باشد که منغعت عمومی را تامین کند درست است.
 

ما وقتی بحث منفعت عمومی را مطرح می‌کنیم به این معنی نیست که تک تک مردم از آن استفاده کنند اگر چیزی که نیاز این شهر است  و در شهر وجود ندارد آن جا احداث شود خوب است. چون ما دانشکده پرواز داریم و مورد نیاز آن‌ها است و در شهر ما هم همچین چیزی لحاظ نشده است باز بنظر من یک مدل از بهره‌برداری عمومی است و هم اینکه برج مراقبت یک سمبل تاریخی و نمادین است که بدون اینکه هزینه‌ای کرده باشیم حفظ می‌شود و در عین حال یک نهاد عمومی است.
 

یعنی اتفاقی شبیه موزه قصر در آنجا میافتاد؟
 

تقریبا
 

نظرتان درباره واگذاری شهر آفتاب با توجه به اینکه شما یکی از موافقان واگذاری به بانک شهر بوده‌اید چیست؟
 

در درجه اول اینکه ورود شهرداری  به عنوان سازنده شهر آفتاب در هیچ جای دنیا مرسوم نیست.اگر من ده سال قبل عضو شورا بودم حتما با این مصوبه مخالفت می‌کردم .یکی از دلایل موافقت با این طرح شاید ترافیک سئول بوده است اما باز هم آن موقع می‌توانستند از خود دولت در خواست بکنند و دولت را درگیر ساخت آنجا  بکنند چون این اتفاق جزو شرح وظایف شهرداری‌ها نیست این کار هر چند به دید من غلط است  به هرحال صورت گرفته اما چون مصوبه شورای شهر را داشته است قانونی است و شهرداری تخلفی نکرده است ولی صنعت نمایشگاهی صنعتی است که بازگشت سرمایه ناشی از آن بلند مدت است و این بازگشت سرمایه را مردم تهران نباید پرداخت کنند.
 

حالا با برداشت‌های خود شهرداری 1300میلیارد تومان و با برداشت‌های من  1500میلیارد تومان هزینه شده است ولی این تازه فاز یک است این در حالی است که یک سایت نمایشگاهی باید حتما در کنار خودش مراکز اقامتی داشته باشد و الا بی‌معنی است که غرفه‌دار  را از خارج از کشور در آن‌جا مستقر کنیم ولی هتل‌ها در مرکز شهر قرار دارد که باز به حجم ترافیک اضافه می‌کند.حتما باید یک سامانه گمرگی نمایشگاهی وجود داشته باشد. امکانات رفاهی کامل، غذا خوری‌های مختلف باید باشد که همه  این‌ها هزینه بر است یعنی در حدود 6،7هزار میلیارد دیگر و این هزینه را مردم شهر تهران نباید پرداخت کنند. بنابراین من کاملا موافق بودم که بخش خصوصی این سرمایه‌گذاری را بکند و در نهایت مردم لذتش را ببرند و دولت هم باید کمک کند و زمانی که به سودآوری  رسید سایر نمایشگاه‎ها هم بسته شود.
 

دلایل مخالفان واگذاری چه بود؟
 

دلیل مخالفان این است که این مکان‌ها جزو درآمدهای پایدار شهرداری بحساب می‌آیند اما نمی‌توانیم جایی که حداقل 6،7هزار میلیارد دیگر برای ساخت هزینه دارد جزو درآمدهای پایدار حساب کنیم. چون بازگشت سرمایه هم به این شکل نیست.همین الان سایت سئول که که قدمت 50ساله دارد و هزینه‌ای برای ساخت و ساز ندارد بهترین حالت 60میلیارد تومان در سال درآمد دارد که در حدود 25میلیارد آن صرف هزینه‌های خود سایت می‌شود. اگر با همین چشم‌انداز بخواهیم به شهر آفتاب نگاه کنم جزو درآمدهای پایدار به‌حساب نمی‌آید پس  بهتر است که ما شهر آفتاب را به بخش خصوصی بدهیم.همین الان شهر آفتاب 17،18 هکتار فضای سبز دارد که نگهداری آن هزینه‌بر است.یک بخشی در اختیار شهرداری قرار می‌گیرد و آن بخشی که هزینه بر است به دست بخش خصوصی سپرده می‌شود.قرار است یک برآوردهایی ظرف مدت دوماه ارزش واقعی آنجا را با چشم اندازش دربیاریم و با چشم‌انداز شهرآفتاب واگذار شود.
 
بهتر نیست که  شهرداری شهر آفتاب را به بانک شهر برای تکمیل ساخت اجاره میداد اما در نهایت مالک اصلی شهرداری باشد؟
 

به جمع بندی واگذاری که هنوز  نرسیده‌ایم  ولی تمام اینارو در نظر بگیرید تا شهر آفتاب به بهره‌برداری برسد  چیزی حدود ۶، ۷ هزار میلیارد تومان هزینه دارد که باید از جایی تامین شود  که از درامدهای خودش قابل تامین نیست و درصد درآمد زایی با این اعداد را ندارد. علاوه بر اینکه این ۷، ۸ هزار میلیارد  بخشی از دیون به بانک شهر هم است.یعنی در واقع هم ساخت شهر آفتاب به بانک سپرده می‌شود و هم بخشی از دیون شهرداری به بانک پرداخت می‌شود.
 

در واقع یک جور تصویه حساب!
 

شهرداری دیون خود را به بانک شهر پرداخت می‌کند و دیگر نیازی به تراکم فروشی نیست اگر این اتفاق نیافتاد باید از منبعی بدهکاری 6،7هزار میلیاردی شهرداری را به بانک پرداخت کنیم.
 

صنعت نمایشگاهی صنعت سود دهی نیست و ارزش سرمایه گذاری را ندارد و تنها کمک کننده به صنایع تولیدی است و دولت هم دائما به این صنعت سوبسید می‌دهد اگر سوبسید نمی‌داد اصلا انگیزه‌ای برای ادامه وجود نداشت. با همه این اتفاق ‌ها به این جمع بندی رسیدیه‌ایم که آنجا هم صددرصد واگذار نشود کمیته‌ای تشکیل شود و نهایتا بهره برداری و تکمیل آنجا را واگذار کنیم و زمین آنجا را به عنوان سهام آورده نگه‌داریم تا یک سودی را برای همیشه به شهرداری تعلق داشته باشد و علاوه بر اینکه بانک شهر هم هنوز صددرصد نشده است زیرا در مصوبه تصمیم گیری شد که از همه سرمایه‌گذاران دعوت بشود و نهایتا این اعداد وارقام به بانک شهر به عنوان دیون پرداخت می‌شود و من بعید میدونم که کسی این سرمایه‌گذاری را انجام بدهد اما همیشه یک درآمدی را برای شهرداری در نظر می‌گیریم.
 

محمود عسکری آزاد رییس اسبق مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی شهر تهران بعد از ادغام نهاد مطالعات وبرنامه ریزی شهر تهران را با مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران پارکینگ این مرکز را به کتابخانه تبدیل کرد و بعد در دوران ریاست فعلی، زیر زمین تبدیل به سرویس بهداشتی شد، آیا این یک تخلف در دل شهرداری به عنوان متولی مبارزه با تغییر کاربری نیست؟
 

این یکی از معضلات و مشکلات مهم ما با شهرداری است که شهرداری در سازه‌های خودش رعایت استاندارها‌ی شهرسازی را نمی‌کند  نه تنها شهرداری هیچکدوم یک از نهادهای دولتی هم رعایت نمی‌کنند و آن وقت ما به مردم ایراد می‌گیریم.نهادهای دولتی تخلف می‌کنند در ساختمان‌سازی یا زور ما به آن‌ها نمی‌رسد یا تعامل می‌کنیم برطرف می‌شود.اماگر مردم تخلف کنند مجازات‌های سنگین برای آن‌ها درنظر می‌گیریم.وقتی الگو مناسب نیست  چه توقعی از مردم می‌توانیم داشته باشیم.خیلی از سازه‌های خود شهرداری در منطقه چه از لحاظ ابنیه، مصالح، ساخت استاندارد نیست واین مسئله باید در شهرداری و دولت بخشنامه بشود و این تخلف آشکار شهرداری و دولت است.
 

بحثی که این روزها زیاد در رسانه‌ها مطرح می‌شود تراکم فروشی و یا همان شهرفروشی در شهرداری است، چه اندازه این ادعا درست است و ایا شهردای اجازه این چنین کاری را دارد یا نه؟
 

در کلان شهرها بعد از  چندین سال به درآمدهای پایدار شهری می‌رسند به دلیل اینکه بخش عمده امور مالی شهرداری از این راه تامین می‌شود مشکل عمده ما عدم تحقق درآمدهای پایدار شهری است بخشی از آن به شهرداری مربوط می‌شود  و بخش دومش مربوط می‌شود به دولت و تعامل شهرداری با دولت و البته اینطور هم نیست که دولت مستقیما پولی را واریز کند، دولت خیلی از خدمات را از خود جدا کرده و در اختیار شهرداری گذاشته است و درآمد حاصل از ان شهرداری ها اداره می‌شوند یعنی در خیلی از کشورهای اروپایی تقریبا 90درصد مراجعات مردمی با شهرداری، از ثبت نام بچه‌ها، املاک و یا حتی وعقدو ازدواج، بحث تابعیت و اقامت اینها از طریق شهرداری‌ها رفع و رجوع می‌شود و خب در عین حال برای شهرداری‌ها درآمد هم است. دولت نه تنها این کار را نکرده  است بلکه بخشی هم که به عنوان تسهیلات و کمک باید به شهرداری پرداخت می‌کرد نکرده است البته فکر کنم بنیان‌گذار این قصه شوم آقای احمدی نژاد بوده است و به دلیل  تقابل‌هایی که با شهردار داشت دیون پرداخت نشد و باقی ماند و الان هم افزایش پیدا کرده و حتی در این دولت هم که سعی شد بخشی از آن  پرداخت بشود اما بازهم جوابگوی طلب‌های شهرداری نیست.
 

پس این داستان بدهکاری دولت به شهرداری از همینجا شروع شد؟
 

کلید این موضوع را آقای احمدی نژاد مثل تمام کلیدهای شومی که ایشان زده بودند، زد.این در حالی است که دولت ایشان یکی از پردرآمدترین دولت‌ها بوده است  و آن موقع بحران مالی که دولت الان داردآن موقع وجود نداشت و علاوه بر اینکه می‌توانست دیون را به‌طور کلی پرداخت کند حتی قادر به کمک کردن به شهرداری هم بود. شخصی که  از شهرداری رفته بود وآشنایی کامل به این فضا داشت و میتوانست کمک کند اما نکرد. اینها اتفاقاتی که باعث شده است شهرداری تهران سمت این برود که در آمد خودش را از راهی کسب کند که از نظر ما درست نیست.فروش تراکم جهت اداره شهر!
 

در بخش تراکم فروشی هم باید منصفانه نگاه بکنیم به این قضیه بخشی از آن بخش رایج اداره شهر است. شهر یک موچود پویاست و مالکیت خصوصی هم طالب این ساخت و سازهاست کسی مردم را مجبور نوسازی یا بازسازی و ساخت و ساز نکرده است به دلیل سیاست‌های غلط مسکن که مسکن کالای سرمایه‌ای در ایران بوده است و هنوزم هست همه به دنبال این ساخت و سازها بوده‌اند و شهرداری کسی را مجبور به این ساخت و سازها نکرده است و این نیاز جامعه برای پیشرفت شهر و توسعه و تامین نیازهای مالکانه اشخاص است اما زمانی که ضوابط و مقررات شهرسازی را در کل خراب کردیم منافع اشخاص و منافع شهرداری ترجیح داده شده است به منافع شهر یعنی 30تا 40درصد از درآمد شهرداری از همین تراکم فروشی‌ها  بدون در نظر گرفتنپیوست‌های اقتصادی  است.
 
مسئله ای که محل اعتراض ما است این موضوع که منافع اشخاص و منافع شهرداري رو به منافع شهر ومردم ترجيح داده بشود. در بعضي از مناطق بارگذاري های بی قاعده‌ای انجام شده که دردسر ایجاد کرده است و ما نمی‌توانیم پاسخگو این دردسرها باشیم. زمانی که در  يك منطقه اي خاص مثل منطقه يك يه برج سازي هايی وجود دارد كه نه توجيه عقلاني دارد نه توجيه شهرسازي از منظر ما یعنی تراكم فروشي بدون ضابطه و قانون. در این اين سالها،شهرداري با هر توجيهي هم كه اين كارو كرده باشد حتي توجيه كسب درامد به هرحال به اين شهر خيانت شده است.
 

توجيه شهرداري درمقابل اين اقدام چیست؟
 

شهرداري عموما درامد زايي و اداره امور شهر را عنوان ميكند و البته عين ما هم معتقد نيست كه خلاف كرده و ميگويد كه من همه اين اقدامات را طبق مقررات و ضوابط قانوني انجام دادم من قبول دارم كه در بعضي از قسمت ها  از لحاظ توجيهات قانوني دچار ضعف هستیم.  چون ما قانون هاي مشابه  زياد داريم شهرداراي مناطق و شهرداري بهترين قانوني را در نظر ميگيرند كه به نفع درامدهای آن‌ ها است  نه بهترين قانوني كه به نفع شهر و شهرسازي بنابراین از منظر آن ها اشتباه نیست ولی از منظر ما اشتباه است. اگر در مناطق ورود پیدا کنید بحث افزایش طبقات تخلف حساب نمی‌شود ولی وقتی شورای معماری مناطق را در نظر بگیرید خیلی از آن‌ها  بر اساس ضوابط قانونی نشان میدهد که قانون ما وحدت رویه و متقن نیست و دست شهرداری را در صدور بعضی از مجوزها باز گذاشته شده است در حالی که تخلف صددرصد شده ولی توجیه قانونی ندارد.
 

اگر این تخلف را یک آدمای معمولی انجام بدهد مجازات‌های سنگینی برای او در نظر گرفته می‌شود، آیا شهرداری فقط توجیه می‌کند؟ جواب شهرداری چیست؟
 

یکی از مشکلات بزرگ ما نوع برخورد با تخلفات ساختمانی است.  متاسفانه تقریبا در ایران تخلف ساختمانی را در دستگاه های قضایی ما تخلف محسوب نمیکنند این یک ضعف ضمانت اجرایی یعنی قانون داریم کمیسیون ماده 100هم وجود دارد، قلع و قمع صورت می‌گیرد ولی از ان مرحله‌ای که متخلفین را به قوه قضاییه معرفی میکنم چه این متخلفین از شهرداری باشند و چه ماللکین خصوصی باشند از آن مرحله به بعد برخورد مناسبی را در قوه قضاییه نداریم البته آن ها هم توضیحات خودشان را دارند و براساس وحدت رویه خودشان یک مدل رای صادر میکنند که نهایتا شهر ضررش را میبیند.
 
معمولا در قوه قضاییه با توجه به قوانین حقوق مالکانه به حقوق شهر ارجهیت دارد چون حقوق مالکان و حقوق افراد ارجح بر حقوق ثانویه است معمولا برنده پرونده هایی که به  قوه قضاییه ارجاع می‌شود مالکان هستند. خیلی از رای های ماده 100در دیوان عدالت اداری شکسته می‌شود ما نمی‌توانیم بگوییم آن ها  خطا می‌کنند چون در آنجا هم قاضی طبق مستندات رای را صادر می‌کند. شرع ما با قوانین حقوقی ما مغایر است و این باید اصلاح ساختاری بشود من خودم وقتی به شورا آمدم  هم به دفتر رهبری هم به سایر مراجع مکاتبه کردم مبنی بر اینکه در موضوعات تخلفات ساختمانی بحث حرام و حلال را مطرح کنیم چرا در هر تخلفات دیگری شرع وارد شده و گفته شده اگر در موضوعی کاری انجام دهید فعل حرام کردید ولی در این موضوع سکوت کردید خب وقتی شرع سکوت میکند عملا مردم آن کار را قبح نمیدانند و نهایتا در قوه قضاییه هم قبح شناخته نمی‌شود و به راحتی تخلف تبدیل به جریمه می‌شود و جریمش پرداخت می‌شود و چیزی که از دست داده‌ایم  شهر است. این یک مشکل ریشه‌ای دارد و تا وقتی ضمانت اجرایی نداشته باشد امکان پذیر نیست.
 
ما الان هم شهرداری متخلف به قوه قضاییه معرفی می‌کنیم هم ذینفعانشان را معرفی می‌کنیم اما پرونده ها پرونده هایی نیست که نتیجه داشته باشد هیچ یک از ادعاهای تخلف به نتیجه‌ای نرسیده است در بحث املاک نجومی یک زمانی سرو صدایی کرد و بعد آروم آروم خوابید تجربه نشان می‌دهد که نتیجه‌ای از این هیاهوها گرفته نمی‌شود.
 

واقعیت  اینجاست که شورا ضابط اجرایی نیست شورا نهایتا ناظر است در بحث نظارتی هم هرچقد خوب هم ورود پیدا کند و هرچقدر هم تذکر بدهد در اجرا نمیتواند عملیاتی وارد شود تنها شاخه ای که شورای شهر میتواند ورود پیدا کند نهایت اتفاق عزل یک شهردار است که آن هم ر شورای شهر تهران محال است با توجه با نبودن تعداد رای برای انجام این کار همیشه ما این مشکل را داریم و برای رفتن به به سمت استیضاح یک شهردار دو سوم ارا نیاز است. در خیلی از مسائل که میتوانیم به راحتی ورود پیدا کنیم و از بحث مفسده بهره برداری کنیم چون بحث سیاسی می‌شود نهایتا جمع بندی جمع بندی خوبی نیست ما فقط نهایتا تذکر میدهیم و کارخاصی نمتیوانیم بکنیم.

چه میزان هیئت رییسه اصولگرای شورا در تصمیم گیری ‌ها اثر گذار است؟
 

خیلی تاثیر دارد در نمونه شهرهایی که این مدل روابط وجود ندارد حتی کار به جایی رسیده است که شهردار ر ا عزل کردند و نهایتا خود شورای شهر منحل شده است بلاخره یک بخشی از جامعه شهری تاوان کارشان  را پس داده‌اند اما اینجا چون این تعامل است و در این دوره بوده و تعامل بالایی بین هیئت رییسه شورا و اکثریت اعضا با شهردار بوده عملا در خیلی از موضوعات نتوانسته‌ایم به طور جدی ورود پیدا کنیم.
 

شهرداری با توجیح درآمدهایی که برای شهر نیازه این تراکم فروشی را انجام میدهد تمام مشکل شهرداری  بدهی دولت به شهرداری است؟ یعنی شهرداری درآمد دیگری ندارد؟
موضوع اینکه فرهنگ غلط حاکم بر شهرداری اجازه نداده است که از درامدهای خودش به سمت درآمد پایدار برود. این دوره یکی از طولانی ترین دوره‌های  یک شهردار است ولی به حر حال دوره های قبل هم همینطوره بوده است  ما در شهرداری  چیزی که به عنوان درآمد پایدار شهری به ارث رسیده باشد در شهرداری وجود ندارد.از خیلی  اتفاقات عمومی شهر می‌توان کسب درآمد کرد. موزه ها، شهرهای بازی  اما شهرداری در این موضوع خوب عمل نکرده است و درآمد پایدار ایجاد نکرده به همین دلیل فروش تراکم رو افزایش می‌دهد  که بتواند طبق برنامه کارها را انجام دهد یک نمونه پر هزینه آن مترو است.
 

چرا در شهرداری بعضی از پروژه ها بلاتکلیف هستند؟
 

مشکل ما در دقیه نود پروژه ها است به این معنی که بایک شدت و قوت خیلی خوبی شروع می‌کنیم اما بعد متاسفانه نزدیک پایان کار پیشرفت پروژه به 70 80 درصد می‌رسد شهرداری دیگر دیون خودش را پرداخت نمی‌کند و پرو‌زه‌ها وارد درگیری می‌شود و این یکی از معضلات و موضوع دیون ما به پیمانکار ها است یک موقع هایی هم ممکن پروژه تمام شده باشد اما چون با پیمانکار تصویه حساب نکردیم تجهیز کار هنوز باقی است  و در یکسری از معابر،پارک‌ها سال‌ها که تجهیزات باقی مانده این در حالی است که نیاز به آن کارگاه نداریم و این جزو مشکلات مالی است.
 
آیا شهرداری قبل از انجام پروژه براورد هزینه نمی‌کند؟
 

کارشناسی دقیقی که وجود ندارد و خیلی از افزایش بهایی ها که صورت می‌گیرد افزایش بهای منطقی نیست و من ممکن به این جمع بندی برسیم که  پیمانکاران هم سودهای بیش از حدی میبرند و  این نیست که شهرداری در نظر نگرفته باشد. خیلی از پیمانکاران سالهاست اصلا مراجعه برای مطالبتاشان مراجعه نمی‌کنند واین  مشخص است که سود خود را  در آن پروژه کرده‌اند ولی یه عدد و رقمی باقی مانده است که  بخاطر آن  بازی درمیاورد  ولی عملا  وقتی دوباره بحث کار می‌شود از شهرداری کار میگیرد .
 

برگردیم به موضع پروژه های بلاتکلیف شهرداری، در تمام شهرهای دنیا شهرداری طی مناقصه‌ای پروژه ها را به شرکت و یا پیمانکارانی می‌دهد که در یک زمان خاصی و با کم‌ترین هزینه پیشنهادی پروژه انجام شود، چرا ما در ایران چنین چیزی را نداریم؟ چرا که این یکی از مشکلات اساسی بلاتکلیف ماندن پروژه ای شهرداری است.
 

خیلی از پیمانکاریهایی که در شهرداری انجام می‌شود تشریفات درست مزایده و مناقصه انجام برای آن‌ها انجام نمی‌گیرد. روی تفاهمی که شهرداری با سپاه یا بنیاد تعاون سپاه داشته است خیلی از پیمانکاریها پیش فروش شده است. مدلی که شما پیشنهاد می‌کنید مدل درست انجام کار پیماکاری است یعنی  باید روی کار پیمانکاری نرخ گذاشته شود  هر کسی که پایین ترین نرخ داد و شرایطی که داشت کا ر را بگیرد. 
 
اینجا ابن تشریفات درست در شهرداری  انجام نمیشود  و عمده واگذاری های پیمانکاری‌ها بدون انجام مناقصه است. در قردادهای بلند مدت با قرارگاه خاتم یا جاهایی دیگه  به یکسری پیمانکاران خاص بابت تحصیلات خاصی که شهرداری می‌گیرد  قراردادهایی بسته می‌شود.برای مثال در پروژه اوتابان  صدر شهرداری پول کافی برای اتمام آن را نداشت در نتیجه به سپاه سپردو سپاه هم پیمانکاران خودش را آورد یکی از معضلات بزرگ شهرداری تهران عدم انجام تشریفات درست پیمانکاری و واگذاری خیلی از پروژه های درشت دانه به پیمانکاران خاص که اینا از مشکلات مالی و فنی شهرداری بحساب می‌آید.
 
پس با این اوصاف درآمدهای شهردای صرف چه اموری می‌شود؟
 

بخشی از درآمد شهرداری صرف امور خدماتی مثل جمع آوری زباله می‌شود.  بخش دیگر شامل حقوق و دستمزدهای کارکنان است ولی به غیر این پروژه های عمرانی خاص بالاخره  شهرداری یه موضوع خیلی بزرگی مقل  احداث فضای سبز و نگهداری دارد که این موضوع  به هزینه هنگفتی نیاز دارد و باید در نظر بگیریم که شهر فقط نیاز به توسعه و کارهای پیمانکاری ندارد و هزینه های نگهداری از شهر هزینه زیادی است.

۱۱ مهر ۱۳۹۵ - ۰۹:۵۵





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن